English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ferris wheel U گردونه صندلی دار مخصوص تفریح وچرخ زدن اطفال وغیره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dossel U پشتی صندلی وغیره
dossal U پشتی صندلی وغیره
moquette U پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
shook U روکش چوب مخصوص جعبه یا مبل وغیره
woodprint U کلیشه یا قالب چوبی مخصوص قلمکار وغیره
talking book U صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
talking books U صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
silkaline U پارچه ابریشمی سبک وحریرنمای مخصوص پرده وغیره
fob U فریب دادن جیب جلیقه مخصوص ساعت وغیره
pushpin U سنجاق سرگرد مخصوص نصب روی نقشه وغیره
glove compartments U جعبه کوچک مخصوص اچار وغیره در جلو اتومبیل
glove compartment U جعبه کوچک مخصوص اچار وغیره در جلو اتومبیل
lotion U محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
lotions U محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
tinga U پشتک به جلو با نیم خم زانو وچرخ فلک
recreation U تفریح سرگرمی وسایل تفریح
recreations U تفریح سرگرمی وسایل تفریح
recreating U تفریح دادن وسیله تفریح را فراهم کردن تمدد اعصاب کردن
recreates U تفریح دادن وسیله تفریح را فراهم کردن تمدد اعصاب کردن
recreated U تفریح دادن وسیله تفریح را فراهم کردن تمدد اعصاب کردن
recreate U تفریح دادن وسیله تفریح را فراهم کردن تمدد اعصاب کردن
rocking chair U صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
rocking chairs U صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
faldstool U صندلی تا شو بدون پشتی صندلی راحتی
camp chair U صندلی سفری صندلی صحرایی
my chair was next his U صندلی من پهلوی صندلی اوبود
pediatrics U طب اطفال
juvenile courts U دادگاه اطفال
infantile paralysis U فلج اطفال
juvenile court U دادگاه اطفال
juvenile delinquency U بزهکاری اطفال
marriage settlement U نفقه اطفال
poliomyelitis U فلج اطفال
potties U لگن یامستراح اطفال
potty U لگن یامستراح اطفال
necessaries U نفقه زوج و اطفال
pediatrician U پزشک متخصص اطفال
polio U بیماری فلج اطفال
incubators U محل پرورش اطفال زودرس
nurseries U محل نگاهداری اطفال شیرخوار
nursery U محل نگاهداری اطفال شیرخوار
incubator U محل پرورش اطفال زودرس
tabula rasa U فکر ساده وبدون تصور اطفال
orthopsychiatry U تداوی روحی اختلالات فکری وروحی اطفال
jungle gym U چهارچوبی که اطفال روی ان تاب خورده و بالا و پایین میروند
carrousel U گردونه
rotor U گردونه
porte cochere U در گردونه ور
rotors U گردونه
knobs U پیچ گردونه
training gear U گردونه در سمت
knob U پیچ گردونه
locomobile U گردونه خودرو
motor car U گردونه خودرو
drummed U گردونه دوار
pass U گردونه گدوک
passed U گردونه گدوک
drum U گردونه دوار
turntables U صفحه گردونه
passes U گردونه گدوک
turntable U صفحه گردونه
motor cars U گردونه خودرو
memory drum U گردونه یاد
trailer U یدک گردونه
gipsy U گردونه دوار
gipsy U گردونه هرزگرد
trailers U یدک گردونه
activity wheel U گردونه فعالیت
elevator gear U گردونه در ارتفاع
necessaries U در CLمنحصر به مایحتاج اولیه زندگی نبوده بلکه به وضع زن و اطفال بستگی دارد
color wheel U گردونه رنگ امیزی
smoked drum U گردونه ثبت کننده
pill box U قوطی گردونه کوچک
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
fliers U درحال پرواز گردونه تیزرو
flyers U درحال پرواز گردونه تیزرو
flyer U درحال پرواز گردونه تیزرو
flier U درحال پرواز گردونه تیزرو
landaulet n U گردونه کوچکی که پوششی دارد
slug U جانور تنبل گردونه کندرو
wagonette U گردونه چهار چرخه یک یا چنداسبه
slugs U جانور تنبل گردونه کندرو
slugged U جانور تنبل گردونه کندرو
