Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
widening of capital
U
گسترش سرمایه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
deploy
U
اعزام ناو به ماموریت گسترش دادن گسترش یافتن باز شدن
deploys
U
اعزام ناو به ماموریت گسترش دادن گسترش یافتن باز شدن
deploying
U
اعزام ناو به ماموریت گسترش دادن گسترش یافتن باز شدن
deployment operating base
U
پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
supply price of capital
U
قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
over capitalised
U
براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
capital stock
U
سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
force tabs
U
نمودار یا طرح گسترش یکانهایا نیروها طرح زمان بندی شده گسترش نیروها
capital consumption allowance
U
کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
liquidity trap
U
سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
disinvestment
U
سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری
capitalization
U
تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه
multiplier principle
U
اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
financiers
U
سرمایه دار سرمایه گذار
financier
U
سرمایه دار سرمایه گذار
capital gain
U
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
capitalism
U
کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
residential investments
U
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle
U
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
overcapitalization
U
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment
U
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
cooperative scorer
U
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
capital program
U
برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
registered capital
U
سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
collapse capitalism
U
فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
marginal utility of capital
U
مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
marxist economics
U
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
cobb doglas production function
U
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
expanse
U
گسترش
developments
U
گسترش
develops
U
گسترش
development
U
گسترش
promotion
U
گسترش
expanses
U
گسترش
promotions
U
گسترش
deployment
U
گسترش
deploys
U
گسترش
deploying
U
گسترش
deploy
U
گسترش
extensions
U
گسترش
extension
U
گسترش
propagation
U
گسترش
line of deployment
U
خط گسترش
dispersal
U
گسترش
develop
U
گسترش
spreads
U
گسترش
spread
U
گسترش
expansion
U
گسترش
deploying
U
گسترش یافتن
accrue
U
گسترش یافتن
eco development
U
بوم گسترش
expansible
U
گسترش پذیر
extensibility
U
گسترش پذیری
accrues
U
گسترش یافتن
accruing
U
گسترش یافتن
deploy
U
گسترش یافتن
deploys
U
گسترش یافتن
image speard
U
گسترش تصویر
expansion path
U
مسیر گسترش
job enlargement
U
گسترش شغلی
spreads
U
گسترش یافتن
development plan
U
طرح گسترش
expansion
U
گسترش توسعه
abroad
U
گسترش یافته
wide angle
U
عدسی گسترش
wide-angle
U
عدسی گسترش
deployment
U
تفرقه گسترش
outspread
U
گسترش یافتن
bank expansion
U
گسترش بانکی
flank development
U
گسترش جناحی
circumfuse
U
گسترش یافتن
spread
U
گسترش یافتن
expansion
U
گسترش انبساط
credit expansion
U
گسترش اعتبار
deployment diagram
U
دیاگرام گسترش
deployment diagram
U
طرح گسترش
deployed
U
گسترش یافته
disposition
U
ارایشات گسترش
deployed
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
path of expansion
U
مسیر گسترش
to develop
[into]
U
گسترش دادن
[به]
prompt deployment
U
گسترش فوری
appointed
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
prompt deployment
U
گسترش مناسب
widening of market
U
گسترش بازار
vertical expansion
U
گسترش عمودی
sign extension
U
گسترش علامت
develops
U
گسترش وضعیت
applied
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
generations
U
افرینش گسترش
generation
U
افرینش گسترش
develop
U
گسترش دادن
develop
U
گسترش وضعیت
installed
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
develops
U
گسترش دادن
to grow
[into]
U
گسترش دادن
[به]
inserted
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
to unfold
U
گسترش دادن
redeployment
U
گسترش مجدد دادن
redeployment
U
تجدید گسترش کردن
automatic volume expansion
U
گسترش خودکار صدا
expanding industry
U
صنعت در حال گسترش
bank development
U
گسترش شبکه بانکی
relocation
U
تجدید گسترش دادن
spaces
U
گسترش دادن متن
space
U
گسترش دادن متن
generate
U
گسترش یافتن افریدن
generated
U
گسترش یافتن افریدن
generates
U
گسترش یافتن افریدن
dispersion
U
تفرقه گسترش یکان
to spread
[across]
[over]
U
گسترش یافتن
[سرتاسر]
growth company
U
شرکت در حال گسترش
flare angle
U
زاویه گسترش یا گشادگی
elater
U
خاصیت انبساط و گسترش
generating
U
گسترش یافتن افریدن
extensible
U
آنچه قابل گسترش است
spreads
U
بسط وتوسعه یافتن گسترش
open ranks
U
گسترش باز درسواره نظام
expansion
U
توسعه گسترش دادن کشیدن
expandable
U
آنچه قابل گسترش باشد
spread
U
بسط وتوسعه یافتن گسترش
battery groung pattern
U
طرح گسترش توپهای اتشبار
To extend the scope of ones activities .
