Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
back
U
که یک باتری پشتیبان دارد
backs
U
که یک باتری پشتیبان دارد
batteries
U
که یک باتری پشتیبان دارد
battery
U
که یک باتری پشتیبان دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
refresh
U
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshed
U
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshes
U
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
Other Matches
NiMH
U
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
self-
U
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
charges
U
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charge
U
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
NiCad
U
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که با باتری Nimh جایگزین شده است
paging
U
فرمولی که مدیریت حافظه حافظه به صفحات اختصاص میدهد. و نیز انتقال بین حافظه پشتیبان و حافظه اصلی به روش کار را بر عهده دارد
to jump-start an engine
U
موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
backup copy
U
کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
booster cable
[jumper cable]
U
کابل باتری به باتری
[اتومبیل رانی ]
globally
U
1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
global
U
1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
scalar
U
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
backers
U
پشتیبان
support r
U
پشتیبان
supportless
U
بی پشتیبان
backs
U
پشتیبان
backer
U
پشتیبان
fail back
U
پشتیبان
paper support
U
پشتیبان
support
U
پشتیبان
thruster
U
پشتیبان
protectors
U
پشتیبان
protector
U
پشتیبان
defenceless
U
بی پشتیبان
supportive
U
پشتیبان
supporter
U
پشتیبان
backlog
U
پشتیبان
supporters
U
پشتیبان
left back
U
پشتیبان چپ
backlogs
U
پشتیبان
back
U
پشتیبان
behinds
U
پشتیبان
backup
U
پشتیبان
behind
U
پشتیبان
. The car is gathering momentum.
U
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
backing
U
پشتیبان پوشش
backup system
U
سیستم پشتیبان
backup file
U
پرونده پشتیبان
backup copy
U
نسخه پشتیبان
backing store
U
انباره پشتیبان
backstop technology
U
تکنولوژی پشتیبان
backing up
U
پشتیبان گیری
backing storage
U
انباره پشتیبان
file backup
U
پشتیبان فایل
abutment
U
دیوار پشتیبان
second
U
پشتیبان کمک
imcremental backup
U
پشتیبان نموی
battery backup
U
باطری پشتیبان
patron
U
نگهدار پشتیبان
patrons
U
نگهدار پشتیبان
banch wall
U
دیواره پشتیبان
follow up
U
تدارکات پشتیبان
support library
U
کتابخانه پشتیبان
trailers
U
پشتیبان مهاجم
trailer
U
پشتیبان مهاجم
seconds
U
پشتیبان کمک
seconding
U
پشتیبان کمک
seconded
U
پشتیبان کمک
maintenance programmer
U
برنامه نویس پشتیبان
battery backup system
U
سیستم پشتیبان باطری
believer
[in something]
U
پشتیبان
[نگهدار]
[ازچیزی]
buttressing
U
شمع پشتیبان دیوار
line backer
U
مدافع پشتیبان خط تجمع
buttresses
U
شمع پشتیبان دیوار
buttressed
U
شمع پشتیبان دیوار
buttress
U
شمع پشتیبان دیوار
backup utility
U
برنامه کمکی پشتیبان
counter-fort
U
[شمع پشتیبان دیوار]
sympathizers
U
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
fan
U
پشتیبان
[طرفدار]
[هوادار]
[ورزش]
countermure
U
دیواری که برای پشتیبان دیواردیگربسازند
sympathisers
U
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
father file
U
پشتیبان گونه قدیمی فایل
fall back
U
سیستم پشتیبان در شرایط اضطراری
dss
U
سیستم پشتیبان تصمیم گیری
sympathizer
U
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
battery
U
باتری
battery water
U
اب باتری
h.t. battery
U
باتری ب
b battery
U
باتری ب
storage cell
U
باتری
filament battery
U
باتری ا
battery copper
U
مس باتری
battery charging rectifier
U
باتری پر کن
chargers
U
باتری پر کن
batteries
U
باتری
charger
U
باتری پر کن
battery charger
U
باتری پر کن
c battey
U
باتری سی
heater battery
U
باتری ا
h.b. battery
U
باتری ا
hypostasis
U
پایه یانگهبان عضو یا چیزی پشتیبان
solution of battery
U
الکترولیت باتری
battery jar
U
فرف باتری
battery liquid
U
