English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
stupidities U کند ذهنی بی علاقگی
stupidity U کند ذهنی بی علاقگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
disinterestedness U بی علاقگی
stupidness U بی علاقگی
inappetence U بی علاقگی
indifference U بی علاقگی
apathy U بی علاقگی
unconcern U بی علاقگی
apathy U بی علاقگی
emotionlessness U بی علاقگی
listlessness U بی علاقگی بی میلی
lightly U ازروی بی علاقگی
list lessly U از روی بی علاقگی
half hearted U از روی بی علاقگی
incivism U بی علاقگی به میهن
indifferently U از روی خونسردی یا بی علاقگی
lethargy U خواب مرگ بی علاقگی
disinterestedly U ازروی بی طرفی یابی علاقگی
indifference to any thing U خون سردی یا بی علاقگی نسبت به چیزی
to roll one's eyes <idiom> U نشان دادن بی میلی [بی علاقگی] به انجام کاری [اصطلاح مجازی]
intellectuals U ذهنی
subjective U ذهنی
psychical U ذهنی
psychic U ذهنی
intellectual U ذهنی
heuristic U ذهنی
mental U ذهنی
mental structure U ساخت ذهنی
mental growth U رشد ذهنی
mental process U فرایند ذهنی
mental set U امایه ذهنی
mental maturity U بلوغ ذهنی
mental image U تصویر ذهنی
mental function U کارکرد ذهنی
mental faculties U قوی ذهنی
mental discipline U پرورش ذهنی
mental development U رشد ذهنی
mental faculty U قوه ذهنی
mentally handicapped U معلول ذهنی
imaginary <adj.> U ذهنی باف
to imprint on the mind U ذهنی کردن
subjectivism U ذهنی گرایی
subjective value U ارزش ذهنی
subjective utility U سودمندی ذهنی
subjective reality U واقعیت ذهنی
subjective equality U برابری ذهنی
stupidness U کند ذهنی
stupdity U کند ذهنی
to stamp on the memory U ذهنی کردن
psychological make up U نمود ذهنی
psychogenic U موجدمحرکات ذهنی
psychgenetic U موجدمحرکات ذهنی
perceptual handicap U ناتوانی ذهنی
mental confusion U گم گشتگی ذهنی
imagery U تصویرسازی ذهنی
mental analysis U تحلیل ذهنی
mentalities U قوه ذهنی
mentality U قوه ذهنی
intrinsic U طبیعی ذهنی
faculties U قوه ذهنی
bradyphrenia U کندکاری ذهنی
faculty U قوه ذهنی
intellectuals U ذهنی روشنفکر
intellectual U ذهنی روشنفکر
mental ability U توانایی ذهنی
unintelligence U کند ذهنی
image U تصویر ذهنی
images U تصویر ذهنی
rehearsal U مرور ذهنی
heuristic learning U یادگیری ذهنی
rehearsals U مرور ذهنی
imbecility U کند ذهنی
faculties U نیروی ذهنی دانشکده
subjective psychology U روانشناسی ذهنی گرا
stupors U کند ذهنی گیجی
subjective scoring U نمره گذاری ذهنی
brain worker U کارگر ذهنی روشنفکر
subjectively U بطور ذهنی یا باطنی
presence of mind U حاضر ذهنی هوشیاری
connotations U توارد ذهنی معنی
connotation U توارد ذهنی معنی
mentally deficient U عقب مانده ذهنی
verbal image U تصویر ذهنی کلامی
stupor U کند ذهنی گیجی
faculty U نیروی ذهنی دانشکده
mental retardation U عقب مانده ذهنی
mentally retarded U عقب مانده ذهنی
mentally subnormal U عقب مانده ذهنی
mental retardation U عقب ماندگی ذهنی
noetic U ذهنی قیاس منطقی
faculty psychology U روانشناسی قوای ذهنی
hypophrenia U عقب ماندگی ذهنی
mental subnormality U عقب ماندگی ذهنی
oligophrenia U عقب ماندگی ذهنی
phantasm U روح تصویر ذهنی
aniconia U فقدان تصویر ذهنی
psychologt U دانش قواوکارهای ذهنی
mental deficiency U عقب ماندگی ذهنی
eidetic imagery U تصویر ذهنی روشن
psychics U دانش قوا وکارهای ذهنی
primary mental deficiency U عقب ماندگی ذهنی نخستین
borderline mental retardation U عقب ماندگی ذهنی مرزی
secondary mental deficiency U عقب ماندگی ذهنی ثانوی
low grade defective U عقب مانده ذهنی تراز پایین
educable mentally retarded U عقب مانده ذهنی اموزش پذیر
columbia mental maturity scale U مقیاس کلمبیا برای بلوغ ذهنی
trainable mentally retarded U عقب مانده ذهنی تربیت پذیر
otis lennon mental ability test آزمون توانایی ذهنی اوتیس-لنون
terman group test of mental ability آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن
california tests of mental maturity U ازمونهای کالیفرنیا برای بلوغ ذهنی
otis quick scoring mental ability test آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
psychogenesis U ایجاددر اثر فعل وانفعالات درونی منشافعالیت ذهنی روان زایش
subjective U فلسفه مبتنی بر اعتقاد به اصالت ادراکات ذهنی ومحدودیت اگاهی انسان صرفا" به همین ادراکات درون گرایی
Nomatic rugs U قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
geometric design U طرح هندسی [این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com