Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
drill sergeant
U
گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clean up party
U
گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
action agent
U
مسئول اقدام در مورد هدفها مسئول تقویم و تفسیر هدفها
combat cargo officer
U
افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
facing
U
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings
U
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
manoeuvring
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
liable
U
مسئول
warden
U
مسئول
responsible
U
مسئول
frankpledge
U
مسئول
accountable
U
مسئول
responsive
U
مسئول
responsible
<adj.>
U
مسئول
in charge
<adj.>
U
مسئول
answerable
U
مسئول
purchasing officer
U
مسئول خرید
furnace attendant
U
مسئول کوره
data administrator
U
مسئول داده ها
officer on duty
U
افسر مسئول
liable for damages
U
مسئول خسارات
furnace man
U
مسئول کوره
wagon master
U
مسئول واگن
undertaking
U
جواب گو مسئول
supplies officer
U
مسئول مواد
lineman's plier
U
انبردست مسئول خط
to hold responsible
U
مسئول کردن
helmsman
U
مسئول سکان
authoring system
U
سیستم مسئول
helmsmen
U
مسئول سکان
accountable
U
مسئول حساب
cupola tender
U
مسئول کوره
officer in charge
U
افسر مسئول
in charge
<idiom>
U
مسئول بودن
issue commissary
U
مسئول توزیع
custodians
U
مسئول مرموزات
undertakers
U
جواب گو مسئول
That's not my province.
U
من مسئول آن نیستم.
undertaker
U
جواب گو مسئول
custodian
U
مسئول سرپرست
to hold responsible
U
مسئول قراردادن
custodian
U
مسئول مرموزات
cryptographer
U
مسئول رمز
custodians
U
مسئول سرپرست
account
U
مسئول بودن
Not my department.
<idiom>
U
من مسئول نیستم.
irresponsible
U
غیر مسئول نامعتبر
tallyman
U
مسئول کنترل محموله
captain of the top
U
مسئول گروه کار
demolition firing party
U
گروه مسئول تخریب
corespondent
U
مسئول جواب گویی
courier transfer officer
U
افسر مسئول پیک
have a hand in
<idiom>
U
مسئول کاری شدن
be to blame
<idiom>
U
مسئول کارزشت بودن
cryptoguard
U
مسئول حفافت رمز
officer in charge
U
افسر مسئول اجرا
data base administrator
U
مسئول پایگاه داده ها
operations detachment
U
قسمت مسئول عملیات
demolition firing party
U
گروه مسئول انفجارخرج
irresponsibly
U
بطور غیر مسئول
shipment sponsor
U
مسئول ارسال کالاها
anchor detail
U
نفرات مسئول لنگر
ambulanceman
U
راننده یا مسئول آمبولانس
aircraft guide
U
مسئول هدایت هواپیما درفرودگاه
harbour master
U
مسئول بندر متصدی لنگرگاه
shipment unit
U
یکان مسئول ارسال کالاها
blast furnaceman
U
مسئول یا متصدی کوره بلند
company secretary
U
مسئول مالی و حقوقی شرکت
establishing authority
U
مقام مسئول نیروهای اب خاکی
every man is a for his action
U
هرکس مسئول کردارخویش است
communication security custodian
U
مسئول وسایل تامین مخابراتی
tipstaff
U
مامور مسئول زندانیان دردادگاه
finger in the pie
<idiom>
U
دست داشتن ،مسئول بودن
detail officer
U
افسر مسئول گروه بیگاری
range officer
U
افسر مسئول میدان تیر
brakeman
U
مسئول ترمز در تیم لوژسواری
make one's bed and lie in it
<idiom>
U
مسئول انجام کاری بودن
self service
U
بدون مسئول توزیع سلف سرویس
proponent
U
مقام مسئول اموال یا اجرای کار
ship's serviceman
U
مسئول کارهای دفتری وخدماتی ناو
mensch
U
[انسان آراسته، بالغ، درستکار و مسئول]
vouch
U
ضمانت کردن مسئول واقع شدن
officiant
U
کشیش شاغل و مسئول مجلس روحانی
coordinated procurement assigness
U
شعبه مسئول خرید کلی اماد
courier transfer officer
U
افسر مسئول قسمت پیک ارتشی
burdened
U
مسئول پرهیز از تصادم با کشتی دیگر
to blame somebody for something
U
کسی را مسئول کارناقص
[اشتباه ]
کردن
flight sister
U
افسر مسئول بهداشت و تغذیه هواپیما
proponents
U
مقام مسئول اموال یا اجرای کار
self-service
U
بدون مسئول توزیع سلف سرویس
interceptor controller
U
افسر مسئول پست استراق سمع
beach unit
U
یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
eaves droper
U
مسئول بگوش ایستادن استراق سمع کننده
section crew
U
دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
treasurer
U
مسئول امور مالی شرکت خزانه دار
treasurers
U
مسئول امور مالی شرکت خزانه دار
air defense artillery controller
U
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
general delivery
U
بخشی از ادارهی پست که مسئول اینگونهمراسلات است
section gang
U
دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
beach organization
U
یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
test examiner
U
مسئول ازمایشات مهارت تخصصی و کارایی شغلی
accountably
U
بطور مسئول چنانکه بتوان توضیح داد
combatdrill
U
تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
dock receipt
U
رسیدی که مسئول لنگرگاه پس ازدریافت کالا صادر میکند
cryptocustodian
U
مسئول نگهداری یا کار کردن یا انهدام وسایل رمز
fcc
U
CommunicationCommision Federalسازمان امریکایی مسئول منظم کردن ارتباطات
caveat emptor
U
یعنی خریدارخود مسئول بازرسی کالائی که می خرد میباشد
guardship
U
ناو یا کشتی نگهبان یا مسئول گشت زنی دریایی
Would you call the head waiter, please?
