English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to incline to green U یا مایل بودن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
like U مایل بودن
liked U مایل بودن
likes U مایل بودن
ti turn in U سوی پایین مایل بودن
to be prepared to go U مایل به رفتن بودن
Other Matches
oblique U مایل
studious of doing a thing U مایل
oblique U مایل کج
skewing U مایل
skews U مایل
sidling U مایل
slanting U مایل
inclined U مایل
pitching U مایل
willful U مایل
sloping U مایل
lickerish U مایل
rath U مایل
loxodrome U خط مایل
italic U مایل
miles U مایل
mile U مایل
bevelled U مایل
gauche U مایل
nothing loath U مایل
agreeable U مایل
interested U مایل
skew U مایل
declivous U مایل
willing U مایل
sideling U مایل
f. of books U مایل به کت اب
bevel U پخ مایل
studious to do a thing U مایل
inclinable U مایل
rathe U مایل
slantingly U کج یا مایل
desirous U مایل
propense U مایل
bevel U مایل
aslant U حرکت مایل
gaff U میله مایل
aslant U بطور مایل
wilful U مشتاق مایل
comatant U مایل بجنگ
cant U سطح مایل
lief U مطلوب مایل
bitterish U مایل به تلخی
nautical mile U مایل دریایی
centripetal U مایل به مرکز
chamfer U مایل شدن
bluish U مایل به ابی
blueish U مایل به ابی
albescent U مایل به سفیدی
flavescent U مایل بزردی
greeny U مایل بسبز
he has a good mind U مایل است
he is f. her U مایل اوست
nautical miles U مایل دریایی
solicitous U مایل نگران
solicitously U مایل نگران
he was found of her U مایل او بود
purply U مایل به ارغوانی
awry U بطور مایل
geographical mile U مایل جغرافیایی
incline plane U سطح مایل
caramel U مایل به قرمز
reddish U مایل بقرمز
viridescent U مایل به سبز
whitey U مایل به سفید
whity U مایل به سفید
caramels U مایل به قرمز
xanthic U مایل به زردی
inclined drilling U حفاری مایل
inclined compression U فشار مایل
purplish U مایل به ارغوانی
three point perspective U پرسپکتیو مایل
sourish U مایل به ترشی
mile ohm U مایل- اهم
yellowish U مایل بزردی
oblique lattice U شبکه مایل
inclined face of dam U نمای مایل سد
oblique perspective U پرسپکتیو مایل
oblique projection U تصویر مایل
statute mile U مایل رسمی
oblique rotation U چرخش مایل
oblique section U مقطع مایل
oppositive U مایل به ضدیت
the mast has raked U مایل شدن
oblique system U سیستم مایل
the mast has raked U مایل کردن
obliquely U بطور مایل
solicitous to go U مایل به رفتن
recessive U مایل ببازگشت
greyish U مایل به خاکستری
side flow weir U سر ریز مایل
fondest U مایل مشتاق
fonder U مایل مشتاق
fond U مایل مشتاق
slant range U برد مایل
he is indisposed to go U مایل نیست برود
he is not willing to go U مایل برفتن نیست
roll piercing process U روش نورد مایل
swart U سبزه مایل به سیاه
brownish U مایل به قهوهای یاخرمایی
he was found of her U باو مایل بود
he was not inclined to go U مایل برفتن نبود
sloping barrel vault U طاق ضربی مایل
grege U اردهای مایل به خاکستری
i am unwilling to go U مایل نیستم بروم
canescent U سفید مایل به تار
suntan U قهوه مایل بسرخ
pea green U زرد مایل بسبز
suntans U قهوه مایل بسرخ
sloping barrel vault U سقف گهوارهای مایل
purple red U قرمز مایل به ارغوانی
blackish U مایل به سیاه تیره
reddish U مایل بسرخی زننده
homosexuals U مایل به جنس خود
hoary U سفید مایل به خاکستری
buffyy U مایل به رنگ نخودی
green with a blue tint U سبز مایل به ابی
homosexual U مایل به جنس خود
cuesta U جلگه مایل یااریب
griseous U خاکستری مایل به ابی
bays U سرخ مایل به قرمز
umber قهوه ای مایل به زرد
baying U سرخ مایل به قرمز
auburn U قهوهای مایل به قرمز
bayed U سرخ مایل به قرمز
bay U سرخ مایل به قرمز
tattletale gray U سفید مایل بخاکستری
oblimin rotation U چرخش مایل کمینه
luteovirescent U زرد مایل بسبز
inclined coil meter U سنجه با پیچک مایل
rubicund U رنگ مایل به قرمز
oblique shock wave U موج ضربهای مایل
pinkish U مایل به رنگ صورتی
inclined shear plane U سطح برش مایل
mph U مخفف مایل در ساعت
isabella U زرد مایل به خاکستری
isabel U زرد مایل به خاکستری
scarlet U قرمز مایل به زرد
oblimax rotation U چرخش مایل بیشینه
inclined barrel arch U طاق ضربی مایل
inclined barrel arch U طاق گهوارهای مایل
incilnable to do something U مایل کردن بکاری
loxodromics U کشتی رانی در خط مایل
they canŠif they so wishŠ..... U اگر مایل باشندمیتوانند...........
