Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dummies
U
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
dummy
U
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
underhook
U
گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
billiard point
U
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
heavy bag
U
کیسه شن تمرین بوکس
big bag
U
کیسه شن تمرین بوکس
punching bag
U
کیسه شن تمرین بوکس
punching bags
U
کیسه شن تمرین بوکس
gain ground
U
ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
pocket
U
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pockets
U
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
lacrosse
U
بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
side sweep and over under
U
گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
spool
U
قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
spools
U
قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
burn
U
امتیاز گرفتن از حریف
burns
U
امتیاز گرفتن از حریف
hits
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
holding and hitting
U
گرفتن حریف و ضربه زدن
stationary tactics
U
دردروازه ضربه ازاد از حریف گرفتن
tackled
U
ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
armlock
U
گرفتن بازوی حریف و کشیدن ان با فشار به پشت ارنج
tackles
U
ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
leg block and under over
U
فن تندر با گرفتن بازوهای حریف از بیخ شانه و از تو وپیچاندن او
tackle
U
ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackling
U
ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
set up
U
جلو برتری حریف را گرفتن پاس به یار ازادتر
olympic lift and cross face
U
گرفتن بازوی چپ حریف از جلو وران پای راست از پشت
high leg attack and shoulder control
U
زیر یک خم با گرفتن شانه حریف سرنگون کردن و افت کامل
patch
U
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
patches
U
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
holds
U
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
hold
U
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
batting cage
U
حصار توری برای تمرین بیس بال
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
eye-form
U
[شکل کیسه ماهی برای عبور نازک نور]
roadwork
U
تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
sleds
U
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sled
U
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
line up billiard
U
بیلیارد کیسه دار با روش برگرداندن گویهای کیسه افتاده به زمین
direct free kick
U
مکث مهاجم برای فریفتن حریف
deke
U
گول زدن حریف برای تغییرمحل
bolster
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolstered
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolsters
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
dry sum
U
تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
flea flicker
U
پاس اشفته برای گیج کردن حریف
disengage
U
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengages
U
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengaging
U
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
force
U
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces
U
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forcing
U
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
angle block
U
سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
basket hanger
U
بازیگری که برای گلهای مفت در زمین حریف میماند
covered
U
گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
pill pool billiard
U
بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص
stunt
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunting
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
jiujitsu
U
مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
stunts
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
jujitsu
U
مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
zone ride
U
کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
poke check
U
فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
jiujutsu
U
مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
appeal play
U
تقاضای بازیگر برای اعلام رای داور نسبت به خطای حریف
practice plug
U
وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
standstill
U
در کنار یکدیگر رکاب زدن و درانتظار اشتباه حریف بودن برای گریز
skate off
U
حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
safety
U
بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
sacked
U
کیسه خواب کیسه سربازی
sack
U
کیسه خواب کیسه سربازی
marsupium
U
کیسه جانوار کیسه دار
sacker
U
کیسه پرکن کیسه ساز
sacks
U
کیسه خواب کیسه سربازی
head and arm
U
هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
end strings
U
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
loop
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loops
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
to send round the hat
U
برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن
ponying
U
همراهی کردن اسب غیرمسابقهای با اسب مسابقه برای تمرین
outsource
U
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
obstruction
U
خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
obstructions
U
خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
glided
U
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glides
U
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glide
U
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
away
U
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
BNC connector
U
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
lawn bowling point
U
یک امتیاز برای رساندن گوی خود به گوی جک نزدیکتر ازگوی حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
indian check
U
سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
stacked
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
guards
U
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard
U
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guarding
U
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
emergency drill
U
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
enlists
U
برای سربازی گرفتن
enlist
U
برای سربازی گرفتن
enlisting
U
برای سربازی گرفتن
to borrow for ... weeks
U
برای ... هفته قرض گرفتن
catch at
U
برای گرفتن چیزی کوشیدن
to run for the bus
U
برای گرفتن اتوبوس دویدن
extra cover
U
پوشش اضافی برای بل گرفتن
to scramble for something
U
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
telescope
U
وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
overtaking sight distance
U
مسافت دید برای سبقت گرفتن
telescopes
U
وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
To have design on someone . To malign someone .
