Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 185 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
brainstorming
U
گردهمایی که در آن همه چارهها و اندیشههای خود را ابراز میکنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inmost thoughts
U
اندیشههای درونی
schools of economic thought
U
مکاتب اندیشههای اقتصادی
assembly
U
اسمبلی گردهمایی
general meeting
U
گردهمایی عمومی
closed meeting
U
گردهمایی محرمانه
closed conference
U
گردهمایی محرمانه
huddling
U
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddles
U
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddled
U
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddle
U
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
three-day retreat
U
گردهمایی سه روزه دور از مردم عمومی
[برای دعا کردن، درس دینی و عبادت]
proposal
U
ابراز
manifestations
U
ابراز
revelations
U
ابراز
revelation
U
ابراز
manifestation
U
ابراز
irreticence
U
ابراز
proposals
U
ابراز
evince
U
ابراز کردن
merriment
U
ابراز شادی
evincing
U
ابراز کردن
evinces
U
ابراز کردن
divulging
U
ابراز کردن
divulge
U
ابراز کردن
divulged
U
ابراز کردن
evinced
U
ابراز کردن
divulges
U
ابراز کردن
expresses
U
ابراز کردن
express
U
ابراز کردن
irreticent
U
ابراز کننده
presentation of evidance
U
ابراز دلیل
expressed
U
ابراز کردن
self assertiveness
U
ابراز وجود
empressement
U
ابراز صمیمیت
expressing
U
ابراز کردن
lay bare
U
ابراز کردن
expressions
U
ابراز کلمه بندی
expression
U
ابراز کلمه بندی
profess
U
ابراز ایمان کردن
professes
U
ابراز ایمان کردن
professing
U
ابراز ایمان کردن
certificate of achievement
U
مدرک ابراز لیاقت
impemitently
U
بدون ابراز پشیمانی
heart goes out to someone
<idiom>
U
ابراز احساسات کردن
certificate of capacity
U
مدرک ابراز لیاقت
exhibit
U
ارائه دادن ابراز کردن
scope for one's energies
U
میدان برای ابراز فعالیت
evinced
U
معلوم کردن ابراز داشتن
displayed
U
نشان دادن ابراز کردن
exhibits
U
ارائه دادن ابراز کردن
exhibiting
U
ارائه دادن ابراز کردن
displays
U
نشان دادن ابراز کردن
displaying
U
نشان دادن ابراز کردن
display
U
نشان دادن ابراز کردن
evincing
U
معلوم کردن ابراز داشتن
exhibited
U
ارائه دادن ابراز کردن
to say something to the effect that ...
U
ابراز کردن خود دایربراینکه ...
evince
U
معلوم کردن ابراز داشتن
evinces
U
معلوم کردن ابراز داشتن
self expression
U
ابراز وتصریح عقاید وخصوصیات خود
Everyone sends their regards to you.
U
همه بهت ابراز ارادت کردن.
holy cow !
[holy smoke !]
<idiom>
U
اصطلاح برای ابراز تعجب یا حیرت
citation
U
تقدیررسمی از ابراز لیاقت تشویق نامه
Holy moly!
<idiom>
U
اصطلاح برای ابراز تعجب یا حیرت
citations
U
تقدیررسمی از ابراز لیاقت تشویق نامه
assembles
U
سوار کردن گردهمایی کردن
assemble
U
سوار کردن گردهمایی کردن
assembled
U
سوار کردن گردهمایی کردن
lamplighter
U
با ان چراغ را روشن میکنند
betting shop
U
جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
bisk
U
ماهی وغیره درست میکنند
trampolines
U
توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
trampoline
U
توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
airbed
U
تشکی که آنرا با باد پر میکنند
drainpipe
U
لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
drainpipes
U
لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
aeroscope
U
اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
Havana
U
سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
barbette
U
سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
gilded youth
U
جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
kick about
U
فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
kumiss
U
قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند
Plants store up the sun's energy.
