Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
troop housing
U
کوی درجه داران یا افراد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shoulder patch
U
درجه روی بازوی درجه داران
class q allotment
U
کسورات حق مسکن درجه داران
stalag
U
بازداشتگاه افسران و درجه داران زمان جنگ درالمان
reefers
U
لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
reefer
U
لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
characterization
U
مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
private
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
levee en masse
U
عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
farmers
U
مزرعه داران
ctenophore
U
شانه داران
the faithful
U
ایمان داران
vertebrata
U
مهره داران
arthropoda
U
بند داران
men of property
U
ملک داران
proboscidean or ian
U
خرطوم داران
ctenophora
U
شانه داران
moneyed interest
U
پول داران
intervertebral
U
بین مهره داران
joint tenants
U
اجاره داران مشترک
riflecorps
U
تفنگ داران داوطلب
euciliate
U
مژه داران حقیقی
thallophyte
U
از جنس ریسه داران
battery of tests
U
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
naris
U
سوراخ بینی مهره داران
proboscidean
U
وابسته بخرطوم داران عاجدار
proboscidian
U
وابسته بخرطوم داران عاجدار
centrum
U
مرکز بدن مهره داران
beam attack
U
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
toes
U
انگشت پای مهره داران جای پا
toe
U
انگشت پای مهره داران جای پا
Wall Street
U
مرکز بانکها و سرمایه داران نیویورک
ctenophoran
U
وابسته بشانه داران جانور شانه دار
premaxilla
U
استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
elevation indicator
U
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
baltic exchange
U
اتحادیه کشتی داران و تجار وواسطههای ذغال و الوار ودانه
leet
U
دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند
germinal area
U
قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
yaght club
U
باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
sighting bar
U
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
third-class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation
U
درجه ارتفاع درجه بلندی
micronucleus
U
یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
sighting leaf
U
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
trooped
U
افراد
trooping
U
افراد
troop
U
افراد
enlistedman
U
افراد
enlisted personnel
U
افراد
personnel
U
افراد
men
U
افراد
brevet
U
درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
liberty men
U
افراد مرخصی
cognoscenti
U
افراد مطلعدربارهموضوعیخاص
service club
U
باشگاه افراد
top-level
U
افراد عالیرتبه
roll call
U
نامیدن افراد
withindoors
U
افراد داخل
platoon
U
جوخهء افراد
platoons
U
جوخهء افراد
head count
U
جمع افراد
head counts
U
جمع افراد
personnel status
U
وضع افراد
packed out
پر و مملو از افراد
equal status persons
U
افراد همپایه
enlistee
U
افراد داوطلب
category
U
طبقه افراد
enlisted personnel
U
طبقه افراد
filler personnel
U
افراد جایگزینی
condemn
U
محکوم کردن افراد
transfer station
U
محل اعزام افراد
transfer station
U
محل انتقال افراد
close station
U
افراد بدو مرخص
rouse out
U
بیدار کردن افراد
dependents
U
افراد تحت تکفل
troops
U
افراد قسمتها سربازان
play the field
<idiom>
U
با افراد مختلفی قرارگذاشتن
coachload
U
افراد سوار بر درشکه
part owners
U
افراد شریک المال
family size
U
تعداد افراد خانواده
favouritism
U
افراد مورد توجه
posse comitatus
U
دسته افراد پلیس
top-level
U
توسط افراد عالیرتبه
personnel monitoring
U
بازرسی بدنی از افراد
receptee
U
افراد مورد پذیرش
personal error
U
خطاهای انفرادی افراد
billet slip
U
کارت محلهای افراد
cimmerian
U
افراد کشور فلمات
commando
U
افراد نیروی مخصوص
billet slip
U
لوحه اسکان افراد
bachelor quarters
U
منازل افراد مجرد
target audience
U
افراد مورد نظر
special olympics
U
المپیک افراد استثنایی
avast
U
افراد به جای خود
army deposit fund
U
پس انداز انفرادی افراد
morale
U
روحیه افراد مردم
aptitude area
U
حیطه قابلیت افراد
noncombatant
U
افراد غیر نظامی
condemns
U
محکوم کردن افراد
condemning
U
محکوم کردن افراد
swallow one's pride
<idiom>
U
متواضع کردن افراد
characterization
U
نوشتن بیوگرافی افراد
the common wealth of learning
U
افراد اهل علم
commandos
U
افراد نیروی مخصوص
posse
U
دسته افراد پلیس جماعت
aptitude area
U
حدودشایستگی افراد حیطه شایستگی
biographical intelligence
U
اطلاعات مربوط به بیوگرافی افراد
biographical information blank form
U
فرم پر نشده بیوگرافی افراد
roll call
U
حاضر و غایب کردن افراد
sociometry
U
سنجش روابط افراد جامعه
rotation
U
تعویض نوبتی یکانها یا افراد
whom it may concern
U
برای اطلاع افراد ذیربط
posses
U
دسته افراد پلیس جماعت
life line
U
طناب اتصال افراد به یکدیگر
huddle
U
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
Applicants flooded in.
