English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
snatch U گرفتن مقدار کم
snatched U گرفتن مقدار کم
snatches U گرفتن مقدار کم
snatching U گرفتن مقدار کم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
average U میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
averaged U میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
averages U میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
averaging U میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
Other Matches
sets U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer U دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabling U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
dosages U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money U مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
to take medical advice U دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
slag U کفه گرفتن تفاله گرفتن
clams U بچنگال گرفتن محکم گرفتن
grip U طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripped U طرز گرفتن وسیله گرفتن
clam U بچنگال گرفتن محکم گرفتن
gripping U طرز گرفتن وسیله گرفتن
grips U طرز گرفتن وسیله گرفتن
take in <idiom> U زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
to seal up U درز گرفتن کاغذ گرفتن
calebrate U جشن گرفتن عید گرفتن
checksum U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
magnitude U مقدار
sup U مقدار
single valued U تک مقدار
percentage U مقدار
smidgin U مقدار کم
percentages U مقدار
smidgen U مقدار کم
deals U مقدار
deal U مقدار
penny worth U مقدار کم
scantling U مقدار
spatter U مقدار کم
iso quant U مقدار
modicum U مقدار کم
values U مقدار
value U مقدار
spattered U مقدار کم
spattering U مقدار کم
supped U مقدار
supping U مقدار
sups U مقدار
mouthful U مقدار
mouthfuls U مقدار
royalty tonnage U مقدار
what U چه مقدار
batch U مقدار
batches U مقدار
spatters U مقدار کم
volume U مقدار
volumes U مقدار
valuing U مقدار
truth table U دو مقدار
measurment U مقدار
volume discount U مقدار
amounts U مقدار
soupcon U مقدار کم
amounted U مقدار
sprinkling U مقدار کم
total U مقدار
amounting U مقدار
sum U مقدار
size U مقدار
summa U مقدار
dealt U مقدار
sizes U مقدار
t value U مقدار تی
outturn U مقدار
quantum U مقدار
extent U حد مقدار
quantities U مقدار
amount U مقدار
quantity U مقدار
amounted U مقدار میزان
constants U مقدار ثابت
amounts U مقدار میزان
quantity of leisure U مقدار فراغت
nominal value U مقدار اسمی
auxiliary value U مقدار کومکی
quantity of labor U مقدار کار
on a grand scale <adv.> U به مقدار زیاد
certificate of measurement U گواهی مقدار
quantity of demand U مقدار تقاضا
constant U مقدار ثابت
vast U مقدار زیاد
mean value U مقدار متوسط
optimum U مقدار مطلوب
moisture content U مقدار تری
moisture content U مقدار رطوبت
calorific power U مقدار حرارتی
maximum value U مقدار حداکثر
tremendous U مقدار زیاد
quantity of supply U مقدار عرضه
average value U مقدار میانگین
average value U مقدار متوسط
mort U مقدار زیاد
quantity of money U مقدار پول
lot U مقدار یا تعدادزیاد
certificate of quantity U گواهی مقدار
data value U مقدار داده
light value U مقدار نور
logical value U مقدار منطقی
critical valve U مقدار بحرانی
momentum U مقدار حرکت
constatnt U مقدار ثابت
amount U مقدار میزان
absorbancy U مقدار جذب
totality U مقدار کلی
absorbance U مقدار جذب
optimum value U مقدار بهینه
absolute value U مقدار مطلق
amounting U مقدار میزان
maximum ratings U مقدار حداکثر
approximate value U مقدار تقریبی
characteristic number U ویژه مقدار
quantity of capital U مقدار سرمایه
quantity discount U مقدار تخفیف
characteristic number U مشخصه مقدار
sufficient U مقدار کافی
an abundance of U مقدار زیاد
characteristic root U ویژه مقدار
characteristic root U مشخصه مقدار
mean value U مقدار میانگین
proper value U ویژه مقدار
proper value U مشخصه مقدار
algebraic value U مقدار جبری
debit balance U مقدار بدهکاری
infinity U مقدار نامحدود
eigenvalue U مقدار مشخصه
hoisted U مقدار کشش
doses U مقدار دارو
content U مقدار مندرجات
hoist U مقدار کشش
contenting U مقدار مندرجات
voltaism U مقدار ولتاژبرق
mileage U مقدار کیلومتر
mileage U مقدار کارکردموتور
average U مقدار متوسط
uses U مقدار مفید
averaged U مقدار متوسط
hoists U مقدار کشش
electrical quantity U مقدار الکتریسیته
true value U مقدار حقیقی
scalar value U مقدار عددی
averaging U مقدار متوسط
averages U مقدار متوسط
use U مقدار مفید
instantaneous value U مقدار لحظهای
parameter U مقدار ثابت
parameters U مقدار ثابت
threshold value U مقدار استانه
meanest U مقدار میانگین
dose U مقدار مجاز
meaner U مقدار میانگین
dose U مقدار دارو
dosed U مقدار مجاز
dosed U مقدار دارو
mean U مقدار میانگین
doses U مقدار مجاز
initial value U مقدار اولیه
proportions U شباهت مقدار
dosing U مقدار مجاز
so much <idiom> U مقدار زیاد
thermal power U مقدار حرارتی
expected value U مقدار نظری
shear value U مقدار برش
theoretical value U مقدار نظری
proportion U شباهت مقدار
sign and magnitude U علامت و مقدار
sign magnitude U علامت و مقدار
scale U نرخ دو مقدار
slather U مقدار زیاد
dosing U مقدار دارو
valuing U قدر مقدار
volume of sales U مقدار فروش
rated value U مقدار نامی
medium U مقدار متوسط
drib U مقدار کمی
in a way <idiom> U به مقدار از چیزی
relative value U مقدار نسبی
turnover U مقدار فروش
turn-over U مقدار فروش
sales {pl} U مقدار فروش
rated quantity U مقدار اسمی
eyeful U مقدار زیاد
values U قدر مقدار
resistance U مقدار مقاومت
jillion U مقدار زیاد
value U قدر مقدار
rotation U مقدار چرخش یک شی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com