English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
retake U گرفتن مجدد
retaken U گرفتن مجدد
retakes U گرفتن مجدد
retaking U گرفتن مجدد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
charges U ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charge U ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
re endorsement U پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
regenerating U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
to take medical advice U دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
gripped U طرز گرفتن وسیله گرفتن
take in <idiom> U زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
calebrate U جشن گرفتن عید گرفتن
slag U کفه گرفتن تفاله گرفتن
to seal up U درز گرفتن کاغذ گرفتن
clam U بچنگال گرفتن محکم گرفتن
gripping U طرز گرفتن وسیله گرفتن
grips U طرز گرفتن وسیله گرفتن
grip U طرز گرفتن وسیله گرفتن
clams U بچنگال گرفتن محکم گرفتن
seconding U مجدد
second U مجدد
furthers U مجدد
seconds U مجدد
reflorescence U مجدد
furthering U مجدد
furthered U مجدد
seconded U مجدد
further U مجدد
furthermore U مجدد
further on U مجدد
renewed U مجدد
redistribution U توزیع مجدد
reloaded U پر کردن مجدد
reloaded U بارکردن مجدد
reloading U پر کردن مجدد
regenerates U تولید مجدد
reconditioning U تعمیر مجدد
reloading U بارکردن مجدد
regenerated U تولید مجدد
recreation U خلق مجدد
regenerate U تولید مجدد
recreations U خلق مجدد
reload U بارکردن مجدد
reload U پر کردن مجدد
resurgence U طغیان مجدد
repaint U رسم مجدد
redrew U رسم مجدد
redraws U رسم مجدد
redrawn U رسم مجدد
redrawing U رسم مجدد
redraw U رسم مجدد
rehearsals U تکرار مجدد
rehearsal U تکرار مجدد
regenerating U تولید مجدد
rearrangements U ترتیب مجدد
re-running U نمایش مجدد
re-runs U نمایش مجدد
restatements U بیان مجدد
recurrence U رویدادن مجدد
recurrences U رویدادن مجدد
reinforcement U وضع مجدد
restart U شروع مجدد
repayments U پرداخت مجدد
repayment U پرداخت مجدد
after shrinkage U انقباض مجدد
reproductions U تولید مجدد
re-run U نمایش مجدد
re-ran U نمایش مجدد
reassurance U اطمینان مجدد
rearrangement U ترتیب مجدد
reorganization U تشکیلات مجدد
crossecheck U مقابله مجدد
retrials U ازمایش مجدد
reversion U ترجمه مجدد
reassurances U اطمینان مجدد
restatement U بیان مجدد
comeback U دستیابی مجدد
comebacks U دستیابی مجدد
reproduction U تولید مجدد
regeneracy U تولید مجدد
retransmission U ارسال مجدد
retread process U تعمیر مجدد
reexport U صادرات مجدد
reentrance U دخول مجدد
reenlistment U سربازگیری مجدد
reeducation U تربیت مجدد
reebtry U تملک مجدد
reebtry U دخول مجدد
reebtry U ورود مجدد
remarriages U ازدواج مجدد
remarriage U ازدواج مجدد
redirection U راهنمایی مجدد
rededication U تقدیم مجدد
rededication U اهدا مجدد
recrystallization U تبلور مجدد
recoupment U کسب مجدد
reconviction U محکومیت مجدد
retransmission U مخابره مجدد
resurvey U بررسی مجدد
resupply U اماد مجدد
reinfection U عفونت مجدد
reinsurance U بیمه مجدد
reintegration U استقرار مجدد
reinterpretation U تفسیر مجدد
remotion U حرکت مجدد
reformat U فرمت مجدد
renascence U زندگی مجدد
renegotiation U مذاکره مجدد
reoccur U فهور مجدد
reporduce U تولید مجدد
republication U انتشار مجدد
rerun U اجرای مجدد
resale U فروس مجدد
resale U حراج مجدد
reshipment U حمل مجدد
resorption U مکیدن مجدد
reconveyance U اعاده مجدد
reconversion U گرایش مجدد
reorganized U تشکیلات مجدد
reorganize U سازماندهی مجدد
reorganize U تشکیلات مجدد
reorganising U سازماندهی مجدد
reorganising U تشکیلات مجدد
reorganises U سازماندهی مجدد
reorganises U تشکیلات مجدد
reorganised U سازماندهی مجدد
reorganised U تشکیلات مجدد
revaluation U ارزیابی مجدد
revaluation U بهاگذاری مجدد
retrials U محاکمه مجدد
retrial U محاکمه مجدد
retrial U ازمایش مجدد
readjustments U سازگاری مجدد
readjustment U سازگاری مجدد
reloads U بارکردن مجدد
reorganized U سازماندهی مجدد
reorganizes U تشکیلات مجدد
reorganizes U سازماندهی مجدد
recompile U کامپایل مجدد
recaption U توقیف مجدد
reapparition U فهور مجدد
reallocation U تخصیص مجدد
reactivation U فعالیت مجدد
re establishment U تاسیس مجدد
re claim U تقاضای مجدد
re attachment U توقیف مجدد
restoration U استقرار مجدد
rallied U اجتماع مجدد
rallies U اجتماع مجدد
rally U اجتماع مجدد
reorganization U سازماندهی مجدد
re-examination U بازپرسی مجدد
re examination U بازپرسی مجدد
reorganizing U سازماندهی مجدد
reorganizing U تشکیلات مجدد
reloads U پر کردن مجدد
subdivisions U تقسیم مجدد
recounts U شمارش مجدد
recounting U شمارش مجدد
recounted U شمارش مجدد
recount U شمارش مجدد
replenished U پرکردن مجدد
revisits U ملاقات مجدد
revisited U ملاقات مجدد
reissued U چاپ مجدد
replenish U تدارک مجدد
revisit U ملاقات مجدد
replenish U پرکردن مجدد
reissuing U چاپ مجدد
remanded U بازداشت مجدد
remanding U بازداشت مجدد
reissue U چاپ مجدد
reissues U چاپ مجدد
subdivision U تقسیم مجدد
remands U بازداشت مجدد
replenishing U تدارک مجدد
replenishes U تدارک مجدد
replenished U تدارک مجدد
replenishes U پرکردن مجدد
re-election U انتخاب مجدد
replenishing U پرکردن مجدد
remand U بازداشت مجدد
re election U انتخاب مجدد
revisiting U ملاقات مجدد
regelation U انجماد مجدد
reload U گلوله گذاری مجدد
resizing U اندازه گیری مجدد
reenactment U تصویب مجدد قانون
column wise recalculation U محاسبه مجدد ستونی
reenactment U اجرا یانمایش مجدد
repossess U مالکیت مجدد یافتن
repossessed U مالکیت مجدد یافتن
reusable U قابل استفاده مجدد
rewrote U نوشتن مجدد چیزی
rewritten U نوشتن مجدد چیزی
repossessing U مالکیت مجدد یافتن
restart U راه انداختن مجدد
rewriting U نوشتن مجدد چیزی
row wise recalculation U محاسبه مجدد سطری
redistribution of force U تقسیم مجدد نیروها
subdevice U قسمت کردن مجدد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com