U
سیل افراد ( متقاضیان ) جاری شد
Do not admit any outsiders.
U
افراد غیره را راه ندهید
huddles
U
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
assembly
U
محل بسیج افراد احتیاط
Certain notorious ( dubious ) characters .
U
عده افراد معلوم الحال
huddled
U
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
huddling
U
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
leatherneck
U
جزو افراد تفنگداران دریایی
charter
U
بین افراد دلالت کند
charters
U
بین افراد دلالت کند
lockstep
U
پیشروی افراد پشت سریکدیگر
people sniffer
U
رادار کشف افراد دشمن
intransit strenth
U
افراد در حال حرکت یا انتقال
personal salute
U
مراسم سلام افراد برجسته
chartering
U
بین افراد دلالت کند
chartered
U
بین افراد دلالت کند
IMA
U
قالب ها و خصوصیات افراد است
personal salute
U
تیر سلام برای افراد
character guidance
U
راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
army standard score
U
نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
atomistic evalution
U
ارزیابی نظرات افراد در موردتبلیغات یک محصول
split ticket
<idiom>
U
انتخاب افراد سیاسی برای رای
human machine interface
U
حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
lunatic fringe
U
افراد افراطی وتندرو گروههای حزبی
oral trade test
U
ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
CSE
U
آزمونیدر بریتانیا کهاز افراد 51 یا 61 سالهبعملمیاید
preference blank
U
دستگاه کشف علایق وسرگرمیهای افراد
intermarriage
U
ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
longtour area
U
منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
pit crew
U
افراد مامور کمک به هرراننده در منطقه خود او
enlisted
U
داوطلب خدمت سربازی سرباز وفیفه افراد
conferences
U
ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
intermarried
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarries
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarry
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarrying
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
oligrachy
U
حکومتی که قدرت ان در دست افراد معدود باشد
conference
U
ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
oligopoly
U
تولید کالا توسط افراد یا شرکتهای معدودی
buzzword
U
کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
an infinite verb
U
فعلی که محدود به شخص و افراد جمع نیست
queued
U
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
queues
U
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
queueing
U
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
zouave
U
یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
queue
U
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
dictatorship of proletariat
U
اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
muster roll
U
دفتر اسامی افراد نظامی وافسران یک منطقه یا کشتی
internees
U
فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
frankpledge
U
مسئولیت دسته جمعی افراد مالیات پرداز یک ناحیه
automation
U
استفاده از ماشین هایی که دخالت افراد در آن بسیار کم است
internee
U
فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
cyberspace
U
دنیایی که در آن کامپیوتر ها و افراد از طیق اینترنت ارتباط دارند
correctional custudy
U
روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
incross
U
اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
enroute personnel
U
افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
arrow head
U
پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
master at arms
U
درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
chalk troops
U
سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
reception station
U
پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
panels
U
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
speeches
U
که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
finance company
U
شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
finance house
U
شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
panel
U
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
speech
U
که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
appearance money
U
پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
to call the roll
U
حاضر غایب کردن
[نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
close corporation
U
شرکت یا بنگاهی که توسط عده معدودی از افراد اداره میشود
people sniffer
U
رادار مخصوص کشف افراد دشمن از روی بوی بدن انها
instructional computing
U
فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
protection
U
عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
penalty kicker
U
بازیگر ماهر که هنگام کم شدن تعداد افراد تیم نقش مهمی در دفاع دارد
shared
U
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shares
U
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
rule of law
U
قانون تساوی افراد در برابرقانون و قابل رسیدگی بودن اعمال مامورین دولت درمحاکم عمومی
salvage group
U
تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
share
U
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
photographic dosimetry
U
روش اندازه گیری میزان دوزاتمی جذب شده به وسیله افراد از روی عکس بدن انها
pressure cabin
U
بخشی از هواپیما که افراد وخدمه در ان قرار دارند وهمیشه فشار در ان برابر یابیشتر از حد تعیین شده است
frictional unemployment
U
اطلاعات ناقص مربوط به فرصتهای شغلی و عدم توانائی اقتصاددر تطابق دادن هر چه سریعتر افراد با مشاغل میباشد
federal privacy act
U
قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com