English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
brent U یکجورغاز وحشی کوچک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brutify U وحشی یا حیوان صفت کردن وحشی شدن
wild fowl U مرغان وحشی پرندگان وحشی
ferae naturae U وحشی ذاتا وحشی
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
truculent U وحشی
undaunted U وحشی
barbarous U وحشی
wild U وحشی
wildest U وحشی
ruffians U وحشی
rambunctious U وحشی
wilds U وحشی
gris U وحشی
sylvatic U وحشی
hare brained U وحشی
ferocious U وحشی
feral U وحشی
unmannerly U وحشی
barbaric U وحشی
unshaped U وحشی
boarish U وحشی
unshapen U وحشی
ungovernable U وحشی
ferine U وحشی
savage U وحشی
ruffian U وحشی
savaged U وحشی
ruttish U وحشی
Gothic U وحشی
uncivilized U وحشی
savaging U وحشی
savages U وحشی
anthropophagus U وحشی
parsnips U زردک وحشی
onion grass U یکجور جو وحشی
savages U وحشی شدن
savaging U وحشی شدن
horsemint U نعناع وحشی
savaging U وحشی کردن
onion couch U یکجور جو وحشی
saracen U کافر وحشی
wild rice U برنج وحشی
gross U وحشی توده
manlike U جنس نر وحشی
grossed U وحشی توده
grosser U وحشی توده
wildness U وحشی گری
wildling U حیوان وحشی
grosses U وحشی توده
grossest U وحشی توده
grossing U وحشی توده
wildcats U گربه وحشی
tiger cat U گربه وحشی
headache U خشخاش وحشی
headaches U خشخاش وحشی
charlock U خردل وحشی
cheetahs U یوزپلنگ وحشی
barbarise U وحشی کردن
wildfowl U اردک وحشی
Wild West U غرب وحشی
parsnip U هویج وحشی
parsnip U زردک وحشی
parsnips U هویج وحشی
mallard U اردک وحشی
mallards U اردک وحشی
toadflax U کتان وحشی
savages U وحشی کردن
imbrute U وحشی شدن
wildlife U حیوانات وحشی
on the same p as the savages U درترازو وحشی ها
savaged U وحشی کردن
barbarize U وحشی کردن
savaged U وحشی شدن
savage U وحشی کردن
savage U وحشی شدن
mustang U اسب وحشی
cheetah U یوزپلنگ وحشی
wildcat U گربه وحشی
semi barbarian U نیم وحشی
brutalising U وحشی شدن
bullock U گوساله وحشی
brutalises U وحشی شدن
farouche U وحشی صفت
gothicism U وحشی گری
brutalised U وحشی شدن
fellness U وحشی گری
feral child U کودک وحشی
buffaloes U گاو وحشی
brutalizing U وحشی شدن
brutalizes U وحشی شدن
brutalized U وحشی شدن
buffalo U گاو وحشی
brutalize U وحشی شدن
bestiality U وحشی گری
uncivilly U وحشی بی ادب
uncivil U وحشی بی ادب
bullocks U گوساله وحشی
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
buffs U گاو وحشی زردنخودی
mallards U نوعی مرغابی وحشی
mallard U نوعی مرغابی وحشی
troglodyte U انسانهای غارنشین وحشی
buff U گاو وحشی زردنخودی
brutal U حیوان صفت وحشی
leopard U پلنگ گربه وحشی
ferocity U وحشی گری سبعیت
madcap U ادم بی پروا و وحشی
leopards U پلنگ گربه وحشی
sheldrake U اردک وحشی دریایی
barbarize U بیگانه یا وحشی شدن
barbarise U وحشی گری کردن
ruffianly U گردن کلفت وحشی
perfection of savagery U نهایت وحشی گری
wild beasts U جانوران وحشی وحوش
caprifig U درخت انجیر وحشی
barbarian U ادم وحشی یابربری
gooseberry bush U درخت انگور وحشی
feral U حیوان شکاری وحشی
styrax U بوته وحشی جاوی
perfection of savagery U کمال وحشی گری
barbarians U ادم وحشی یابربری
wild parsley U انواع هویج وحشی
marihuana U تنباکوی وحشی بیابانی
marijuana U تنباکوی وحشی بیابانی
wildfowler U شکارچی غاز وحشی
the african savages وحشی های آفریقا
greylag U غاز وحشی اروپایی
warrens U محل نگهداری حیوانات وحشی
brutalising U وحشی یا حیوان صفت کردن
warren U محل نگهداری حیوانات وحشی
brutalised U وحشی یا حیوان صفت کردن
reclaim animal U حیوانات وحشی تربیت شده
polecats U موش خرمای وحشی اروپایی
wilding U گیاه یا میوه خودرو وحشی
brutalises U وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalize U وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalized U وحشی یا حیوان صفت کردن
wild eyed U دارای چشمان وحشی وخیره
brutalizes U وحشی یا حیوان صفت کردن
masterwort U سنبل ختایی جاوه وحشی
brutalizing U وحشی یا حیوان صفت کردن
polecat U موش خرمای وحشی اروپایی
catamount U ادم پس کوهی و وحشی صفت
passenger pigeon U کبوتر وحشی امریکای شمالی
catamountain U ادم پس کوهی و وحشی صفت
charreada U سواری مکزیکی اسب وحشی
diana U الههء ماه وشکار حیوانات وحشی
to have the wild stag's foot <idiom> U در چابکی پای آهوی وحشی داشتن.
saddle bronc riding U سواری بر اسب وحشی برای 01 ثانیه
cougars U گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
zootechny U فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechnics U فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
cougar U گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
passanger U شاهین وحشی جوان را هنگام مهاجرت گرفتن
kheda U کدا:خانهای که فیلهای وحشی رادران گرفتارمیسازند
agriology U مطاله و تطبیق اداب و رسوم قبایل وحشی
roughrider U سوار کار ماهر اسبهای چموش و وحشی
bareback riding U سواری بدون زین برای 8ثانیه بر اسب وحشی
razorback U خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
spoons U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooning U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
pandours or doors U امنیه وحشی درنده خو که درسال 1471 تشکیل شد وچندی پس از ان جز ارتش اطریش گردید
spoon U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooned U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
fetishes U اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
fetish U اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
small scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
desert U [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
storage U 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
pigsticking U شکار گراز وحشی با نیزه گراز کشی
davit U جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
safflower U گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
wildling U گیاه وحشی گیاه خودرو
succory U کاسنی تلخ کاسنی وحشی
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
diminutive U کوچک
dimmers U کوچک
bantam U کوچک
bantams U کوچک
minute U کوچک
petty U کوچک
little U کوچک
venule U رگ کوچک
runty U کوچک
petit U کوچک
pillule U حب کوچک
pilule U حب کوچک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com