Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
emission control
U
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
radiation scattering
U
انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
emission
U
تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
emissions
U
تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
terrain return
U
انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
radioactivity
U
قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
modulate
U
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulates
U
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulating
U
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
sonar
U
دستگاه کاشف زیر دریایی بوسیله امواج صوتی
confusion reflector
U
وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
asdic
U
دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
survey meter
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
homing adaptor
U
تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
magnetic dipole radiation
U
تشعشع دوقطبی مغناطیسی
modulation
U
سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
fallout contours
U
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
sound box
U
جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
warbles
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warble
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbled
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbling
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
microphones
U
وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
microphone
U
وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
hypersonic
U
دارای سرعتی پنج یا شش برابر امواج صوتی در فضا
radio control
U
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
emitter
U
تشعشع کننده
radiator
U
تشعشع کننده
radiators
U
تشعشع کننده
radiant
U
تشعشع کننده حرارتی
broadside aerial
U
تشعشع کننده عرضی
glares
U
تابش خیره کننده تشعشع
glared
U
تابش خیره کننده تشعشع
glare
U
تابش خیره کننده تشعشع
equisignal zone
U
منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
oscilloscope
U
دستگاه نشان دهنده امواج
oscillograph
U
دستگاه ثبت نوسان امواج
cynometer
U
دستگاه اندازه گیری امواج
rem
U
مقدار واحد از تشعشع یونیزه کننده
operating signal
U
چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
repeater jammer
U
دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
oscilloscope
U
دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
reverberation index
U
دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
electroencephalograph
U
دستگاه ثبت امواج الکتریکی مغز بوسیله برق
trapping
U
اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
radiological monitoring
U
ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
oscillator
U
تفکیک کننده امواج اشکارساز
emitter
U
منتشر کننده پس دهنده امواج
balloon reflector
U
بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
lotic
U
زیست کننده بر روی امواج سریع السیر
minometer
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
radio wave
U
امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
chaff
U
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
audio
U
ماشین منتقل کننده سیگنالهای صوتی به نوار مغناطیسی
electroencephalogram
U
منحنی هایی که توسط دستگاه ثبت امواج مغز ثبت شده است موج نگاری مغز
luminance
U
تشعشع
radiational
U
تشعشع
flashed
U
تشعشع
antiradiation
U
ضد تشعشع
flashes
U
تشعشع
flash
U
تشعشع
radiation
U
تشعشع
emission
U
تشعشع
total radiation
U
تشعشع کل
emissions
U
تشعشع
cosmic rays
U
تشعشع کاسمیک
emitting
U
تشعشع کردن
emitted
U
تشعشع کردن
scattered radiation
U
تشعشع پراکنده
emits
U
تشعشع کردن
glary
U
دارای تشعشع
electronic radiation
U
تشعشع الکترونی
radiation
U
تشعشع اتمی
radiacmeter
U
تشعشع سنج
radiancy
U
تابندگی تشعشع
x irradiation
U
تشعشع رونتگن
radiation loss
U
تلف تشعشع
radiantly
U
تشعشع بطورمنشعب
radiation pressure
U
فشار تشعشع
radiation source
U
منبع تشعشع
thermal radiation
U
تشعشع حرارتی
corpuscular radiation
U
تشعشع ذرهای
refulgence
U
جلال تشعشع
fluorescence
U
تشعشع ماهتابی
space radiation
U
تشعشع رادیویی
induced radiation
U
تشعشع القایی
neutron radiation
U
تشعشع نوترونی
prompt radiation
U
تشعشع کامل
dosimeter
U
تشعشع سنج
nuclear radiation
U
تشعشع هستهای
radioscopy
U
تشعشع سنجی