الکترولیت باتری
battery liquid
U
مایع باتری
battery discharger
U
باتری خالی کن
hold down for batteryseparator
U
میانگیردار باتری
burning rack
U
قاب باتری
isolator for battery plate
U
لایی باتری
battery solution
U
محلول باتری
battery current
U
برق باتری
secondary battery
U
پیل باتری
cell cover
U
درپوش باتری
battery isolator
U
لایی باتری
battery cradle
U
کلاف باتری
secondary battery
U
باتری بارشدنی
battery insulator
U
میانگیر باتری
gelatine battery
U
باتری ژلاتینی
discharger for battery
U
باتری خالی کن
battery filler
U
سرنگ باتری
battery syringe
U
سرنگ باتری
battery receiver
U
رادیو باتری
battery plate
U
صفحه باتری
battery paint
U
رنگ باتری
battery electrolyte
U
الکترولیت باتری
battery oven
U
کوره باتری
battery electrode
U
الکترود باتری
battery terminal
U
قطب باتری
battery hold down
U
میانگیردار باتری
battery turntable
U
میز باتری
battery vise
U
گیره باتری
gelatine battery
U
باتری خشک
battery voltage
U
ولتاژ باتری
battery mounting
U
پایه باتری
battery insulator
U
عایق باتری
nickel iron battery
U
باتری ادیسن
storage cell
U
پیل باتری
dry storage battery
U
باتری ژلاتینی
alkaline battery
U
باتری قلیایی
gravity battery
U
باتری وزنی
pillar post of battery
U
ستون باتری
automobile battery
U
باتری اتومبیل
b. eliminator
U
جانشین باتری ب
lighting battery
U
باتری روشنایی
sediment
U
درد باتری
battery polarization
U
قطبش باتری
storage battery
U
باتری بارشدنی
polarization
U
پلاریزاسیون باتری
acummulator battery
U
باتری بارشدنی
rechargeable battery
U
باتری بارشدنی
grid of a battery
U
شبکه باتری
dry battery
U
باتری خشک
edison
U
باتری ادیسن
air cell a battery
U
باتری رادیو
starting battery
U
باتری استارت
storage battery
U
باتری انبارهای
ignition battery
U
باتری استارت
impurities in battery
U
ناخالصیهای باتری
battery capacity
U
فرفیت باتری
floating battery
U
باتری ذخیره
battery carbon
U
زغال باتری
battery carrier
U
شاسی باتری
battery case
U
جعبه باتری
battery cell
U
پیل باتری
secondary cell
U
پیل باتری
battery charging cable
U
کابل باتری پر کن
battery charging plug
U
دو شاخه باتری پر کن
battery box
U
جعبه باتری
standby battery
U
باتری اضطراری
stand by battery
U
باتری یدکی
sediments
U
درد باتری
voltaic battery
U
باتری ولتایی
plante cell
U
باتری پلانته
batterty cover
U
سرپوش باتری
battery acid
U
اسید باتری
battery ammeter
U
امپرسنج باتری
battery charging rheostat
U
رئوستای باتری پر کن
tape streamer
U
حلقه ممتد نوار برای حافظه پشتیبان
follow up
U
رده پشتیبان دنباله دنبال کردن دشمن
auxiliaries
U
پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
auxiliary
U
پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
stringy floppy
U
حلقه متمادی نوار برای حافظه پشتیبان
internal
U
روش نمایش داده و دستورات در CPU یا پشتیبان
pedestals
U
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
pedestal
U
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
Walls have ears
<idiom>
U
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
universal receiver
U
رادیو برق و باتری
faure plate
U
صفحه باتری خمیری
plate press
U
پرس صفحه باتری
cutout relay
U
رله باتری پرکن
pasted plate
U
صفحه باتری خمیری
lead acid battery
U
باتری سرب- اسید
twenty four hour charge rate
U
امپر مجاز باتری
plante battery plate
U
صفحه باتری پلانته
idle voltage of battery
U
ولتاژ هرز باتری
nickel iron battery
U
باتری نیکل-اهن
hardened battery plate
U
صفحه باتری سخت
group of battery plates
U
دسته صفحات باتری
dry storage battery
U
باتری انبارهای خشک
overdischarge of battery
U
تخلیه فرساینده باتری
overfilling of battery
U
سرشار کردن باتری
ampere hour efficiency of storage batter
U
بازده باتری انبارهای
thin plate battery
U
باتری صفحه نازک
area of battery plate
U
سطح صفحه باتری
local action
U
تخلیه موضعی باتری
train lighting battery
U
باتری روشنایی ترن
plate puller
U
انبر صفحه باتری
heater battery
U
باتری گرم کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com