English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
armlock U گرفتن بازوی حریف و کشیدن ان با فشار به پشت ارنج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
olympic lift and cross face U گرفتن بازوی چپ حریف از جلو وران پای راست از پشت
side sweep and over under U گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
superinduce U تخحت فشار قرار گرفتن کشیدن یا گذاشتن یا جا دادن تجدید فراش کردن
hack U ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacked U ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacks U ضربه خطای دست به بازوی حریف
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
drawbar pull U فشار وارد به بازوی اتصال یابازوی کشش
catch U نیروی اولیه بازوی شناگر در شروع حرکت ماهی گرفتن
pulls U ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
pull U ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
to backtrack <idiom> <verb> U عقب کشیدن [از موضوعی در مقابل حریف]
to row back <idiom> <verb> U عقب کشیدن [از موضوعی در مقابل حریف]
strip U کشیدن یا انداختن توپ از دست حریف
poke check U فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
olympic lift U بدل کنده یک چاک با کشیدن پای حریف از داخل
burn U امتیاز گرفتن از حریف
burns U امتیاز گرفتن از حریف
holding and hitting U گرفتن حریف و ضربه زدن
stationary tactics U دردروازه ضربه ازاد از حریف گرفتن
pivot arm U بازوی گردان بازوی اتصال
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
set up U جلو برتری حریف را گرفتن پاس به یار ازادتر
dummies U کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
tackling U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
leg block and under over U فن تندر با گرفتن بازوهای حریف از بیخ شانه و از تو وپیچاندن او
tackles U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
dummy U کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
tackled U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackle U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
glide U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glides U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glided U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
high leg attack and shoulder control U زیر یک خم با گرفتن شانه حریف سرنگون کردن و افت کامل
shiver U فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shivering U فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shivered U فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
hold U گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
holds U گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
sniveling U اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
snivels U اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
sniveled U اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
snivelled U اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
snivelling U اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
snivel U اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
covered U گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
partial pressure U [فشار اولیه و جزئی که در اثر شانه کوبی و یا کشیدن تار در چله کشی به نخ های تار وارد می شود.]
head and arm U هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
loops U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
obstruction U خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
obstructions U خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
arm roll and outside leg trip U فن ارنج
hiji U ارنج
pal koop U ارنج
elbowed U ارنج
elbow U ارنج
elbows U ارنج
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
haemospasia U کشیدن خون بقسمتی ازتن چون درهنگام خون گرفتن
shoulder throw and outside kick U لنگ ارنج
outside kick U لنگ ارنج
tennis elbow U اسیب ارنج
funny bone U استخوان ارنج
hunching U فشاربا ارنج
hunches U فشاربا ارنج
funny bones U استخوان ارنج
hunched U فشاربا ارنج
elbowed U با ارنج زدن
elbows U با ارنج زدن
elbow U با ارنج زدن
hunch U فشاربا ارنج
To bring someone to account. کسی را پای حساب کشیدن [حساب پس گرفتن]
armpits U تکیه گاه ارنج
armpit U تکیه گاه ارنج
standing switch U رودست با مایه ارنج
elbowing U ضربه غیرمجاز با ارنج
armpit U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
armpits U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
cabin pressure U فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin U اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
face off U رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
compensating relief valve U شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system U سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure U فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
string arm U بازوی زه کش
gatepost U بازوی در
gateposts U بازوی در
bouse U بوسیله طناب وقرقره کشیدن بزور باطناب کشیدن میگساری کردن
weight U بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
crank arm U بازوی لنگ
access arm U بازوی دستیابی
shank U بازوی لنگر
whipped U بازوی بار
moment arm U بازوی گشتاور
drawbar U بازوی کشش
booming U بازوی بیل
gateposts U بازوی دروازه
access arm U بازوی دسترسی
whips U بازوی بار
a broken arm U بازوی شکسته
rocker arm U بازوی اسبک
gatepost U بازوی دروازه
jibs U بازوی متحرک
boomed U بازوی بیل
boom U بازوی متحرک
whip U بازوی بار
yardarm U بازوی افقی
jib=boom U بازوی جرثقیل
booms U بازوی متحرک
booms U بازوی بیل
booming U بازوی متحرک
jibbed U بازوی متحرک
jib U بازوی متحرک
boomed U بازوی متحرک
rocker arm U بازوی ننویی
jibbing U بازوی متحرک
lever arm U بازوی اهرم
boom U بازوی بیل
yardarm U بازوی دکل ناو
bracer U محافظ بازوی کمانگیر
roadwheel arm U بازوی غلطک شنی
crank web U بازوی میل لنگ
bottom boom U بازوی متحرک جراثقال
wiper arm U بازوی برف پاک کن
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic U دارای فشار یکسان خط هم فشار
stockades U دودکش بازوی لنگر کشتی
ram U بازوی انتقال نیرو سگدست
stockade U دودکش بازوی لنگر کشتی
rams U بازوی انتقال نیرو سگدست
rammed U بازوی انتقال نیرو سگدست
yard U بازوی افقی دکل ناو
yards U بازوی افقی دکل ناو
To pamper ( solicit ) someone . To play up to someone . U ناز کسی را کشیدن ( منت کشیدن )
topping off U بازوی بلند کننده بوم جرثقیل
overarm U خارج شدن بازوی شناگر ازاب
trucks U خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
rosette U گوشت قسمت پشت بازوی گاو طوقی
roadwheel arm U بازوی چرخ جاده اهرم موازنه شنی
rosettes U گوشت قسمت پشت بازوی گاو طوقی
trucking U خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
trucked U خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
truck U خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
beats U تعدادضربات پا دریکسری ضربات بازوی شناگر ضربه زدن
beat U تعدادضربات پا دریکسری ضربات بازوی شناگر ضربه زدن
snuffle U باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffled U باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffles U باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffling U باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
agonise U زحمت کشیدن درد کشیدن
twinges U درد کشیدن تیر کشیدن
twinge U درد کشیدن تیر کشیدن
low head plant U نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
deceleration time U زمانی که بازوی دستیابی پس از حرکت به محل صحیح دیسک سخت متوقف میشود
energy absorber U مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
high voltage transformer U ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level U سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
turnstile U تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
turnstiles U تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
to take medical advice U دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
drags U کشیدن بزور کشیدن
drag U کشیدن بزور کشیدن
dragged U کشیدن بزور کشیدن
pitot pressure U فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears U متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
grips U طرز گرفتن وسیله گرفتن
clams U بچنگال گرفتن محکم گرفتن
take in <idiom> U زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
to seal up U درز گرفتن کاغذ گرفتن
calebrate U جشن گرفتن عید گرفتن
grip U طرز گرفتن وسیله گرفتن
slag U کفه گرفتن تفاله گرفتن
clam U بچنگال گرفتن محکم گرفتن
gripped U طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripping U طرز گرفتن وسیله گرفتن
low voltage distribution system U شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
print U بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
prints U بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
printed U بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
actuator U محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
shoulder patch U درجه روی بازوی درجه داران
drawbar U بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
foe U حریف
competitors U حریف
rivals U حریف
rivalling U حریف
rival U حریف
adversarial U حریف
competitor U حریف
rivalled U حریف
rivaling U حریف
matches U حریف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com