U
لطفا ممکن است مسئول سرپیشخدمت را صدا کنید؟
security specialist
U
فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
boatswain
U
افسری که مسئول افراشتن بادبان ولنگر طنابهای کشتی است
boatswains
U
افسری که مسئول افراشتن بادبان ولنگر طنابهای کشتی است
communication security custodian
U
مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی
caveat venditor
U
یعنی فروشنده مسئول معایب کالای فروخته شده میباشد
guinea pigs
U
کشتی مسئول بررسی مصون بودن منطقه حرکت ناو گروه
guinea pig
U
کشتی مسئول بررسی مصون بودن منطقه حرکت ناو گروه
position of attention
U
حرکات و احترامات نظامی
custodians
U
فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها
custodian
U
فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها
maneuver
U
تمرین نظامی
drilling
U
تمرین نظامی
necessity
U
درCL به حالاتی اطلاق میشودکه عامل عمل به علت عدم ازادی اراده مسئول اعمال خود نیست
drilling
U
تمرین نظامی کردن
internal telecommunications unions
U
یک دفتر نمایندگی با 156عضو متخصص از ملل متحدکه مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد میباشد
drillmaster
U
فرمانده تمرین نظامی سردسته
degree of difficulty
U
درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
embarkation officer
U
افسر مسئول بارگیری یا سوارشدن افسر نافر سوار شدن ستون
surrogates
U
نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
surrogate
U
نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
claims officer
U
افسر رسیدگی به شکایات افسر مسئول تنظیم ادعانامه ها
disclaimer
U
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
disclaimers
U
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
support command
U
فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
unaccountably
U
غیر مسئول غیر قابل توصیف
unaccountable
U
غیر مسئول غیر قابل توصیف
terrain exercise
U
تمرین یک وضعیت نظامی فقط از نظر بررسی وضع زمین
mess sergeant
U
گروهبان اشپزخانه گروهبان غذا
chevron
U
پایه درجه نظامی
chevrons
U
پایه درجه نظامی
stripes
U
درجه نظامی پاگون
stripe
U
درجه نظامی پاگون
range section
U
قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
chevron
U
درجه نظامی روی بازو
insignia
U
درجه یا علامت صنفی نظامی
chevrons
U
درجه نظامی روی بازو
custodial guard
U
گروه محافظین ندامتگاه نگهبان ندامتگاه مسئول ندامتگاه
suspend
U
تعلیق درجه یاتعلیق مزایای نظامی
suspends
U
تعلیق درجه یاتعلیق مزایای نظامی
suspending
U
تعلیق درجه یاتعلیق مزایای نظامی
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
releasing officer
U
افسر مسئول ترخیص کالاها افسر ترخیص کننده پرسنل
demolition guard
U
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
implied trust
U
امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
without recourse
U
عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
aeromedical unit
U
یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
dry sum
U
تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
militarism
U
روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate
U
دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
terminal command
U
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
sergeant
U
گروهبان
sarge
U
گروهبان
gunnery sergeant
U
گروهبان دو
sergeants
U
گروهبان
serjeant
U
گروهبان
terminals
U
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal
U
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file
U
صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
Sgt
U
مخفف گروهبان
platoon sergeant
U
گروهبان دسته
platoon sergeant
U
گروهبان دوم
sergeant of the guard
U
گروهبان پاسدار
sergeant of the guard
U
گروهبان نگهبان
supply sergeant
U
گروهبان اماد
sergeant first class
U
گروهبان دوم
first sergeant
U
گروهبان یکم
sergeant majors
U
گروهبان یکم
top sergeant
U
گروهبان یکم
staff sergeant
U
گروهبان دوم
farrier
U
گروهبان اصطبل
sergeant major
U
گروهبان یکم
farriers
U
گروهبان اصطبل
relief commander
U
گروهبان پاسدار یا پاسبخش
emergency drill
U
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
phantom order
U
قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government
U
حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel
U
چانل نظامی مجرای نظامی
beam attack
U
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
shoulder patch
U
درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator
U
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
army terminals
U
باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta
U
شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
sighting bar
U
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third-class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
third class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation
U
درجه ارتفاع درجه بلندی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com