English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hand off U کنار زدن حریف بوسیله توپدار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tackling U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackle U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackled U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackles U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
win by retirement U پیروزی با کنار رفتن حریف
ceding parry U کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
angle block U سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
zone ride U کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
standstill U در کنار یکدیگر رکاب زدن و درانتظار اشتباه حریف بودن برای گریز
safety valve U پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
take croquet U ضربه زدن با گذاشتن گوی خود کنار گوی حریف
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
head and arm U هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
loops U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
gunboats U ناو کوچک توپدار
gunboat U ناو کوچک توپدار
scatback U توپدار سریع و فراری
body check U سد کردن بازیگر توپدار
down U انداختن توپدار به زمین
onside U در ردیف یا پشت سر توپدار بودن
pickets U صف سدکنندگان راه توپدار درشروع ضربه با پا
armed sweep U مین روبی با استفاده از ناوچههای توپدار
picket U صف سدکنندگان راه توپدار درشروع ضربه با پا
picketed U صف سدکنندگان راه توپدار درشروع ضربه با پا
side sweep and over under U گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
googly U توپ پیچدار که در تماس بازمین از توپدار دور میشود
shoot the gap U حمله بین محافظان خط برای رسیدن به توپدار یا پاس دهنده
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
face off U رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
naked reverse U حمله با مانور سدکنندگان به یک سمت و توپدار به سمت دیگر
brim U کنار
limit U کنار
border U کنار
lotos U کنار
bourne U کنار
border line U خط کنار
margin U کنار
margins U کنار
away U کنار
bordering U کنار
off U از کنار
along side U تا کنار
along side U در کنار
brimmed U کنار
marge U کنار
brimming U کنار
brims U کنار
verges U کنار
lotus U کنار
lotuses U کنار
lote U کنار
lip U کنار
abutment U کنار
bordered U کنار
besides U کنار
waterfront U اب کنار
waterfronts U اب کنار
rand U کنار
list U کنار
marginate U کنار
ex- U کنار
ex U کنار
apart U کنار
brink U کنار
rims U کنار
rim U کنار
recess U کنار
edges U : کنار
on shore U بر کنار
recesses U کنار
banks U کنار
edge U : کنار
bank U کنار
side aisle U کنار
verge U کنار
overrule U کنار گذاشتن
bow out U کنار کشیدن
Joking apart. <idiom> U شوخی به کنار.
overrules U کنار گذاشتن
overruled U کنار گذاشتن
graveside U در کنار آرامگاه
limbo U کنار دوزخ
riverside U کنار رور
shores U کنار دریا
shore کنار دریا
waterside U کنار دریا
withdrawals U کنار کشیدن
gravesides U در کنار آرامگاه
Stand asid . step aside . U کنار بایست
by the side of the road U در کنار جاده
lotos eater U کنار خوار
lotus eater U کنار خوار
Joking aside. <idiom> U شوخی به کنار.
by the window U کنار پنجره
seaside U دریا کنار
lotus-eater U کنار خوار
seastrand U دریا کنار
withdrawal U کنار کشیدن
lotus-eaters U کنار خوار
by U نزدیک کنار
foreshore U کنار دریا
put in U کنار امدن با
riparian U رود کنار
reserve U کنار گذاشتن
reserves U کنار گذاشتن
reserving U کنار گذاشتن
floret of ray U گلچه کنار
seacoast U دریا کنار
shipboard U کنار کشتی
shipside U کنار کشتی
coping U کنار امدن
sidelining U خط کنار زمین
sidelines U خط کنار زمین
sidelined U خط کنار زمین
sideline U خط کنار زمین
bedside U کنار بستر
coasts U کنار دریا
side foot U ضربه با کنار پا
coast U کنار دریا
strand U کنار دریا
deposit U کنار گذاشتن
deposits U کنار گذاشتن
foreshores U کنار دریا
shelf U کنار گذاشتن
wayside U کنار جاده
bypassing U کنار گذار
bypasses U کنار گذار
bypassed U کنار گذار
bypass U کنار گذار
pt down U کنار گذاردن
pull away U کنار گرفتن
put aside U کنار گذاشتن
to set by U کنار گذاشتن
put away U کنار گذاردن
strands U کنار رود
strands U کنار دریا
strand U کنار رود
off U از روی از کنار
side U سمت کنار
lay away U کنار گذاشتن
recedes U کنار کشیدن
receding U کنار کشیدن
receded U کنار کشیدن
recede U کنار کشیدن
earmarks U کنار گذاشتن
earmark U کنار گذاشتن
to lay aside U کنار گذاشتن
to leave off U کنار گذاشتن
to put a way U کنار گذاشتن
to put by U کنار گذاشتن
sheer U کنار رفتن
touchline U خط کنار زمین
sides U سمت کنار
next U جنب کنار
side step U کنار رفتن
lote U درخت کنار
lotos U درخت کنار
lotuses U درخت کنار
lotus U درخت کنار
roadsides U کنار جاده
roadside U کنار جاده
step aside U کنار رفتن
cross block U سد کردن خط دفاعی از کنار
roadhouse U میخانهی کنار راه
waterside workmen U کارگران کنار دریا
marshaling U داوران کنار مسیر
marshaled U داوران کنار مسیر
marshal U داوران کنار مسیر
barrier inspection U بازدید کنار جاده
jooshim U داور کنار تکواندو
marshalled U داوران کنار مسیر
marshals U داوران کنار مسیر
towpaths U جادهی کنار آب راه
long shore U وابسته بدریا کنار
There is no need dor ceremony between us. U تعارف رابگذار کنار
Try to be serious for a change . U شوخی رابگذار کنار
towpath U جادهی کنار آب راه
roadhouses U میخانهی کنار راه
road side U کنار جاده یا خیابان
She sat beside ( next to ) her mother . U کنار مادرش نشست
the ins and outs U گوشه و کنار جرئیات
ratch U کنار یا لبه کشتی
sea dike U دیوار کنار اب دریا
safety fence U جانپناه کنار راه
inshore U نزدیک دریا کنار
crash barrier U حصار کنار جاده
to stand at [by] the window U کنار پنجره ایستادن
road ditch U راه آب [کنار جاده]
franco alongside ship U تحویل کنار کشتی
to put something into cold storage <idiom> U چیزی را به کنار گذاشتن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com