Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 24 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mongoose or mun
U
که مارهای زهردارمی کشد و بخودش اسیبی نمیرسد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bighead
U
عقیده اغراق امیز شخص نسبت بخودش
harmlessly
U
بی انکه اسیبی رساند
it shall not be scathed
U
) کمترین اسیبی به ان نخواهدرسید
he was proof against harm
U
هر اسیبی را دفع میکرد
constrictor
U
انواع مارهای >بوا<
mamba
U
مارهای زهردارمناطق گرمسیر
colubrine
U
وابسته بخانواده مارهای بی زهر
king's yellow
U
مارهای صیادجوندگان امریکای مرکزی
king snake
U
انواع مارهای جنس Lampropeltis
post traumatic stress disorder
U
اختلال فشار روانی پس اسیبی
i u. that he has been hurt
U
قول می دهم که اسیبی ندیده باشد
it is too much for my strength
U
زورمن به ان نمیرسد
it is beyond my strength
U
زورمن به ان نمیرسد
he is a stranger to me
U
او اشنا بنظرم نمیرسد
cheating does not prosper
U
دغلی بجایی نمیرسد
nothing venture nothing have
U
ادم کم دل بجایی نمیرسد
i am at my wit's end
U
دیگر عقلم به جایی نمیرسد
I just can't think of anything.
U
هیچ چیز به فکرم نمیرسد.
where no human foot can tread
جایی که پای ادمیزاد بدان نمیرسد.
doodads
U
مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
doodad
U
مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
hung start
U
شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
estate by curtesy
U
در CLقسمتی از اموال زوجه است که پس از فوتش به طریق عمری به زوج به زوج منتقل میشود لیکن به وارث وی نمیرسد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com