English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
landed a U که عبارت از زمین است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
kotow U سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
kowtow U سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
to knock head U چیزی که عبارت ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
Other Matches
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
expressions U عبارت
worded U عبارت
expression U عبارت
word U عبارت
termed U عبارت
phrased U عبارت
statement U عبارت
phrase U عبارت
statements U عبارت
terming U عبارت
cl U عبارت
experssion U عبارت
term U عبارت
phrases U عبارت
clause U عبارت
clauses U عبارت
wordage U عبارت
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
prolixity U عبارت زاید
phraseologist U عبارت پرداز
an idiomatic experssion U عبارت اصطلاحی
protext U عبارت پیشین
affirmative U عبارت مثبت
paragrapher U عبارت نویس
assignment statement U عبارت گمارشی
an exclamatory phrase U عبارت تعجبی
quotation U اقتباس عبارت
quotations U اقتباس عبارت
put into words U به عبارت دراوردن
Namely …viz …it consists of… U عبارت است از ...
phraseology U عبارت پردازی
terming U جمله عبارت
termed U جمله عبارت
colloquialisms U عبارت مصطلح
in fact U به عبارت دیگر
colloquialism U عبارت مصطلح
namely <adv.> U به عبارت دیگر
Verbosity. Rhetoric. U عبارت پردازی
To phrase. U به عبارت در آوردن
expression U افهار عبارت
to wit <adv.> U به عبارت دیگر
expressions U افهار عبارت
range expression U عبارت دامنه
relational expression U عبارت رابطهای
term U جمله عبارت
the letter of the law U عبارت قانون
wording U عبارت سازی
trinomial U دارای سه عبارت
videlicet U به عبارت دیگر
involution U پیچدارکردن عبارت
term U عبارت [ریاضی]
context style of a expression U سیاق عبارت
in other words <adv.> U به عبارت دیگر
passages U عبارت فقره
mathematical term U عبارت [ریاضی]
passage U عبارت فقره
doxology U عبارت تسبیحی
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
locutions U سبک عبارت پردازی
pull out quote U عبارت استخراج شده
locution U سبک عبارت پردازی
qualificative U کلمه یا عبارت توصیفی
passages U عبارت منتخبه از یک کتاب
escalation U ماده یا عبارت تعدیل
phrased U فراز عبارت سازی
it consists mainly U بیشتر عبارت است از
passage U عبارت منتخبه از یک کتاب
i.e U مخفف به عبارت دیگر
phrases U فراز عبارت سازی
anastrophe U تعویض کلمات یک عبارت
locus classicus U عبارت نمونه ادبی
limitation clause U عبارت تعیین حدود
mixed mode experssion U عبارت امیخته یاب
phrase U فراز عبارت سازی
to express in worde U به سخن یا عبارت دراوردن)
facies U عبارت مشخص یک طبقه
verbalism U عبارت بی معنی پرحرفی
metaphraze U به عبارت دیگر در آوردن
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
anastrophe U قلب عبارت کلمات مقلوب
anaphora U تکرار یک یا چند عبارت متوالی
equation of exchange U به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
restrictive U جمله یا عبارت حصری یا محدودکننده
phraseography U نشان گذاری بجای عبارت
fisher equation U این رابطه عبارت است از :
lambs wool U که عبارت از ابجوامیخته با سیب و قند
B.Sc U مخفف عبارت 'Science of Bachelor'
b. and b U مخفف عبارت 'breakfast and bed'
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
tongue twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
florulent U خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
irishism U عبارت یا اصطلاح یا رسوم مشخص ایرلندی
inverting U قلب عبارت معکوس کردن نسبت
invert U قلب عبارت معکوس کردن نسبت
well turned U خوب ادا شده خوش عبارت
worid U عبارت پیغام خبر قول عهد
Afro-American U نژاد آفریقایی آمریکایی [عبارت قدیمی]
C.A.B.s U مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
C.A.B U مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
word order U ترتیب وقوع کلمه در عبارت یا جمله
tongue-twisters U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
inverts U قلب عبارت معکوس کردن نسبت
tongue-twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
parachronism U اشتباهی که عبارت است ازدیرترقراردادن تاریخ یک رویداد
diction U عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
functional shift U تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
C.I.A U مخفف عبارت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا
haplography U اشتباهی که عبارت است ازیکبارنوشتن چیزی که بایددوبارنوشته شود
machine address U مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
branch U یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
branches U یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
Bye and take care of yourself! [leaving phrase] U خداحافظ و مواظب خودت باش! [عبارت هنگام ترک ]
multi statement line U خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
legal U عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
semicolon U که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
mutatis mutandis U عبارت لاتینی به معنی تغییرات لازم را انجام دادن
statement U خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statements U خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
vigmette U ارایشی که عبارت است ازبرگها و پیچکهای تاک سرلوحه
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
gongs U زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
end U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
gong U زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
ends U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
ended U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
demurrer U عبارت از ان است که خوانده ضمن تصدیق اصل افهارات خواهان
hatched moulding U گچ بری که عبارت است ازدورشته خطهای متوازی که همدیگر راقطع کر
paragram U جناسی که عبارت است ازتغییرحرف یا حروفی ازیک واژه تصحیف
direct objects U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objected U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
AFAIK U خلاصه عبارت انگلیسی: تا آنجایی که خبر دارم که در ایمیل یا چت استفاده می شود
ignoratio elenchi U سفسطه منطقی که عبارت است از رد بیان یا افهار مخالف بابیان خود
indirect objects U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objecting U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
good offices U عبارت است ازدخالت دولت ثالث به منظورپایان دادن به اختلافات دودولت
object U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
kedgeree U خوراک فرنگی که عبارت است ازماهی سردوبرنج جوشانده وتخم مرغ
objects U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
predicates U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicating U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicate U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
optimize U برنامهای که از بهینه ساز عبور کرده است تا هر که یا عبارت ناکارا را حذف کند
predicated U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
IF statement U عبارت برنامه نویس کامپیوتری به معنای انجام یک عمل در صورتی که یک موقعیت درست است .
labels U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
label U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labelled U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labeling U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
leitmotif U عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
boolean algebra U قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
leitmotive U عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
IF statement U عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
algebra U ساده کردن و تغییر دادن توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست ایجاد شده اند
cross elasticity of demand U درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com