Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
propensity to import
U
گرایش به واردات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
import restrictions
U
محدودیتهای واردات ممانعتهای واردات
import
U
واردات
imported
U
واردات
importing
U
واردات
importation
U
واردات
import intensive
U
واردات پر
imports
U
واردات
import duty
U
حقوق واردات
impost
U
مالیات بر واردات
restriction of imports
U
محدودیت واردات
import restriction
U
محدودیت واردات
import licences
U
پروانههای واردات
import licences
U
مجوزهای واردات
import licences
U
جوازهای واردات
import licence
U
جواز واردات
import and export
U
واردات و صادرات
receipts and expenses
U
واردات وصادرات
import documents
U
اسناد واردات
import tariff
U
تعرفه واردات
import charge
U
تعرفه واردات
volume of import
U
حجم واردات
import charge
U
حقوق واردات
import tariff
U
حقوق واردات
import charge
U
هزینه واردات
import tariff
U
هزینه واردات
import surcharge
U
حقوق واردات مازاد
in wards
U
شکمبه و روده واردات
inwards
U
واردات کالای رسیده
marginal propensity to import
U
میل نهائی به واردات
passive trade balance
U
فزونی واردات بر صادرات
export import bank
U
بانک صادرات واردات
import quotas
U
محدودیت کمی واردات
import substitution policy
U
سیاست جانشینی واردات
trends
U
گرایش
trend
U
گرایش
tropism
U
گرایش
propensity
U
گرایش
disposition
U
گرایش
attitude
U
گرایش
attitudes
U
گرایش
tendencies
U
گرایش
tendency
U
گرایش
gravitation
U
گرایش
propensities
U
گرایش
diatropism
U
گرایش
orientation
U
گرایش جهت
upward tendency
U
گرایش صعودی
sexual orientation
U
گرایش جنسی
reconversion
U
گرایش مجدد
propensity to borrow
U
گرایش به استقراض
chemotropism
U
گرایش شیمیایی
pressure tendency
U
گرایش فشار
coenotrope
U
گرایش مشترک
cenotrope
U
گرایش مشترک
propensity to consume
U
گرایش به مصرف
propensity to hoard
U
گرایش به احتکار
approach gradient
U
شیب گرایش
propensity to save
U
گرایش به پس انداز
action tendency
U
گرایش به عمل
christianization
U
گرایش به مسیحیت
trade gap
U
تفاوت بین صادرات و واردات یک کشور
balance of trade
U
تفاوت رقم صادرات و واردات دوکشور با هم
central tendency measures
U
اندازههای گرایش مرکزی
sentimentality
U
گرایش بسوی احساسات
determining tendency
U
گرایش تعیین کننده
measures of central tendency
U
اندازههای گرایش مرکزی
pro-active
U
گرایش به ایجاد وقایع
sentimentalism
U
گرایش بسوی احساسات
propensity to invest
U
گرایش به سرمایه گذاری
ism
U
سیستم عملی گرایش
phototropism
U
گرایش بطرف نور
jump on the bandwagon
<idiom>
[پیوستن به گرایش یا فعالیتی محبوب]
tendentious
U
دارای گرایش ویژه وعمدی
tending
U
متمایل بودن به گرایش داشتن
common business oreinted language
U
زبان با گرایش متداول تجاری
tend
U
متمایل بودن به گرایش داشتن
Enantiodroma
U
گرایش به تغییر چیزها به متضادشان
tended
U
متمایل بودن به گرایش داشتن
simplism
U
گرایش بسادگی وبی الایشی
tends
U
متمایل بودن به گرایش داشتن
balance of trade
U
تفاوت رقم واردات و صادرات کشور در زمان معین
radicalism
U
گرایش به سیاست افراطی تندروی و افراط
bop
U
Protocol Bit-Orinted پروتکل با گرایش بیت
bopping
U
Protocol Bit-Orinted پروتکل با گرایش بیت
bops
U
Protocol Bit-Orinted پروتکل با گرایش بیت
coanda effect
U
گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
bopped
U
Protocol Bit-Orinted پروتکل با گرایش بیت
snobol
U
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
compressive strength
U
قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد
character oriented protocol
U
پروتکل با گرایش کاراکتری پروتکل کاراکترگرا
guild socialism
U
سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com