Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Cut the cake into three separate parts.
U
کیک را به سه قسمت جدا ببرید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
in with it
U
ببرید تو
Off with his head !
U
سرش را ببرید !
Take me to the hospital?
U
مرا به بیمارستان ببرید.
take me for for a walk
U
مرابه گردش ببرید
Take an umbrella just in case.
U
احتیاطا"چترهمراه ببرید
Take me to the airport?
U
مرا به فرودگاه ببرید.
Take me to the city centre?
U
مرا به مرکز شهر ببرید.
take away your things
U
اسباب خود را از اینجا ببرید
Take me to this address?
U
مرا به این آدرس ببرید.
I shall personally undertake tht you make a profit.
U
من شخصا" به عهده می گیرم که شما سود ببرید
Use this command to send the output to a file instead of to the screen.
U
برای فرستادن بازده به یک فایل بجای به صفحه نمایش این دستور را بکار ببرید.
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terneplate
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw
U
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora
U
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
shuttling
U
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank
U
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone
U
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing
U
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
sections
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold
U
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttles
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
U
حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency
U
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
army nurse corps
U
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
shuttled
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttle
U
بمباران قسمت به قسمت
p.p.m
U
قسمت در یک میلیون قسمت
shuttled
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million
U
قسمت در میلیون قسمت
shuttles
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
to sell in lots
U
قسمت قسمت فروختن
shuttles
U
بمباران قسمت به قسمت
throttles
U
عبور قسمت به قسمت
throttled
U
عبور قسمت به قسمت
throttle
U
عبور قسمت به قسمت
throttling
U
عبور قسمت به قسمت
forward overlap
U
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer
U
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
railway division
U
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
cellular unit
U
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
skag
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
underfoot
U
قسمت کف پا
piece
U
قسمت
pieces
U
قسمت
internode
U
قسمت
it fell to my lot to go
U
قسمت
sect
U
قسمت
department
U
قسمت
head stall
U
قسمت سر
sects
U
قسمت
sections
U
قسمت
portions
U
قسمت
in part
U
در یک قسمت
portion
U
قسمت
in sections
U
قسمت قسمت
unit
U
قسمت
segment
U
قسمت
batch
U
قسمت
batches
U
قسمت
arm
U
قسمت
divisions
U
قسمت
caboodle
U
قسمت
compartmental
U
قسمت قسمت
units
U
قسمت
feck
U
قسمت
percentage
U
قسمت
percentages
U
قسمت
section
U
قسمت
data division
U
قسمت
departments
U
قسمت
division
U
قسمت
segments
U
قسمت
cross section of a gravity dam
U
قسمت
party
U
قسمت
plank
U
قسمت
partition
U
قسمت
partitions
U
قسمت
component
U
قسمت
components
U
قسمت
snick
U
قسمت
canto
U
قسمت
part
U
قسمت
detachment
U
قسمت
detachments
U
قسمت
cantos
U
قسمت
rasher
U
قسمت
Corp
U
قسمت
ratio
U
قسمت
ratios
U
قسمت
compartment
U
قسمت
agency
U
قسمت
agencies
U
قسمت
compartments
U
قسمت
piecemeal
U
قسمت به قسمت
instalments
U
قسمت
installments
U
قسمت
dole
U
قسمت
rashers
U
قسمت
instalment
U
قسمت
grist
U
قسمت
kismet
U
قسمت
initial
U
اولین قسمت
activities
U
قسمت یکان
midst
U
قسمت وسط
patrols
U
قسمت گشتی
patrolling
U
قسمت گشتی
patrolled
U
قسمت گشتی
department
U
قسمت شعبه
forehands
U
قسمت ممتاز
sect
U
قسمت کردن
forepart
U
قسمت جلو
forehand
U
قسمت ممتاز
foreparts
U
قسمت جلو
where
U
درکدام قسمت
activity
U
قسمت یکان
patrol
U
قسمت گشتی
foot
U
قسمت پایینی
sapper
U
قسمت مهندسی
sapper
U
قسمت حفاری
broad
U
قسمت پهن
broader
U
قسمت پهن
broadest
U
قسمت پهن
proportion
U
سهم قسمت
sects
U
قسمت کردن
proportions
U
سهم قسمت
parcel
U
قسمت گره
sappers
U
قسمت مهندسی
parcels
U
قسمت گره
legs
U
بخش قسمت
sappers
U
قسمت حفاری
initialed
U
اولین قسمت
subsections
U
قسمت فرعی
subsection
U
قسمت فرعی
northward
U
قسمت شمالی
initialing
U
اولین قسمت
initialled
U
اولین قسمت
initialling
U
اولین قسمت
preludes
U
قسمت مقدماتی
initials
U
اولین قسمت
leg
U
بخش قسمت
prelude
U
قسمت مقدماتی
seen
U
قسمت سوم see
men's apartments
U
قسمت مردانه
quadrant
U
یک قسمت از چهاربخش
quaternion
U
قسمت چهارگانه
rear party
U
قسمت عقبه
reconnaissance party
U
قسمت شناسایی
retraining command
U
قسمت ندامتگاه
running part
U
قسمت رونده
sale department
U
قسمت فروش
sales department
U
قسمت فروش
service department
U
قسمت خدمات
purchasing office
U
قسمت خرید
purchasing department
U
قسمت خرید
pouf
U
قسمت پف کردن
middle part
U
قسمت میانی
millesimal
U
یک هزارمین قسمت
moiety
U
قسمت مساوی
naval establishment
U
قسمت دریایی
northwards
U
قسمت شمالی
operating agency
U
قسمت اجرایی
overflow section
U
قسمت سر ریز سد
palmation
U
قسمت پنجهای
personnel section
U
قسمت پرسنلی
signal corps
U
قسمت مخابرات
staddle
U
قسمت تحتانی
standing part
U
قسمت ثابت
vaward
U
قسمت جلو
whack up
U
قسمت کردن
women's apartments
U
قسمت زنانه
part and parcel
<idiom>
U
قسمت مهمولازم
interest
U
سهم
[قسمت]
upside
U
بالاترین قسمت
underbody
U
قسمت زیر
tripartition
U
قسمت سوم
standing part
U
قسمت ایستا
subactivity
U
قسمت جزء
submultiple
U
خارج قسمت
tag end
U
اخرین قسمت
tail end
U
قسمت انتهایی
top round
U
قسمت گرد
topside
U
قسمت بالا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com