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
to p a vehicle or horse U جلو گردونه یا اسبی را نگاه داشتن
traction engines U لوکوموتیوی که گردونه هارادرجادههای بی ریل می کشد
traction engine U لوکوموتیوی که گردونه هارادرجادههای بی ریل می کشد
ralliear U یکجور گردونه سبک دوچرخه وچهارنفری
flying ambulance U گردونه تندروبرای بردن زخم خوردگان جنگ
porte cochere U در بزرگ برای دخول گردونه هابحیاط خانه
four in hand U گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
kittereen U یکجور گردونه تک اسبه که درwest indies بکار میبرند
landdau U یکجور گردونه چهارچرخه که پوشش ان دارای دو قسمت است
recreative U تفریح
amusements U تفریح
jaunt U تفریح
diversion U تفریح
amusement U تفریح
gusts U تفریح
disports U تفریح
recreation U تفریح
disporting U تفریح
disported U تفریح
jaunts U تفریح
recreations U تفریح
disport U تفریح
gust U تفریح
paseo U تفریح
diversions U تفریح
divertimento U تفریح
waggonette U گردونه چهار چرخه که یک یاچند اسب انرا می کشد...دارد
skittle U بازی تفریح
break U زنگ تفریح
amusive U تفریح دهنده
amusive U تفریح امیز
breaks U زنگ تفریح
to d. one self U تفریح کردن
sporting U تفریح دوستانه
diverting U تفریح امیز
recreates U تفریح کردن
recreated U تفریح کردن
recreate U تفریح کردن
amusing U تفریح دهنده
amusingly U تفریح دهنده
Break. Recess. U زنگ تفریح
game U تفریح کردن
article U تفریح کردن
articles U تفریح کردن
promenader U تفریح کننده
recreating U تفریح کردن
To be fond of fun. U اهل تفریح بودن
entertained U عزیزداشتن تفریح دادن
All work and no play. U کار بدون تفریح
play U تفریح بازی کردن
entertains U عزیزداشتن تفریح دادن
entertain U عزیزداشتن تفریح دادن
played U تفریح بازی کردن
splurge U تفریح وولخرجی کردن
splurged U تفریح وولخرجی کردن
splurges U تفریح وولخرجی کردن
splurging U تفریح وولخرجی کردن
plays U تفریح بازی کردن
playing U تفریح بازی کردن
happy hour <idiom> U ساعات تفریح وخوشی
pastimes U تفریح کاروقت گذران
pastime U تفریح کاروقت گذران
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
played U تفریح کردن ساز زدن
Playing football is not my idea of fun . U فوتبال هم بنظر من تفریح نشد
playing U تفریح کردن ساز زدن
playful U اهل تفریح و بازی بازیگوش
plays U تفریح کردن ساز زدن
sportive U سرگرم تفریح وورزش ورزشی
play U تفریح کردن ساز زدن
roof garden U تفریح گاه بالای بام
This is not my idea of pleasure ( fun ) . U به نظر من این هم تفریح نشد
amuse U مشغول کردن تفریح دادن
amuses U مشغول کردن تفریح دادن
skylarks U تفریح وجست وخیز کردن
dalliance U تفریح و بازی از روی هوسرانی
skylark U تفریح وجست وخیز کردن
joyrides U سرقت اتومبیل برای خوشگذرانی و تفریح
joyride U سرقت اتومبیل برای خوشگذرانی و تفریح
tubing U ورزش یا تفریح قایق سواری درمسیر رود
I said it only in fun. U فقط برای تفریح این حرف رازدم
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
april fool U کسی که در روز اول اوریل الت تفریح میشود
small game U پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
bearbaiting U نوعی تفریح که دران سگهارابجان خرس مقید درزنجیرمیاندازند
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
chaired U صندلی
footstool U صندلی
jump seat U صندلی تا شو
place U صندلی
footstools U صندلی
box seat U صندلی لژ
chairs U صندلی
seat U صندلی
chairing U صندلی
chair U صندلی
santalaceous U صندلی
placing U صندلی
places U صندلی
stalling U صندلی
seats U صندلی
stall U صندلی
seated U صندلی
antimacassars U رویهء صندلی
tier U ردیف صندلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com