U
میدان عملیات خودرا گسترش دادن
deployed
U
مستقر گسترش یافته در روی زمین
breeding grounds
U
محل یا شرایط موجب تولید و گسترش چیزی
breeding ground
U
محل یا شرایط موجب تولید و گسترش چیزی
extending
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extends
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extend
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
basic plus
U
نوعی زبان برنامه نویسی گسترش یافته BASIC
metastasize
U
گسترش یافتن مرض ازیک نقطهء بدن به نقطه دیگر
problem child
U
فیل جناح وزیر درصورتی که راه گسترش ان مسدود باشد
remedial maintenance
U
باقی مانده ترمیم خطا که در سیستم گسترش یافته است
disposition
U
صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
EEMS
U
در یک IBM PC پیشرفت EMS روش استاندارد گسترش حافظه اصلی مناسب با PC
monroe doctrine
U
سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
capital intensive
U
سرمایه بر
equity
U
سرمایه
equities
U
سرمایه
asset
U
سرمایه
turn over
U
سرمایه
funded
U
سرمایه
fund
U
سرمایه
capital
U
سرمایه
floating capital
U
سرمایه متحرک
capital stock
U
موجودی سرمایه
fluid capital
U
سرمایه سیال
flight of capital
U
مهاجرت سرمایه
flight of capital
U
فرار سرمایه
capital theory
U
نظریه سرمایه
fixed property
U
سرمایه ثابت
fixed capital
U
سرمایه ثابت
opening capital
U
سرمایه اولیه
fluid capital
U
سرمایه متحرک
human capital
U
سرمایه انسانی
liquid capital
U
سرمایه راکد
liquid capital
U
سرمایه نقدی
joint stock
U
سرمایه مشترک
intellectual capital
U
سرمایه فکری
capital reserve
U
ذخیره سرمایه
initial capital
U
سرمایه اولیه
fund
U
موجودی سرمایه
capital reserve
U
اندوخته سرمایه
financial capital
U
سرمایه مالی
capital stock
U
حجم سرمایه
constant capital
U
سرمایه ثابت
consolidated fund
U
سرمایه ذخیره
capital value
U
ارزش سرمایه
investing
U
سرمایه گذاری
capitalization
U
سرمایه گذاری
circulation capital
U
سرمایه در گردش
investing
U
سرمایه گذاشتن
circulating capital
U
سرمایه در گردش
circulating capital
U
سرمایه در جریان
cash capital
U
سرمایه نقدی
consumer capital
U
سرمایه مصرفی
invested
U
سرمایه گذاشتن
invested
U
سرمایه گذاری
funded
U
موجودی سرمایه
capital structure
U
ساخت سرمایه
capital structure
U
بنیان سرمایه
equity investment
U
مشارکت در سرمایه
capital tax
U
مالیات بر سرمایه
disinvestment
U
کاهش سرمایه
disinvestment
U
اتلاف سرمایه
invest
U
سرمایه گذاری
capital transfers
U
انتقالات سرمایه
invest
U
سرمایه گذاشتن
capital turnover
U
گردش سرمایه
capitalization
U
سرمایه سازی
financed
U
سرمایه گذاری
working capital
U
سرمایه در گردش
capital gains
U
سود سرمایه
yield of capital
U
بازده سرمایه
working capacity
U
سرمایه جاری
working asset
U
سرمایه کار
capitalist
U
سرمایه دار
investors
U
سرمایه گذار
investor
U
سرمایه گذار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com