English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 104 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
single component gases U گازهای تک جزیی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tinctures U اثر جزیی رنگ جزیی
tincture U اثر جزیی رنگ جزیی
perfect gazes U گازهای ساده
acid gases U گازهای اسیدی
flue gas U گازهای دودکش
g , series U گازهای سمی گروه ژ
inert gas crystal U بلور گازهای بی اثر
noble gas crystal U بلور گازهای بی اثر
chemical warfare U جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
inert gas arc welding U جوش برق با گازهای بی اثر
chromosphere U لایه نازکی از گازهای نسبتاشفاف
compressor inlet temperature U دمای گازهای ورودی کمپرسور
breathing U جریان هوا و گازهای خروجی از موتور
impingement U برخورد گازهای با سرعت زیاد به ساختمان هواپیما
solfatara U ناحیه اتش فشانی که گازهای گوگردی از ان متصاعد میشود
reactionpropulsion U سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
waste gate U مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
turbocharger U شارژری در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
turbosupercharger U سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
chrles' law U در گازهای کامل یا ایده ال در فشار ثابت دما و حجم نسبت مستقیم دارند
carburizing U گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
homosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
heterosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
collector ring U منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
trifler U جزیی
smallest U جزیی
triplet U سه جزیی
small U جزیی
tripartite U سه جزیی
minor U جزیی
smaller U جزیی
Apart of the whole. U جزیی از کل
triplex U سه جزیی
vain U جزیی
two-bit U جزیی
two bit U جزیی
triploid U سه جزیی
meanest U جزیی
meaner U جزیی
mean U جزیی
trivial U جزیی
triple U سه جزیی
triaxial U سه جزیی
trifid U سه جزیی
trimerous U سه جزیی
partial U جزیی
tripling U سه جزیی
triples U سه جزیی
tripled U سه جزیی
partial charge U بار جزیی
tetrastichous U چهار جزیی
partial mobilization U بسیج جزیی
partial loss U خسارت جزیی
part plan U نقشه جزیی
partial ionization U یونش جزیی
partial pressure U فشار جزیی
tinct U اثریارنگ جزیی
partial view U نمای جزیی
partial volume U حجم جزیی
tetramerous U چهار جزیی
practical entropy U انتروپی جزیی
one component system U سیستم یک جزیی
meaner U جزیی ناچیز
tincture U طعم جزیی
tinctures U طعم جزیی
trifle U چیز جزیی
trifles U چیز جزیی
component drawing U رسم جزیی
duplicity theory U نظریه دو جزیی
tinge U رنگ جزیی
tinges U رنگ جزیی
mean U جزیی ناچیز
meanest U جزیی ناچیز
liquation U گداز جزیی
muffing U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muff U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
avocation U کار جزیی مشغولیت
partial derivative U مشتق جزیی [ریاضی]
partial U غرض الود جزیی
whisks U حرکت سریع و جزیی
whisking U حرکت سریع و جزیی
work unit U یک قسمت جزیی از کار
whisked U حرکت سریع و جزیی
whisk U حرکت سریع و جزیی
multicomponent system U سیستم چند جزیی
partial differential equation U معادله دیفرانسیل جزیی
partial ionioc character U خصلت جزیی یونی
law of partial pressure U قانون فشارهای جزیی
internal discharge U تخلیه جزیی داخلی
partial molar properties U خواص جزیی مولی
partial molar volume U حجم جزیی مولی
turbopump U پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید
minor sort U مرتب سازی جزیی جورسازی فرعی
This is only a slight difference. U این فقط یک اختلاف جزیی است
micrometer scale U طبله اعدادجزیی مقیاس اعداد جزیی
plasma display U صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
ignisfatuus U روشنایی شبانه بر روی زمینهای باتلاقی که تصور میرفت ازاحتراق گازهای باتلاقی بوجودمیاید
gear cluster U مجموعه چرخ دنده هایی که جزیی از یک محور میباشد
tenantable repair U تعمیراتی که بر عهده مستاجراست تعمیرات جزیی عین مستاجره
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
coarse setting U تنظیمات دقیق دوربین یازاویه یاب بستن تنظیمات جزیی به زاویه یاب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com