Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
beach group
U
گروه خدمات ساحلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
beach group
U
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
Other Matches
beach party
U
گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
beach unit
U
یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
service squadron
U
گروه خدمات
shore party
U
گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
cross servicing
U
خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
special services
U
یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
packs
U
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack
U
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
shore patrol
U
انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
contiguous zone
U
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
defense coastal area
U
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
beach diagram
U
طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
commodity groups
U
گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
coast pilot
U
کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
civil reserve air fleet
U
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component
U
بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing
U
یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party
U
گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
task forces
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power
U
قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task force
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
kaldor criterion
U
ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
services
U
خدمات
unbundled
U
خدمات
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group
U
گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
service industry
U
صنعت خدمات
health services
U
خدمات بهداشتی
field service
U
خدمات پایکار
auxiliary service
U
خدمات جنبی
service passport
U
پاسپورت خدمات
crypto service
U
خدمات رمز
field exercise
U
خدمات صحرایی
special services
U
خدمات مخصوص
Civil Service
U
خدمات کشوری
Civil Service
U
خدمات اجتماعی
civil
U
خدمات شهری
service company
U
گروهان خدمات
field service
U
خدمات رزمی
social service
U
خدمات اجتماعی
service department
U
قسمت خدمات
administrative services
U
خدمات اداری
advisory services
U
خدمات مشورتی
service department
U
بخش خدمات
urban servitudes
U
خدمات شهری
we owe him for his services
U
خدمات او هستم
welfare services
U
خدمات رفاهی
signal services
U
خدمات مخابراتی
goods and services
U
کالاها و خدمات
services
U
خدمات سرویسها
technical services
U
خدمات فنی
sister services
U
خدمات وابسته
service force
U
یکان خدمات
field duty
U
خدمات رزمی
medical services
U
خدمات پزشکی
medical service
U
خدمات پزشکی
service unit
U
یکان خدمات
service sector
U
بخش خدمات
service support
U
پشتیبانی خدمات
information service
U
خدمات اطلاعات
joint services
U
خدمات مشترک
personnel services
U
خدمات کارمندی
loyal services
U
خدمات صادقانه
social services
U
خدمات اجتماعی
personnel services
U
خدمات پرسنلی
common user
U
خدمات عمومی
social work
U
خدمات اجتماعی
civil services
U
خدمات دولتی
civil defence service
U
خدمات کشوری
computer utility
U
خدمات کامپیوتری
public services
U
خدمات عمومی
mail services
U
خدمات پستی
hospital benefit
U
خدمات بیمارستانی
postal services
U
خدمات پستی
inshore water
U
اب ساحلی
inshore
U
ساحلی
offing
U
اب ساحلی
seasider
U
ساحلی
coastal
U
ساحلی
sea board
U
خط ساحلی
beach head
U
سر پل ساحلی
strandline
U
خط ساحلی
bridge head
U
سر پل ساحلی
coastline
U
خط ساحلی
coastlines
U
خط ساحلی
bridgehead line
U
خط سر پل ساحلی
railroad service
U
خدمات راه اهن
port auxiliary service
U
یگان خدمات بندری
complimentary supply
U
خدمات یا کلاهای مجانی
i am satisfied with his servic
U
از خدمات او راضی یا خوشنودهستم
computer serrices company