U
برای کسی مایه آمدن ( گرفتن )
bass bug
U
حشره برای گرفتن ماهی خاردار
moved
U
مانوور برای گرفتن نفر جلو
to hog
<idiom>
U
بی پروا برای خود گرفتن
[اصطلاح]
put to the question
U
برای گرفتن اعتراف زجر دادن
move
U
مانوور برای گرفتن نفر جلو
copy protect
U
یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
moves
U
مانوور برای گرفتن نفر جلو
to graps at anything
U
برای گرفتن چیزی کوشش نمودن
gigs
U
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
gig
U
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
carrying
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carried
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
cp
U
دستور UNIX برای کپی گرفتن از فایل
carries
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carry
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
tampion
U
توپی :چوب برای گرفتن دهانه توپ
prize fight
U
جنگ با مشت برای گرفتن پول یا جایزه
greats
U
امتحان نهایی دردانشگاه برای گرفتن درجه
great go
U
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
burdended
U
فاصله گرفتن از قایق جلویی برای عبور
blitzed
U
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
dead letter box
U
فایلی برای گرفتن پیامهای غیر قابل ارسال
blitz
U
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
disabling
U
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
floats
U
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
floated
U
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
float
U
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
blitzes
U
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
disables
U
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
to make a long arm
[برای برداشتن یا گرفتن چیزی دست دراز کردن]
blitzing
U
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
shut out
<idiom>
U
مانع از گرفتن امتیاز برای تیم مقابل شدن
bids
U
بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
bid
U
بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
disable
U
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
aligns
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
little go
U
نخستین امتحانی که برای گرفتن درجه در a.b کمبریج باید داد
pass pattern
U
مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
provisor
U
کسیکه از طرف پاپ برای گرفتن درامد کلیسامعرفی میشد
decoys
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
noise
U
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
aligned
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
decoyed
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
align
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
decoy
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
noises
U
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
decoying
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
to trap something
[e.g. carbon dioxide]
U
چیزی را گرفتن
[جمع کردن]
[برای مثال دی اکسید کربن ]
aligning
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
cylinderical
U
استوانهای
cylindrical
U
استوانهای
cylindric
U
استوانهای
cylindrically
U
استوانهای
kill off
U
سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان
drum controller
U
نافم استوانهای
drum magazine
U
مخزن استوانهای
shaft
U
محور استوانهای
drum plotter
U
رسام استوانهای
induction cylinder
U
اهنربای استوانهای
drum switch
U
جابجاگر استوانهای
shaft
U
میله استوانهای
drum turret
U
سر رولور استوانهای
core sample
U
نمونه استوانهای
can buoy
U
بویه استوانهای
cylinderical fit
U
رابط استوانهای
cylindrical lens
U
عدسی استوانهای
drum armature
U
ارمیچر استوانهای
cylindrical armature
U
ارمیچر استوانهای
shafts
U
میله استوانهای
shafts
U
محور استوانهای
crown saw
U
اره استوانهای
face off
U
رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
winner's circle
U
محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
meaconing
U
گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
block the plate
U
موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
ATC
U
مجوز ناشر نرم افزار به کاربر برای گرفتن چندین کپی از برنامه
circular type gates
U
دریچههای نوع استوانهای
single barrel culvert
U
ابگذر استوانهای ساده
top hat
U
کلاه مردانه استوانهای
drum pump
U
پمپ استوانهای شکل
prill
U
قرص استوانهای شکل
drum barrel
U
پوسته یا روکش استوانهای
top hats
U
کلاه مردانه استوانهای
shaft furnace
U
کوره استوانهای شکل
cylindrical faceplate
U
صفحه استوانهای تلویزیون
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com