English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
squad U گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
squads U گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stablemate U اسب مسابقه متعلق به یک گروه
age group competition U مسابقه برحسب گروه سنی
divisions U دسته گروه اسبهای مسابقه معین
division U دسته گروه اسبهای مسابقه معین
centuries U عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
century U عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
disciplinary control board U کمیسیون 5 نفری یکانها کمیسیون 5 نفری شورای انضباطی یکان
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
sniper scope U دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
tyupical U نوبتی
serial U نوبتی
typic U نوبتی
serials U نوبتی
periodic U نوبتی
periodical U نوبتی
paroxysmal U نوبتی
consecutive climbing U صعود نوبتی
rotational post U شغل نوبتی
shift U نوبتی استعداد
serial adder U افزایشگر نوبتی
serials U نوبتی ردهای
intermittent U نوبهای نوبتی
henotheism U توحید نوبتی
serial U نوبتی ردهای
serializer U نوبتی کننده
serial printer U چاپگر نوبتی
serial operation U عمل نوبتی
serial access U دستیابی نوبتی
serial feeding U تغذیه نوبتی
serial storage U انباره نوبتی
shifted U نوبتی استعداد
serial processing U پردازش نوبتی
serial subtractor U کاهشگر نوبتی
serial tranmission U مخابره نوبتی
serial computer U کامپیوتر نوبتی
shifts U نوبتی استعداد
moon blind U دچار اماس نوبتی
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
serialize U نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialised U نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialising U نوبتی کردن پیاپی ساختن
serializes U نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialized U نوبتی کردن پیاپی ساختن
serializing U نوبتی کردن پیاپی ساختن
rotation U تعویض نوبتی یکانها یا افراد
moon blindness U اماس نوبتی در چشم اسب
serialises U نوبتی کردن پیاپی ساختن
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
pacer U شریک نوبتی بازیگروقتی که شرکت کننده کم باشد
threesome U سه نفری
triumvirate U سه نفری
threesomes U سه نفری
triumvier U سه نفری
triumvirates U سه نفری
percapita U نفری
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
rotating unit U یکان در حال تعویض یاچرخش نوبتی بین پستها
threesome U بازی سه نفری
folie a deux U جنون دو نفری
trios U سه نفری سه تایی
dialogues U مکالمهء دو نفری
trio U سه نفری سه تایی
quintet U پنج نفری
duopoly U انحصار دو نفری
duumvirate U حکومت دو نفری
quintets U پنج نفری
quintette U پنج نفری
dialogue U مکالمهء دو نفری
parleys U گفتگوی دو نفری
parleying U گفتگوی دو نفری
parleyed U گفتگوی دو نفری
parley U گفتگوی دو نفری
single U تنها یک نفری
threesomes U بازی سه نفری
tandem U درشکه دو نفری
tandems U درشکه دو نفری
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
heptarchy U حکومت هفت نفری
percapita U بقرار هر نفری هر راس
counsel U مشاوره دو نفری مشورت
pleiad U دسته هفت نفری
stichomythia U سوال وجواب در نفری
monolog U تک سخنگویی صحبت یک نفری
septet U دسته هفت نفری
morrice U نوعی رقص شش نفری
morris U نوعی رقص شش نفری
counsels U مشاوره دو نفری مشورت
counselled U مشاوره دو نفری مشورت
counseled U مشاوره دو نفری مشورت
counselling U مشاوره دو نفری مشورت
delire a quatre U هذیان چهار نفری
decurion U رئیس دسته ده نفری
monologues U تک سخنگویی صحبت یک نفری
monologue U تک سخنگویی صحبت یک نفری
madrigals U سرود عاشقانه چند نفری
madrigal U سرود عاشقانه چند نفری
foursome U بازی گلف چهار نفری
septette U دسته هفت نفری هفتگانه
foursomes U بازی گلف چهار نفری
tarantella U رقص تند دو نفری ایتالیایی
roomette U اتاقک یا کوپه یک نفری ترن
petit jury U هیئت منصفه دوازده نفری
strength U قدرت رزمی استعداد نفری
strengths U قدرت رزمی استعداد نفری
duumvir U شریک رتبه حکومت دو نفری
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
quadrille U نوعی بازی ورق چهار نفری
octet U دسته خوانندگان یانوازندگان هشت نفری
quadrilles U نوعی بازی ورق چهار نفری
omber U نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
rigadoon U رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
rigaudon U رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
ombre U نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
paced U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
pace U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
string quartets U ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
string quartet U ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
tetrarchy U یکی از استانهای چهارگانه حکومت چهار نفری
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
quintet U قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintette U قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintets U قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
horde U گروه بیشمار گروه
hordes U گروه بیشمار گروه
adagio رقص دو نفری که زن روی پنجهء پا میرقصد و بکمک مرد آهسته بهوا میپرد
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet U مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
serial transmission U مخابره سری مخابره نوبتی
all but a few U همه به غیر از چند تایی [چند نفری]
slalom U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing U مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
They were walking three abreast. سه نفری پهلو به پهلو قدم می زدند
quadrumvir U انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
manspace U جای خالی در خودرو یا کشتی یا هواپیما جای نفری خالی
herd U گروه
squads U گروه
swarm U گروه
swarmed U گروه
flocked U گروه
flock U گروه
trooped U گروه
herded U گروه
troop U گروه
squad U گروه
hosting U گروه
cohort U گروه
herds U گروه
herding U گروه
hosts U گروه
swarms U گروه
multitudes U گروه
cohorts U گروه
group U گروه
platoons U گروه
congregations U گروه
concourse U گروه
multitude U گروه
concourses U گروه
covey U گروه
groups U گروه
congregation U گروه
many U گروه
platoon U گروه
trooping U گروه
host U گروه
shoal U گروه
fries U گروه
teams U گروه
cluster U گروه
fry U گروه
cliques U گروه
clique U گروه
frying U گروه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com