English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 128 (4009 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
arcade U گذرگاه طاقدار
archway U گذرگاه طاقدار
archways U گذرگاه طاقدار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
underpass U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
overpasses U گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
overpass U گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
underpasses U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
vaulted U طاقدار
vaulty U طاقدار
archways U دروازهء طاقدار
archway U دروازهء طاقدار
bandstands U تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
bandstand U تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
ferry U گذرگاه
road U گذرگاه
bypassed U گذرگاه
causeways U گذرگاه
causeway U گذرگاه
bypasses U گذرگاه
pathways U گذرگاه
bypassing U گذرگاه
crossing U گذرگاه
passageways U گذرگاه
roads U گذرگاه
ferries U گذرگاه
ferried U گذرگاه
pathway U گذرگاه
trajectories U گذرگاه
ferrying U گذرگاه
gang way U گذرگاه
defiling U گذرگاه
bypass U گذرگاه
defiles U گذرگاه
defiled U گذرگاه
defile U گذرگاه
passageway U گذرگاه
passage way U گذرگاه
busses U گذرگاه
allure U گذرگاه
bussed U گذرگاه
alura U گذرگاه
busing U گذرگاه
alure U گذرگاه
buses U گذرگاه
ailure U گذرگاه
bused U گذرگاه
bus U گذرگاه
passages U گذرگاه
bussing U گذرگاه
gateway U گذرگاه
passed U گذرگاه
passes U گذرگاه
trajectory U گذرگاه
pass U گذرگاه
paths U گذرگاه
path U گذرگاه
passage U گذرگاه
gateways U گذرگاه
run way U گذرگاه
bidirectional bus U گذرگاه دوطرفه
bus driver U محرک گذرگاه
cart crossing U گذرگاه ارابه
by pass U گذرگاه فرعی
bidirectional bus U گذرگاه دوسویه
bus system U سیستم گذرگاه
cattle crossing U گذرگاه چارپایان
aisle U گذرگاه طولی
traject U عبور گذرگاه
system bus U گذرگاه سیستم
storm lane U گذرگاه طوفان
shaft tunnel U گذرگاه محور
partial two level forked junction U گذرگاه زیر و رو
nerve path U گذرگاه عصبی
shaft tunnel U گذرگاه شفت
motor path U گذرگاه حرکتی
internal bus U گذرگاه داخلی
fishway U گذرگاه ماهی
exhaust passage U گذرگاه خروجی
data bus U گذرگاه داده
control bus U گذرگاه کنترل
beach exit U گذرگاه ساحلی
channel U گذرگاه ابی
level crossing U گذرگاه همکف
level crossings U گذرگاه همکف
gangway U راهرو گذرگاه
channeled U گذرگاه ابی
channeling U گذرگاه ابی
channelled U گذرگاه ابی
gangways U راهرو گذرگاه
narrows U گذرگاه تنگ
channels U گذرگاه ابی
association pathway U گذرگاه ارتباطی
pedestrian crossings U گذرگاه پیاده
pedestrian crossings U گذرگاه پیادگان
pedestrian crossing U گذرگاه پیادگان
pedestrian crossing U گذرگاه پیاده
external auditory meatus U گذرگاه برونی گوش
bus U بااتوبوس رفتن گذرگاه
bused U بااتوبوس رفتن گذرگاه
busses U بااتوبوس رفتن گذرگاه
bussed U بااتوبوس رفتن گذرگاه
busing U بااتوبوس رفتن گذرگاه
buses U بااتوبوس رفتن گذرگاه
bussing U بااتوبوس رفتن گذرگاه
partial two level forked junction U گذرگاه زیر و زبر
input output bus U گذرگاه ورودی- خروجی
mid channel buoy U بویه میان گذرگاه
way U راه عبور گذرگاه
bypassing U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypasses U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypassed U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypass U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
gorging U گذرگاه تنگ بین دو کوه
address bus گذر آدرس گذرگاه نشانی
diasy chain U انتشار سیگنالها در طول یک گذرگاه
gorges U گذرگاه تنگ بین دو کوه
pass U گذرگاه کارت عبور گذراندن
gorge U گذرگاه تنگ بین دو کوه
passed U گذرگاه کارت عبور گذراندن
passes U گذرگاه کارت عبور گذراندن
gorged U گذرگاه تنگ بین دو کوه
middle ground buoy U بویه زمین میان گذرگاه
dromos U [راهروی باریک و طولانی به گذرگاه کندویی]
tubal U وابسته به لوله رحمی یا گذرگاه تخم
absorption U [گذرگاه بین جرز و سطح دیوار]
ppd U Device Protection Port دستگاه حفافت گذرگاه
daisy chain interrupt U یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
by pass U گذرگاه فرعی مسیر فرعی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com