Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cajole
U
گول زدن چاپلوسی
cajoled
U
گول زدن چاپلوسی
cajoles
U
گول زدن چاپلوسی
cajoling
U
گول زدن چاپلوسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
flatter
U
چاپلوسی کردن
flatters
U
چاپلوسی کردن
double talk
U
چاپلوسی و زبان بازی
grease
U
چاپلوسی روغن زدن
greased
U
چاپلوسی روغن زدن
greasing
U
چاپلوسی روغن زدن
wagtail
U
چاپلوسی کردن
wagtails
U
چاپلوسی کردن
blarney
U
چاپلوسی مداهنه
butter
U
چاپلوسی کردن
buttered
U
چاپلوسی کردن
buttering
U
چاپلوسی کردن
butters
U
چاپلوسی کردن
subservience
U
چاپلوسی
adulation
U
چاپلوسی
flattery
U
چاپلوسی
lip service
U
چاپلوسی
lip-service
U
چاپلوسی
soft soap
U
چاپلوسی
soft soap
U
چاپلوسی کردن تملق
soft-soap
U
چاپلوسی
soft-soap
U
چاپلوسی کردن تملق
soft-soaped
U
چاپلوسی
soft-soaped
U
چاپلوسی کردن تملق
soft-soaping
U
چاپلوسی
soft-soaping
U
چاپلوسی کردن تملق
soft-soaps
U
چاپلوسی
soft-soaps
U
چاپلوسی کردن تملق
blandish
U
نوازش کردن چاپلوسی کردن
collogue
U
چاپلوسی کردن
courtliness
U
نزاکت- اراستگی- چاپلوسی- حرمت گذاری
fleech
U
چاپلوسی کردن
flunkeyism
U
چاپلوسی
fraise
U
چاپلوسی چاپلوسی کردن
gloze
U
چاپلوسی کردن
lay it on with trowel
U
اشکارا چاپلوسی کردن
obsequiousness
U
چاپلوسی
parrotry
U
بازگویی سخن دیگران مانندطوطی یا ازراه چاپلوسی
slaver
U
اب دهان اب دهان روان ساختن چاپلوسی کردن
sliminess
U
چاپلوسی
subservience or cy
U
کمک چاپلوسی
subserviency
U
چاپلوسی
suck up to some one
U
پیش کسی خود شیرینی کردن پیش کسی چاپلوسی کردن
sweet talk
U
چاپلوسی کردن
sycophancy
U
چاپلوسی
to oil one's tongue
U
چاپلوسی کردن
toadyism
U
چاپلوسی
truckle
U
چاپلوسی کردن
To sponge on some one .
U
کاسه لیسی کردن ( چاپلوسی کردن یا انگه شدن )
play up to someone
<idiom>
U
با چاپلوسی سودبدست آوردن
pour it on thick
<idiom>
U
ماهرانه چاپلوسی کردن از
to talk with the tongues of angels
<idiom>
U
چاپلوسی کردن
to speak with a sweet tongue
<idiom>
U
چاپلوسی کردن
to butter somebody up
U
برای کسی چاپلوسی کردن
to schmooze somebody
U
برای کسی چاپلوسی کردن
to pander to somebody's ego
<idiom>
U
برای کسی چاپلوسی کردن
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com