U
شرکت خدمات کامپیوتری
obliging
U
حاضر خدمات مهربان
combat service support
U
پشتیبانی خدمات رزمی
exchange services
U
خدمات فروشگاهی فروشگاهها
war service chevron
U
علامت خدمات جنگی
public utilities
U
خدمات عمومی مانند اب
service squadron
U
قسمت خدمات دریای
bunched income
U
درامد خدمات شخصی
agricultural extension services
U
خدمات ترویج کشاورزی
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
horde
U
گروه بیشمار گروه
hordes
U
گروه بیشمار گروه
shore boat
U
تاکسی ساحلی
intermediate type submarine cable
U
کابل ساحلی
land breeze
U
باد ساحلی
shore stablishment
U
تاسیسات ساحلی
inshore current
U
جریانات ساحلی
inshore current
U
جریان اب ساحلی
foreshores
U
کمربند ساحلی
inshore water
U
ابهای ساحلی
shore patrol
U
دژبان ساحلی
shore patrol
U
پلیس ساحلی
coastal zone
U
منطقه ساحلی
inshorepatrol
U
گشتی ساحلی
groyne
U
سد یا دیواره ساحلی
beach obstacle
U
مانع ساحلی
cabotage
U
کشتیرانی ساحلی
cabotage
U
تجارت ساحلی
marina
U
تفرجگاه ساحلی
marinas
U
تفرجگاه ساحلی
boat telephone
U
تلفن ساحلی
costal frontier
U
مرز ساحلی
beach reserves
U
ذخایر ساحلی
coastguard
U
گارد ساحلی
beach patrol
U
نگهبان ساحلی
beach patrol
U
گشتی ساحلی
dune
U
توده شن ساحلی
littoral
U
ناحیه ساحلی
coast defence
U
پدافند ساحلی
coast station
U
ایستگاه ساحلی
coastal artillery
U
توپخانه ساحلی
coastal frontier
U
حدود ساحلی
quay
U
دیوار ساحلی
quays
U
دیوار ساحلی
coastal patrol
U
گشتی ساحلی
coastal route
U
مسیر ساحلی
over the beach operations
U
عملیات ساحلی
martello
U
قلعه ساحلی
links
U
تپه ساحلی
coastguards
U
گارد ساحلی
beach organization
U
یکان ساحلی
beach face
U
کمربند ساحلی
beach exit
U
گذرگاه ساحلی
territorial waters
U
ابهای ساحلی
tidewater
U
خط ساحلی کشند اب
landing craft
U
کرجی ساحلی
territorial sea
U
دریای ساحلی
beach exit
U
معبر ساحلی
shorelines
U
خط ساحل یا خط ساحلی
shoreline
U
خط ساحل یا خط ساحلی
barrier light
U
نورافکن ساحلی
foreshore
U
کمربند ساحلی
sea dike
U
دیوار ساحلی
beach matting
U
کف پوش ساحلی
beach erosion
U
فرسایش ساحلی
shore erosion
U
فرسایش ساحلی
accessorial services
U
خدمات بارگیری و تخلیه بار
hospitalization
U
پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
welfare
U
رعایت کردن خدمات اجتماعی
giro
U
خدمات بانکی اداره پست
remote computing services
U
خدمات محاسباتی از راه دور
home service
U
خدمات فروش در داخل کشور
giros
U
خدمات بانکی اداره پست
aids to trade
U
خدمات جنبی تجارت مانندبانکدارب
acquisition authority
U
اعتبار خرید کالاو خدمات
sanbar
U
دیوار شنی ساحلی
levee
U
دیواره ساحلی رودخانه
lido
U
میعادگاه قشنگ ساحلی
out port
U
ساحلی مورد استفاده سر پل
lidos
U
میعادگاه قشنگ ساحلی
beach minefield
U
میدان مین ساحلی
cabotage
U
حمل ونقل ساحلی
beach dump
U
انبار موقت ساحلی
cabotage
U
کشتی رانی ساحلی
continental shelf
U
حد ساحلی فلات قاره
barrier reef
U
مرجان سنگ ساحلی
battalion landing team
U
تیم ساحلی گردان
beachmaster's unit
U
یکان لجستیک ساحلی
beach flag
U
پرچم مشخصه ساحلی
costal frontier
U
نوار مرزی ساحلی
beach support area
U
منطقه پشتیبانی ساحلی
coastal route
U
راه ابی ساحلی
coastal navigation, coasting
U
حمل و نقل ساحلی
coaster
U
کشتی ویژه خط ساحلی
beach matting
U
تور سیمی ساحلی
coasters
U
کشتی ویژه خط ساحلی
coastal frontier
U
نوار مرزی ساحلی
ordnance service
U
خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
environmental services
U
دوایر خدمات بهسازی محیط زیست
terminal service company
U
گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
tideland
U
زمین ساحلی دستخوش جزرومد
coastal refraction
U
انعکاس ساحلی امواج رادیویی
cay
U
تخته سنگ ساحلی درجزیره
beach reserves
U
ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
phalarope
U
مرغ ساحلی نوک دراز
coastel low
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
littoral law
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
Goa
U
ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
piloting
U
ناوبری در کنار ابهای ساحلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com