U
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
moulding board
U
تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
coffee mills
U
دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
skipjack
U
بازیچهای که از جناغ مرغ درست میکنند
they are under serveillance
U
انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
needleful
U
نخی که یکبار درته سوزن میکنند
they overtax our strength
U
بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
bedbug
U
ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
collarette
U
یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
bedbugs
U
ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
endoparasite
U
انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
gabionade
U
خط جان پناهی که ازسبدهای خاک درست میکنند
library paste
U
نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
Bantu
U
عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
wimble
U
هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
rolling
U
نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
promenade concert
U
مجلس ساز و اوازیکه تماشاکنندگان ان گردش میکنند
there is a rush for the papers
U
مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
racket ball
U
گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
reference librery
U
کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
bacillus
U
باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
circular dispersion
U
قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
gridiron
U
اهن مشبکی که روی ان گوشت کباب میکنند
hasty pudding
U
خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
halophile
U
موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
injection engine
U
ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
ideologies
U
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideology
U
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
crazing mill
U
اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
coach dog
U
یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
clearinghouse
U
سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
G-string
U
پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
durometer
U
اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
G-strings
U
پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
embrasures
U
مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
camp followers
U
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
littered
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
fog curing room
U
اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
littering
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
bloody marys
U
مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
litters
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
kermis
U
جشن وعیدسالیانهای که درهلندوبلژیک بادادن نمایش وفریادهای ...میکنند
figure head
مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند
[رئیس پوشالی]
litter
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
bloody mary
U
مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
gingall
U
یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
american plan
U
مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
embrasure
U
مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
camp follower
U
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
bowling alley
U
مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
bowling alleys
U
مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
vasculum
U
کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
creme
U
نام چند جورنوشابه خوش خوراک که از جوهرنعناع درست میکنند
matriculated students
U
شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
energetics
U
رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
moleskin
U
جامه وبویژه شلواری که ازپوست کورموش ومانندان درست میکنند
fitting shop
U
کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
live box
U
جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
happy family
U
دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
songfest
U
دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
clobbers
U
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
get a word in
<idiom>
U
یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند
chopsticks
U
میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
autoharp
U
سنتوری که در ان بعضی ازسیمها را خفه میکنند تاسیمهای ازاد صدا کنند
clobbering
U
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobber
U
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
islets of langerhans
U
دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
clobbered
U
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
churchwardens
U
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
bandstands
U
تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
bandstand
U
تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
churchwarden
U
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
telescopic chimney
U
دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
nowel
U
کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
quiot
U
حلقه یاصفحه اهنی که دربازی پرت میکنند تاروی میخی بیفتد
sand iron
U
یکجور چوگان در بازی گلف که با ان گوی را از میان ریگ بلند میکنند
etna
U
فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
beanpole
U
چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
beanpoles
U
چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
following my lead
U
یک جور بازی که هر بازیکن را وادار میکنند هرکاری که استاد کرد او نیز بکند
funeral home
U
محلی که دران مرده را جهت انجام مراسم تدفین یا سوزاندن اماده میکنند
a hot potato
<idiom>
U
[بحث داغ که خیلی از مردم در موردش صحبت میکنند و مورد جدال هست]
braced
U
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
muslin
U
یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
brace
U
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
admixtures
U
موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
griddle cake
U
نوعی نان شیرینی پهن ونازک که دو طرفش را روی اهن کلوچه پزی سرخ میکنند
fusion welding
U
اتصال دولبه فلزی به یکدیگرکه با ذوب کردن مستقیم انهاصورت میگیرد و دو فلز درهم نفوذ میکنند
jet flap
U
فلپی که جریان هوا یاگازهای پر انرژی خارج شده در امتداد لبه فرار از روی ان عبور میکنند
hot money
U
منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
prolog
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که ازعملیات منط قی برای هوش مصنوعی وبرنامههای بازیابی داده استفاده میکنند
greshams law
U
زیرا مردم پول بد راخرج میکنند و پول خوب رانگاه می دارند
skittle
U
که در طی که توپی بطرف میخ پرتاب میکنند ودرصورت اصابت به میخ برنده محسوب میشوند
lobster thermidor
U
مخلوطی از گوشت خرچنگ وزده تخم مرغ وقارچ وخامه که در پوسته خرچنگ سرخ میکنند
vane pump
U
خانواده وسیعی از پمپهای سیالات که در ان سطوح تخت در محفظههای خارج ازمرکز دور تا دور شفت گردنده دوران میکنند
presumption hominis
U
قرینه ضعیفه که به فرض وجود ان طرف مجبور به ابراز ادله معارض نیست چون این قرینه به تنهایی ولو با نبودن دلیل معارض قدرت اثباتی ندارد
graphics
U
پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
kinked demand curve
U
و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
palmer
U
زوار امکنه مقدسه که دو برگ خرما را صلیب وار به امکنه مقدسه حمل میکنند
dogmatic marxism
U
مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
cable weft
U
پود ضخیم
[بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com