English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
volt ampere hour meter U کنتور مصرف فاهری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
watt hour meter U کنتور وات ساعت کنتور مصرف واقعی
excess meter U کنتور مصرف اضافی
metre U کنتور مصرف سنج
meter U کنتور مصرف سنج
var hour meter U کنتور مصرف کور
metres U کنتور مصرف سنج
meters U کنتور مصرف سنج
reactive volt ampere hour meter U کنتور مصرف کور
volt ampere meter U دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
average propensity to consume U میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
diminishing utility U اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
consumer logistics U امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
apparent recession U انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
power consumer U مصرف انرژی مصرف توان
margin propensity to consume U تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
countered U کنتور
amperehour meter U کنتور
counter U کنتور
countering U کنتور
meters U کنتور
meter U کنتور
electric meter U کنتور
water meter U کنتور اب
electricity meter U کنتور برق
induction type hour meter U کنتور القائی
counter circuit U کنتور رادار
induction meter U کنتور القائی
entrance switch U کلید کنتور
two phase meter U کنتور دو فاز
meters U کنتور نشاندهنده
meter U کنتور نشاندهنده
gasmeter U کنتور گاز
magnetic counter U کنتور مغناطیسی
prepayment meter U کنتور پیش پرداخت
call meter U کنتور مکالمات تلفنی
house service meter U کنتور برق منزل
kilowatt hour meter U کنتور کیلووات ساعت
geiger mueller counter U کنتور گایگر مولر
induction motor meter U کنتور موتور القائی
maximum demand indicator U کنتور بار پیک
measuring transformer meter U کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
impluse recorder U کنتور ثبات ضربه جریان
multi rate meter U کنتور با چند نرخ مختلف
induction watt hour meter U کنتور وات ساعت القائی
impluse counter U شمارشگر ضربه جریان کنتور ایمپولز
reactive volt ampere hour meter U کنتور ولت- امپر- ساعت- راکتیو
surfaces U فاهری
outward U فاهری
nominal U فاهری
self styled U فاهری
outwards U فاهری
surfaced U فاهری
surface U فاهری
self-styled U فاهری
formfitting U فاهری
seeming U فاهری
superficially U فاهری
skin deep U فاهری
apparent U فاهری
engineering stress U تنش فاهری
apparent velocity U سرعت فاهری
indicated horsepower U توان فاهری
apparent resistivity U مقاومت فاهری
apparent wind U باد فاهری
artificial daylight U فلق فاهری
assentation U رضایت فاهری
bulk gravity U چگالی فاهری
false parallax U پارالاکس فاهری
false horizon U افق فاهری
externality U احوال فاهری
exteriorize U فاهری دانستن
apparent power U توان فاهری
apparent motion U حرکت فاهری
impedance U مقاومت فاهری
apparent density U تکاتف فاهری
apparent diameter U قطر فاهری
apparent error U خطای فاهری
apparent horizon U افق فاهری
apparent luminosity U درخشندگی فاهری
apparent magnitude U قدر فاهری
glitz U گیرایی فاهری
superficial U سرسری فاهری
externalised U فاهری ساختن
externalises U فاهری ساختن
admittance U هدایت فاهری
externalising U فاهری ساختن
externalized U فاهری ساختن
externalizes U فاهری ساختن
externalizing U فاهری ساختن
externals U فاهری پدیدار
external U فاهری پدیدار
externalize U فاهری ساختن
prime facie evidence U قرائن فاهری
pepper corn rent U اجاره فاهری
input impedance U مقاومت فاهری اولیه
impedance ratio U نسبت مقاومت فاهری
capacitive resistance U مقاومت فاهری خازن
redesign U سر وصورت فاهری دادن به
extern U فاهری واقع در خارج
masquerading U قیافه فاهری بخوددادن
masquerades U قیافه فاهری بخوددادن
masqueraded U قیافه فاهری بخوددادن
pro forma U منباب فاهر فاهری
on the surface U فاهری نمادادن رودادن
impedance matrix U ماتریس مقاومت فاهری
terrain relief U شکل فاهری زمین
masquerade U قیافه فاهری بخوددادن
coupling impedance U مقاومت فاهری پیوست
reactance U مقاومت فاهری خازنها
simulative U دارای شباهت فاهری
soil morphology U شکل فاهری خاک
of the surface U فاهری نمادادن رودادن
inductive resistance U مقاومت فاهری القایی
inductive impedance U مقاومت فاهری القائی
apparent solar year U سال فاهری شمسی
indicated airspeed U سرعت فاهری نسبت به هوا
apparent solar U روز شمسی فاهری روزشمسی
apparent precession U انحراف فاهری محور ژایرو
impedance compensator U متعادل کننده مقاومت فاهری
inductive impedance U مقاومت فاهری با جزء القائی
exteriors U فاهری واقع در سطح خارجی
exterior U فاهری واقع در سطح خارجی
relief U شکل فاهری و پست و بلندی
mechanical move U حرکت مکانیکی یا فاهری شطرنج
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
formalization U انطباق با ایین واداب فاهری رسمی سازی
feints U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feinting U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
signalment U تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
feinted U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feint U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
false parallax U تغییر محل فاهری اشیاء به علت شکست نور
limiting speed U بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
parallax U اختلاف جهت یا موقعیت فاهری یک جسم از دو زاویه دید مختلف
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
gasometer U گاز سنج کنتور گاز
gasometers U گاز سنج کنتور گاز
stroboscope U وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
coriolis force U نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
radio bearing U زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
external good order U اصطلاحی در حمل و نقل که دال بر وضعیت فاهری مناسب کالای مورد حمل میباشد
zincy U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincky U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zinky U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
wasters U مصرف
comsumption U مصرف
income consumption curve U مصرف
otiose U بی مصرف
waste U بی مصرف
wastes U بی مصرف
extravagant U مصرف
consumption possibility line U حد مصرف
expense U مصرف
consumerism U مصرف
sodden U بی مصرف
of no a U بی مصرف
offtake U مصرف
expenditure U مصرف
wasteful U مصرف
usage U مصرف
waster U مصرف
disposal U مصرف
usages U مصرف
overall consumption U مصرف کل
consumption U مصرف
good for nothing U بی مصرف
aggregate consumption U مصرف کل
unemployed U بی مصرف
high oblique U عکس هوایی موربی که ازارتفاع زیاد گرفته شده و افق فاهری عکس در ان مشاهده میشود
impedance U مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
choke impedance U امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
editing run U در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
transitory consumption U مصرف گذرا
internal consumption U مصرف داخلی
high mass consumption U مصرف انبوه
maximum power demand U مصرف حداکثر
industrial consumption U مصرف صنعتی
national consumption U مصرف ملی
internal power U مصرف داخلی
rival consumption U مصرف رقابتی
productive consumption U مصرف مولد
mass consumption U مصرف کلان
propensity to consume U تمایل به مصرف
throw away U چیز بی مصرف
irrigation consumption U مصرف ابیاری
domestic consumption U مصرف خانگی
private consumption U مصرف خصوصی
put away U مصرف کردن
present consumption U مصرف حال
energy consumption U مصرف انرژی
excise tax U مالیات بر مصرف
optional consumption U مصرف اختیاری
use up U مصرف کردن
present consumption U مصرف جاری
gasoline consumption U مصرف بنزین
home consumption U مصرف خانگی
permanent consumption U مصرف دائمی
peak load U بحبوحه مصرف
transitory consumption U مصرف انتقالی
power consumption U مصرف برق
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com