Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
clean bill of health
U
گواهی نامه بهداشت کشتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
certificate of health
U
گواهی بهداشت
bill of health
U
گواهی بهداشت
health certificate
U
گواهی بهداشت
probate
U
گواهی حصر وراثت گواهی نمودن صحت وصیت نامه
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
credential
U
گواهی نامه اعتبار نامه
licensing
U
گواهی نامه
testimonials
U
گواهی نامه
testimonial
U
گواهی نامه
license
U
گواهی نامه
certificate
U
گواهی نامه
certificates
U
گواهی نامه
d. certificate
U
گواهی نامه مرخصی
cover note
U
گواهی بیمه نامه
certificate of deposits
U
گواهی نامه سپرده
marriage lines
U
گواهی نامه عروسی
scrip
U
گواهی نامه موقت
bankrupts certificate
U
گواهی نامه اعاده حیثیت
testamur
U
گواهی نامه گذراندن امتحانات
testimonialize
U
گواهی نامه یا رضایت دادن
matricula
U
دفتر ثبت گواهی نامه نویسی
probate
U
رونوشت گواهی شده وصیت نامه
floater
U
گواهی نامه سهام دولتی یا راه اهن
docl pass
U
گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
packet boat
U
کشتی نامه بر
bill of lading
U
بار نامه کشتی
bareboat charter
U
ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
stock certificate
U
گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
eyewitnesses
U
گواهی مستقیم گواهی چشمی شاهدبرای العین
eye-witnesses
U
گواهی مستقیم گواهی چشمی شاهدبرای العین
eyewitness
U
گواهی مستقیم گواهی چشمی شاهدبرای العین
chater party
U
اجاره نامه یا قرارداد اجاره کشتی تجاری
topgallant
U
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
hygiene
U
بهداشت
hygienics
U
بهداشت
health
U
بهداشت
sanitary engineering
U
مهندسی بهداشت
sanitarily
U
از لحاظ بهداشت
insanitation
U
فقدان بهداشت
social hygiene
U
بهداشت اجتماعی
hygienics
U
علم بهداشت
hygienically
U
مطابق بهداشت
social health
U
بهداشت اجتماعی
hygienist
U
متخصص بهداشت
hygeist
U
بهداشت دان
hygeist
U
متخصص بهداشت
Health physics
U
بهداشت پرتوی
The Physics of Radiation Protection
U
بهداشت پرتوی
The Physics of Radiation Protection
U
فیزیک بهداشت
public health
U
بهداشت همگانی
mental hygiene
U
بهداشت روانی
Health physics
U
فیزیک بهداشت
hygiene
U
علم بهداشت
mental health
U
بهداشت روانی
health insurance
U
بیمه بهداشت
post script
U
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent
U
تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
certifying
U
تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
certifies
U
تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
certify
U
تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
pourparler
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts
U
بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
world health organization
U
سازمان بهداشت جهانی
The health authorities .
U
مقامات اداره بهداشت
pedology
U
مبحث بهداشت کودکان
sanitation
U
مراعات اصول بهداشت بهسازی
to keep one's health
U
موافب بهداشت خود بودن
libelling
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
flight sister
U
افسر مسئول بهداشت و تغذیه هواپیما
sanitarian
U
کارشناس بهداشتی جانبدار بهداشت همگانی
constitutionalize
U
برای بهداشت مزاج گردش کردن
hygeian
U
وابسته به دارگونهء تندرستی مربوط به رب النوع صحت بهداشت
certificates
U
رضایت نامه شهادت نامه
written agreement
U
موافقت نامه پیمان نامه
affidavits
U
شهادت نامه قسم نامه
certificate
U
رضایت نامه شهادت نامه
scupper
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest
U
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line
U
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia
U
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
hawse
U
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship
U
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
waterline
U
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
keels
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keel
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
embarkation
U
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
supercargo
U
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
dan runner
U
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
gunroom
U
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
lazar housek
U
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
usura maritima
U
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
U
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
to a. letter
U
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
windjammer
U
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
testacy
U
دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
quarterdeck
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboats
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard
U
از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
piracy
U
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
U
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
free on boand
U
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
mark
U
گواهی
grade
U
گواهی
evidence
U
گواهی
certificate
[official document]
U
گواهی
testimonies
U
گواهی
certificates
U
گواهی
attestation
U
گواهی
reference
[testimonial]
U
گواهی
report
U
گواهی
oral evidence
U
گواهی
depositions
U
گواهی
witnessing
U
گواهی
witnesses
U
گواهی
deposition
U
گواهی
witnessed
U
گواهی
attestation
U
گواهی
testimony
U
گواهی
witness
U
گواهی
legalization
U
گواهی
certification
U
گواهی
warranting
U
گواهی
warrants
U
گواهی
warranted
U
گواهی
warrant
U
گواهی
certificate
U
گواهی
orthodromy
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromics
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
certifier
U
گواهی کننده
attests
U
گواهی دادن
testifying
U
گواهی دادن
death certificate
U
گواهی فوت
death certificates
U
گواهی فوت
witnessed
U
گواهی دادن
certified check
U
چک گواهی شده
certification
U
گواهی کردن
depositions
U
گواهی کتبی
deposition
U
گواهی کتبی
bear testimony
U
گواهی دادن
witness
U
گواهی دادن
certificating of quantity
U
گواهی کمیت
witnesses
U
گواهی دادن
evidence
U
ملاک گواهی
warrant
U
گواهی کردن
warranting
U
گواهی کردن
warranted
U
گواهی حکم
warranted
U
گواهی کردن
warrant
U
گواهی حکم
clean bill of health
<idiom>
U
گواهی سلامتی
qualifying certificate
U
گواهی صلاحیت
quality certificate
U
گواهی کیفیت
warrantable
U
قابل گواهی
deponent
U
گواهی نویس
certified
U
گواهی شده
bill of health
U
گواهی تندرستی
warranting
U
گواهی حکم
false testimony
U
گواهی کذب
warrants
U
گواهی کردن
certifies
U
گواهی کردن
certify
U
گواهی کردن
interim certificates
U
گواهی موقت
insurance certificate
U
گواهی بیمه
speak well for
U
گواهی دادن
certifying
U
گواهی کردن
inspection certificate
U
گواهی نظارت
inspection certificate
U
گواهی بازرسی
back letter
U
گواهی تضمین
warrants
U
گواهی حکم
false evidence
U
گواهی کدب
certificate of weight
U
گواهی وزن
attested
U
گواهی دادن
to bear witness
U
گواهی دادن
certificate of deposit
U
گواهی سپرده
bear witness
U
گواهی دادن
attesting
U
گواهی دادن
deposes
U
گواهی دادن
certificate of measurement
U
گواهی مقدار
certificate of measurement
U
گواهی وزن
certificate of death
U
گواهی فوت
to call in evidence
U
گواهی خواستن از
certificate of damage
U
گواهی خسارت
treasury warrant
U
گواهی خزانه
call to witness
U
گواهی خواستن از
call in evidence
U
گواهی خواستن از
depose
U
گواهی دادن
deposing
U
گواهی دادن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com