Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
baccara
U
یکنوع بازی ورق
baccarat
U
یکنوع بازی ورق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bingo
U
یکنوع بازی شبیه لوتو
Other Matches
balalaikas
U
یکنوع رقص
balalaika
U
یکنوع رقص
hogfish
U
یکنوع عقرب ماهی
gaskets
U
یکنوع کلاه کاسک
boldface
U
یکنوع حرف درشت
gasket
U
یکنوع کلاه کاسک
chutney
U
یکنوع چاشنی غذا
davenport
U
یکنوع میزتحریر فریف
boxcar
U
یکنوع واگن باری
balas
U
یکنوع یاقوت سرخ
pignut
U
یکنوع بادام زمینی
shinny
U
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
napalms
U
یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
baboon
U
یکنوع میمون یا عنتر دم کوتاه
baboons
U
یکنوع میمون یا عنتر دم کوتاه
reed organ
U
یکنوع الت موسیقی بادی
balmoral
U
یکنوع چکمه یا پوتین بندی
balmoral
U
یکنوع نیم تنه پشمی
cithara
U
یکنوع الت موسیقی قدیمی
napalming
U
یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
napalmed
U
یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
fer de lance
U
یکنوع مار سمی یاافعی
napalm
U
یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
balmoral
U
یکنوع کلاه نوک تیز
thaler
U
یکنوع سکه بزرگ نقره المانی
bazooka
U
یکنوع سلاح قابل حمل بازوکا
bireme
U
یکنوع قایق کوچک قدیمی دوپارویی
emboly
U
یکنوع عمل جراحی مخصوص فتق
homosporous
U
دارای یکنوع هاگ غیر جنسی
electric eel
U
یکنوع ماهی بزرگ شبیه مارماهی
brownies
U
یکنوع نان شیرینی میوه دار
brownie
U
یکنوع نان شیرینی میوه دار
bazookas
U
یکنوع سلاح قابل حمل بازوکا
balalaikas
U
بالالایکا یکنوع الت موسیقی شبیه گیتار
balalaika
U
بالالایکا یکنوع الت موسیقی شبیه گیتار
kevel
U
چوب یکنوع تیشه برای سنگ تراشی
bongos
U
یکنوع طبل دوطرفه که بادست نواخته میشود
bongo
U
یکنوع طبل دوطرفه که بادست نواخته میشود
beanie
U
یکنوع عرقچین کوچک که محصلین برسر می گذارند
balbriggan
U
یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
barong
U
یکنوع چاقو یا شمشیر دسته کلفت لبه تیز
harlequinade
U
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
U
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay
U
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
cutthroat
U
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
gamesmanship
U
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
flukes
U
یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
fluke
U
یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
bock
U
یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
addax
U
یکنوع بز کوهی که رنگ روشن دارد و در افریقاو سیبری دیده میشود
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
fire fight
U
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick
U
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
dib
U
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
shinney
U
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
kiss in the ring
U
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
inning
U
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
charlatanic
U
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game
U
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade
U
نمایش لال بازی ودلقک بازی
Bureaucracy . Red tape .