low oblique U عکس مایل پایین
mikado U رنگ زرد مایل به قرمز
mahogany U رنگ قهوهای مایل به قرمز
carbuncle U رنگ نارنجی مایل به قرمز
carbuncles U رنگ نارنجی مایل به قرمز
tan U مازویی قهوهای مایل به زرد
gooseberry U رنگ سیاه مایل به ارغوانی
gooseberries U رنگ سیاه مایل به ارغوانی
lamas U رنگ زرد مایل بقرمز
luridly U رنگ زرد مایل به قرمز
loxodromic U وابسته به کشتی رانی در خط مایل
lurid U رنگ زرد مایل به قرمز
matelot U رنگ ابی مایل بقرمز
teal blue U رنگ ابی مایل به خاکستری
cedars U رنگ قرمز مایل به زرد
cedar U رنگ قرمز مایل به زرد
tawniest U تیره زرد مایل بقهوهای
auburn U رنگ قرمز مایل به زرد
sea green U رنگ سبز مایل بابی
tawny U تیره زرد مایل بقهوهای
tawnier U تیره زرد مایل بقهوهای
rufous U بور خرمایی مایل بقرمز
backswept U برگشته بطور مایل واریب
ruffous U بور خرمایی مایل بقرمز
What's the charge per mile? U اجاره هر مایل چقدر است؟
slate black U رنگ ارغوانی مایل بسیاه
slate blue U رنگ ابی مایل به خاکستری
shell pink U رنگ قرمز مایل به زرد
lama U رنگ زرد مایل بقرمز
peacock blue U رنگ ابی مایل بسبز
declining U مایل شدن رو بزوال گذاردن
raisins U رنگ قرمز مایل به ابی
taupe U رنگ خاکستری مایل به قهوهای
declines U مایل شدن رو بزوال گذاردن
decline U مایل شدن رو بزوال گذاردن
declined U مایل شدن رو بزوال گذاردن
rust U رنگ قرمز مایل به قهوه ای
indian red U خاک سرخ مایل بزرد
raisin U رنگ قرمز مایل به ابی
pansy U رنگ قرمز مایل به ابی
nautical mile U مایل دریایی معادل 0581متر
nautical miles U مایل دریایی معادل 0581متر
oxford blue U ابی سیر مایل به ارغوانی
It's about 2 miles from ... آن تقریبا 2 مایل دور از ... است.
petunia U رنگ قرمز مایل بابی
petunias U رنگ قرمز مایل بابی
hoar U سفید مایل به خاکستری موسفید
pansies U رنگ قرمز مایل به ابی
To be very conspicuous . To stick out a mile . To be a marked person . U مثل گاو پیشانی سفید بودن ( انگشت نما ومشخص بودن )
peregrinate U سرگردان بودن اواره بودن در کشور خارجی اقامت کردن
contained U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contain U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
to have short views U د راندیشه حال بودن وبس کوته نظر بودن
contains U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
olive gray U رنگ سبز مایل بزرد خاکستری
royal purple U رنگ ارغوانی مایل بقرمز سیر
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com