ray
U
تشعشع داشتن
ray
U
روشنایی تشعشع
radiance
U
تابندگی تشعشع
aura
U
تشعشع نورانی
intensity of radiation
U
شدت تشعشع
auras
U
تشعشع نورانی
fluorescent radiation
U
تشعشع فلورسنت
emit
U
تشعشع کردن
radiometer
U
تشعشع سنج
radiation intensity
U
شدت تشعشع اتمی
x radiation
U
تشعشع اشعه مجهول
directive radiation
U
تشعشع جهت دار
radiological survey
U
تجسس تشعشع اتمی
ultra violet radiation
U
تشعشع ماوراء بنفش
background count
U
عکس العمل تشعشع
radio active
U
دارای تشعشع اتمی
candescent
U
دارای تشعشع یاگرمای شدید
radiological
U
رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
broad beam headlamp
U
نور افکن با تشعشع عرضی
emissivity
U
قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
roentgen
U
واحد سنجش تشعشع اتمی
solar flare
U
تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
isodose rate
U
خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
fluorescent
U
لامپ مهتابی دارای تشعشع
phosphorism
U
مسمومیت در اثر فسفر تشعشع فسفری
luminous flux
U
جریان تشعشع در طول موج مریی
radiological survey
U
بررسی میزان وجود تشعشع اتمی
roentgen
U
واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
ground swell
U
امواج
ground control
U
دستگاه کنترل کننده زمینی
gravitational waves
U
امواج گرانشی
sky wave
U
امواج اسمانی
oscilloscope
U
اشکارسازی امواج
radio waves
U
امواج رادیویی
brain waves
U
امواج مغزی
gravitational waves
U
امواج جاذبه
wander wave
U
امواج سیار
gravity waves
U
امواج ثقلی
spoondrift
U
ترشح امواج
incoherent waves
U
امواج همدوس
reverberations
U
برگشت امواج
reverberation
U
برگشت امواج
pulse
U
امواج ضربانی
tosser
U
دستخوش امواج
transient wave
U
امواج سیار
pulsed
U
امواج ضربانی
thermal waves
U
امواج گرمایی
electromagnetic waves
U
امواج الکترومغناطیسی
crashing waves
U
امواج خروشان
electromagnetic waves
U
امواج الکترومگنتیک
emission
U
انتشار امواج
interference
U
تداخل امواج
pulsing
U
ضربان امواج
ground waves
U
امواج زمینی
tidal waves
U
امواج جزرومدی
the waves of the sea
U
امواج دریا
hertzian waves
U
امواج هرتز
emissions
U
انتشار امواج
reverberations
U
برگشت دادن امواج
hertzian wave
U
امواج هرتز hertz
tidal wave
U
امواج جذر و مدی
wave band
U
دسته امواج رادیو
wave front
U
جبهه امواج رادیویی
conical scanning
U
ردیابی امواج به طورمخروطی
the wares beat the shore
U
خوردن امواج به ساحل
conical scanning
U
انتشار مخروطی امواج
reverberation
U
برگشت دادن امواج
the waves beats or the shore
U
امواج به ساحل می کوبد
diathermy interference
U
تداخل امواج دیاترمی
echoes
U
برگشت امواج رادار
pulsing
U
پرتاب امواج انرژی
interference zone
U
ناحیه ی تداخل امواج
interference area
U
ناحیه ی تداخل امواج
high freqyency aerial
آنتن امواج بلند
bleeding
U
باند تداخل امواج
propagation
U
پخش امواج یا اعلامیه
echoed
U
برگشت امواج رادار
radio sextant
U
گیرنده امواج کیهانی
echoing
U
برگشت امواج رادار
airwave
U
امواج رادیو و تلویزیون
attenuation
U
افت قدرت امواج
echo
U
برگشت امواج رادار
langley
U
واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
lumen
U
واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
spume
U
کف دریا
[کف حاصل از برخورد امواج آب]
back scattering
U
پخش معکوس امواج رادیویی
inductive interference voltage
U
ولتاژ تداخل امواج القائی
assault waves
U
امواج هجومی نفرات و وسایل
awash
U
سرگردان بر روی امواج دریا
numbered wave
U
امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
wave period
U
زمان تناوب امواج دریا
sweep jamming
U
امواج سیار پارازیت رادیویی
back scattering
U
توزیع معکوس امواج رادیویی
oscillation
U
تفکیک امواج اشکار سازی
ocean foam
U
کف دریا
[کف حاصل از برخورد امواج آب]
radar imagery
U
عکاسی به وسیله امواج رادار
sea foam
U
کف دریا
[کف حاصل از برخورد امواج آب]
coastal refraction
U
انعکاس ساحلی امواج رادیویی
surface reverbration
U
امواج برگشتی سطحی رادار
beam width
U
عرض ستون امواج رادار
oscillations
U
تفکیک امواج اشکار سازی
beach foam
U
کف دریا
[کف حاصل از برخورد امواج آب]
altitude delay
U
افت ارتفاع امواج رادار
convergence zone
U
منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
homing mine
U
مین حساس به انعکاس امواج
radio navigation
U
ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
doppler effect
U
اثر برگشت امواج روی فرستنده
sea return
U
امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
angstrom
U
واحد اندازه گیری طول امواج
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com