U
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
linsey woolsey
U
یکنوع پارچه پشم ونخ یا پشم وکتان زبر
batting order
U
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
ionic
U
وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
round robin (tournament or contest)
<idiom>
U
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point
U
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set the score
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
falconine
U
بازی
fun
U
بازی
plain dealing
U
بازی
slackness
U
بازی
patulousness
U
بازی
hopscotch
U
بازی لی لی
gaming
U
بازی
openness
U
بازی
grey hound
U
سگ بازی
watermanship
U
اب بازی
solitaire
U
تک بازی
solitaires
U
تک بازی
partie
U
بازی
game
U
بازی
actions
U
بازی
home
U
بازی
homes
U
بازی
action
U
بازی
played
U
بازی
basic
U
بازی
play
U
بازی
clearance
U
بازی
basics
U
بازی
playing
U
بازی
plays
U
بازی
sportiveŠetc
U
بازی کن
dibasic
U
دو بازی
fences
U
شمشیر بازی
stock jobbery
U
سفته بازی
hopscotch
U
بازی اکرودوکر
knuckle bone
U
قاب بازی
toys
U
بازی کردن
legerdemain
U
حقه بازی
stock jobbing
U
سفته بازی
let us play
U
بازی کنیم
jugglery
U
شعبده بازی
paraphrases
U
بازی با الفاظ
on side
U
پایان بازی
fence
U
شمشیر بازی
lusory
U
بازی کن خنده کن
malversation
U
دغل بازی
indirection
U
دغل بازی
sodomyh
U
بچه بازی
sheep's eyes
U
نظر بازی
inning
U
یک دوره بازی
miscast
U
بد بازی کردن
ingenuousness
U
راست بازی
job stick
U
دسته بازی
ropery
U
طناب بازی
rope dancing
U
ریسمان بازی
rope dancing
U
بند بازی
paraphrase
U
بازی با الفاظ
plaything
U
اسباب بازی
skated
U
بازی تهاجمی
paraphrased
U
بازی با الفاظ
paraphrasing
U
بازی با الفاظ
rooker
U
یکجورکفش یخ بازی
red tapery
U
قرطاس بازی
playthings
U
اسباب بازی
playing court
U
زمین بازی
shell game
U
گردو بازی
playing the board
U
بازی فی نفسه
puppet show
U
خیمه شب بازی
puppetry
U
خیمه شب بازی
footballs
U
بازی فوتبال
twiddles
U
بازی کردن
twiddling
U
بازی کردن
playing the board
U
بازی بر صفحه
pedophilia
U
بچه بازی
pederosis
U
بچه بازی
pederasty or pae
U
بچه بازی
pugilism
U
بوکس بازی
priestcraft
U
کشیش بازی
playing the man
U
بازی با حریف
playing the man
U
بازی روانی
playact
U
رل بازی کردن
play therapy
U
بازی درمانی
playing time
U
مدت بازی
play away
U
به بازی گذراندن
twiddle
U
بازی کردن
popery
U
پاپ بازی
twiddled
U
بازی کردن
puppetry
U
عروسک بازی
pederasty
U
بچه بازی
rink
U
میدان یخ بازی
quackery
U
حقه بازی
quiot
U
لیس بازی
off hand game
U
بازی غیررسمی
radial play
U
بازی عرضی
mountebankery
U
چاچول بازی
mountebankery
U
زبان بازی
misplay
U
بازی اشتباه
radial play
U
بازی شعاعی
rink
U
یخ بازی کردن
off hand game
U
بازی جنبی
passive play
U
بازی غیرفعال
football
U
بازی فوتبال
pyrotechnic display
U
اتش بازی
rinks
U
یخ بازی کردن
papistry
U
پاپ بازی
footballer
U
فوتبال بازی کن
footballers
U
فوتبال بازی کن
open heartedness
U
راست بازی
pyrotechny
U
فن اتش بازی
middle game
U
وسط بازی
hustles
U
بازی هشیارانه
dib
U
تیله بازی
dib
U
قاپ بازی
dangerous play
U
بازی خطرناک
skates
U
بازی تهاجمی
cunningly
U
به حیله بازی
video game
U
بازی دیدنی
video games
U
بازی دیدنی
sharp practice
U
حقه بازی
crampet game
U
بازی شطرنج
hawking
U
قوش بازی
conjury
U
شعبده بازی
swordplay
U
فن شمشیر بازی
computer game
U
بازی کامپیوتری
skate
U
بازی تهاجمی
dibs
U
بازی نرد
doll play
U
عروسک بازی
hustling
U
بازی هشیارانه
field of play
U
زمین بازی
cage
U
بازی بسکتبال
cages
U
بازی بسکتبال
favoritism
U
پارتی بازی
rugby
U
بازی رگبی
factionalism
U
فرقه بازی
power game
U
بازی قدرتی
power games
U
بازی قدرتی
stanza
U
بخشی از بازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com