English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
isoperimetry U گفتار در شکل هایی که محیط هاشان برابر است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pitot tube U لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
hypercard U نوعی محیط برنامه نویسی که تمام شکلهای گوناگون اطلاعات را به صورت پشته هایی از کارت شاخص دارسازمان میدهد هایپرکارت
traffics U نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
trafficking U نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
trafficked U نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffic U نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
phototransistor U نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
hydraulic radius U شعاع ابی که برابر است باسطح خیس شده به محیط خیس شده
rezone U محیط چیزی را اصلاح کردن محیط را تغییر دادن
bioecology U رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
lisped U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisps U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisp U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisping U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
howitzer U توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
to tip something [British E] U ذخیره کردن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
to tip something [British E] U رسوب کردن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
to tip something [British E] U ته نشین شدن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
doubled up U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
densities U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomon U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
environmental test U ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
sensitive to corrosion U حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
triplicate U سه برابر سه برابر کردن
word U گفتار
sermon U گفتار
taciturn U کم گفتار
speeches U گفتار
worded U گفتار
sermons U گفتار
speech U گفتار
inarticulation U گفتار ناشمرده
prolegomenon U پیش گفتار
speech recogintion U تشخیص گفتار
forewords U پیش گفتار
saying U گفتار مشهور
anthotaxy U گفتار در ارایش گل
labiophobia U گفتار هراسی
foreword U پیش گفتار
part of speech U بخش گفتار
sayings U گفتار مشهور
areology U گفتار در بهرام
claver U گفتار بیهوده
articles U مقاله گفتار
inner speech U گفتار درونی
apophthegm U گفتار لب و کوتاه
front matter U پیش گفتار
subvocal speech U گفتار ناملفوظ
organs of speech U اندامهای گفتار
jargon U گفتار نامفهوم
ventriloquism U گفتار بطنی
speech therapy U گفتار درمانی
haplology U هجااندازی در گفتار
therology U گفتار در پستانداران
hysterology U گفتار در زهدان
digital speech U گفتار دیجیتالی
article U مقاله گفتار
logopedics U گفتار درمانی
voice grade channel U کانال ارسال گفتار
ovology U گفتار در پیدایش تخم
hygrology U گفتار در رطوبت هوا
pedologia U گفتار بچه گانه
preface U اغاز پیش گفتار
leprology U گفتار در برص یا پیسی
uraniscolalia U گفتار پریشی کامی
pharyngology U گفتار در گلوگاه و ناخوشیهای ان
prefaced U اغاز پیش گفتار
sarcology U گفتار در ماهیچه هاوگوشتهای تن
gaffe U اشتباه در گفتار یاکردار
prefacing U اغاز پیش گفتار
prologize U پیش گفتار گفتن
barylalia U گفتار بیخ حلقی
barbaralalia U گفتار پریشی لهجهای
acyrology U انشاء و گفتار غلط
posology U گفتار در مقادیر داروها
prologuize U پیش گفتار گفتن
methodologies U گفتار در روش واسلوب
gaffes U اشتباه در گفتار یاکردار
prologues U مقدمه پیش گفتار
prologue U مقدمه پیش گفتار
methodology U گفتار در روش واسلوب
prefaces U اغاز پیش گفتار
without recourse U عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
articulation U تلفظ شمرده طرز گفتار
simile [rhetorical figure of speech] U تشبیه [استعاره ] [گفتار لفظی]
embarrassing blunder U اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
hydrology U گفتار درچگونگی ابهای روی زمین
faux pas U اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
gaffe U اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
embarrassing clanger [British E] U اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
oratorios U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
oratorio U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
mind your p's and qs U در گفتار و کردار خود بهوش باشید
swan song U واپسین عمل یا اثر یا گفتار صدای قو
gravitas U موقع سنجی و خوش طبعی در گفتار
worid U کلمه لغت لفظ الفاظ واژه سخن گفتار حرف
splash proof enclosure U حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
isagogics U گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
circumference U محیط
entourage U محیط
entourages U محیط
circumferences U محیط
environment U محیط
ambience U محیط
outward things U محیط
environments U محیط
surroundings U محیط
mediums U محیط
ambiance U محیط
millieu U محیط
girth U محیط
lapped U محیط
outsides U محیط
setting U محیط
settings U محیط
milieux U محیط
perimeters U محیط
sphere U محیط
lap U محیط
milieus U محیط
milieu U محیط
periphery U محیط
perimeter U محیط
outlines U محیط
outline U محیط
spheres U محیط
outlining U محیط
circuity U محیط
outside U محیط
girths U محیط
medium U محیط
peripheries U محیط
outlined U محیط
silhouettes U محیط مریی
polarization of a medium U قطبش محیط
medium U محیط کشت
perimeter U پیرامون محیط
circling U محیط دایره
perimeters U پیرامون محیط
psychological environment U محیط روانی
ambient temperature U دمای محیط
ambient pressure U فشار محیط
atmospheric environement U محیط جوی
acclimatization U سازش با محیط
comprehensive U وسیع محیط
environments U محیط زیست
environment U محیط زیست
contour U محیط مرئی
mediums U محیط کشت
silhouette U محیط مریی
dispersion medium U محیط پاشندگی
dispersive medium U محیط پخش
operational environment U محیط عملیاتی
environment architecture U معماری محیط
bodification U بهسازی محیط
periphery U محیط حدود
peripheries U محیط حدود
operational environment U محیط فعالیت
ill neighboured U دارای محیط بد
in vitro U در محیط مصنوعی
in vivo U در محیط طبیعی
induced environment U محیط القایی
miseenscene U محیط کلی
living environment U محیط زنده
milieu therapy U محیط درمانی
workbench U محیط کاری
workbenches U محیط کاری
bonification U به سازی محیط
circumference U محیط دایره
milieux U محیط اجتماعی
milieus U محیط اجتماعی
milieu U محیط اجتماعی
circumambient U محیط دورگردیدن
circles U محیط دایره
circled U محیط دایره
circle U محیط دایره
circumferences U محیط دایره
climate for growth U محیط رشد
therapeutic millieu U محیط درمانی
shelf environment U محیط کم عمق
environmentalist U محیط نگر
perimeter [circumference] of a circle U محیط دایره
threptic U محیط زاد
environmentalists U محیط نگر
social milieu U محیط اجتماعی
mixed environment U محیط درهم
windowing environment U محیط پنجرهای
frame U کنترل هایی
eco- U پیشوند محیط پرگیر
outside U محیط دست بالا
peripheral U دورهای وابسته به محیط
derealization U دگرسان بینی محیط
data base environment U محیط پایگاه داده
metaerg U صفت محیط زاد
collapse design U محاسبه در محیط خمیری
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com