Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
vector quantity
U
کمیت برداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
scalar quantity
U
کمیت غیر برداری
Other Matches
measure
U
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
xerographic
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stencilling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph
U
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
geodesy
U
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
quantities
U
کمیت
quantity
U
کمیت
quant
U
کمیت
scalar
U
کمیت
shagreen
U
کمیت
quantum
U
کمیت
geodetic datum
U
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
certificating of quantity
U
گواهی کمیت
quantifier
U
کمیت سنج
physical quantity
U
کمیت فیزیکی
pulsating quantity
U
کمیت ضربانی
oscillating quantity
U
کمیت نوسانی
peridic quantity
U
کمیت تناوبی
certificate of quantity
U
گواهی کمیت
quantity control
U
کنترل کمیت
alternating quantity
U
کمیت متناوب
scalar quantity
U
کمیت نردهای
scalar quantity
U
کمیت اسکالر
scalar quantity
U
کمیت عددی
sinusoidal quantity
U
کمیت سینوسی
batch quantity
U
کمیت گروهی
conserved quantity
U
کمیت پایسته
[فیزیک]
quantifies
U
کمیت را تعیین کردن
quantification
U
کمیت پذیر کردن
quantified
U
کمیت را تعیین کردن
evaluated
U
محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluating
U
محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluates
U
محاسبه یک مقدار یا کمیت
mean value of periodic quantity
U
میانگین کمیت دورهای
quantify
U
کمیت را تعیین کردن
quantifying
U
کمیت را تعیین کردن
pseudoscalar quantity
U
کمیت شبه عددی
quantity surveyors
U
ارزیاب کمیت مواد
damped sinusoidal quantity
U
کمیت سینوسی میرنده
evaluate
U
محاسبه یک مقدار یا کمیت
phase of a sinusoidal quantity
U
فاز کمیت سینوسی
conserved quantity
U
کمیت ثابت
[فیزیک]
quantity surveyor
U
ارزیاب کمیت مواد
observable quantity
U
کمیت مشاهده پذیر
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
symmetrical alternating quantity
U
کمیت متناوب متقارن نامتوازن
telemetry
U
اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
even
U
کمیت یا عدد که ضریب دو است
time constant of an exponential quantity
U
ثابت زمانی یک کمیت نمایی
scalar
U
کمیت نرده ای
[فیزیک]
[ریاضی]
evaluations
U
عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluation
U
عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
measure
U
روش محاسبه اندازه یا کمیت
scalar quantity
U
کمیت نرده ای
[فیزیک]
[ریاضی]
quota
U
کمیت تعیین شده توسط دولت
quotas
U
کمیت تعیین شده توسط دولت
dimensionless quantity
U
کمیت بدون بعد
[فیزیک]
[شیمی]
[مهندسی]
leveled
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
charge
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
levels
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
charges
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
levelled
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
relocation
U
کمیت افزوده شد به یک آدرس برای انتقال به محل دیگری ازحافظه
stakhnovism
U
افزایش تولیداز طریق بالا بردن کمیت تولیدهر کارگر
instantaneous readout
U
سیستمی بدون تاخیر بین گیرنده کمیت موردنظر ونشاندهنده ان
trig list
U
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
radiation shield
U
وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
the quantity of a vowel
U
کوتاهی وبلندی حرف صدایی کمیت حرف مصوت
normalised
U
تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalises
U
تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalize
U
تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalizes
U
تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalising
U
تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
embodiment
U
در برداری
vectors
U
برداری
decerebration
U
مخ برداری
vector
U
برداری
sampling
U
نمونه برداری
exploitation
U
بهره برداری
i know him by his step
U
از گام برداری
machining
U
براده برداری
fraudulence
U
کلاه برداری
footstep
U
گام برداری
footsteps
U
گام برداری
subordination
U
فرمان برداری
surveyor's level
U
ترازنقشه برداری
metal cutting work
U
براده برداری
utilization
U
بهره برداری
tread
U
گام برداری
treading
U
گام برداری
treads
U
گام برداری
topography
U
نقشه برداری
utilisations
U
بهره برداری ها
metal cutting
U
براده برداری
denervation
U
عصب برداری
hemispherectomy
U
نیمکره برداری
decerebellation
U
مخچه برداری
deafferentation
U
اوران برداری
ovariectomy
U
تخمدان برداری
utilizations
U
بهره برداری ها
photogeny
U
عکس برداری
usages
U
بهره برداری ها
enervation
U
عصب برداری
gyrectomy
U
شکنج برداری
ingathering
U
خرمن برداری
insurability
U
بیمه برداری
land surveying
U
نقشه برداری
gaud
U
کلاه برداری
lobectomy
U
قطعه برداری
extirpation
U
اندام برداری
mapping
U
نقشه برداری
marched
U
قدم برداری
marches
U
قدم برداری
utilisation
[British]
U
بهره برداری
using
U
بهره برداری
usage
U
بهره برداری
exploitation
[utilization]
U
بهره برداری
copied
U
نسخه برداری
arrow diagram
U
نمودار برداری
march
U
قدم برداری
copied
U
کپی برداری
frauds
U
کلاه برداری
marching
U
قدم برداری
gain
U
بهره برداری
gained
U
بهره برداری
cannibalization
U
قطعه برداری
gains
U
بهره برداری
biopsy
U
بافت برداری
removal of chips
U
براده برداری
samplery
U
نمونه برداری
fraud
U
کلاه برداری
copies
U
نسخه برداری
resultant
U
جمع برداری
survey
U
نقشه برداری
surveyed
U
نقشه برداری
surveys
U
نقشه برداری
rip-offs
U
کلاه برداری
rip-off
U
کلاه برداری
copy
U
کپی برداری
copying
U
کپی برداری
copying
U
نسخه برداری
surveying
U
نقشه برداری
decoding
U
رمز برداری
operation
U
بهره برداری
duplication
U
نسخه برداری
stripping
U
قالب برداری
swindles
U
کلاه برداری
listings
U
سیاهه برداری
copy
U
نسخه برداری
vector processor
U
پردازنده برداری
vector quantities
U
اندازههای برداری
vector power
U
توان برداری
duplicate
U
نسخه برداری
copies
U
کپی برداری
vector field
U
میدان برداری
duplicated
U
نسخه برداری
duplicates
U
نسخه برداری
vector product
U
حاصلضرب برداری
swindled
U
کلاه برداری
swindle
U
کلاه برداری
vector pair
U
زوج برداری
topectomy
U
تکه برداری
vector analysis
U
تحلیل برداری
vector diagram
U
نمودار برداری
vector display
U
نمایش برداری
weight lifting
U
وزنه برداری
duplicating
U
نسخه برداری
vectorical angle
U
زاویه برداری
vectored interrupt
U
وقفه برداری
listing
U
سیاهه برداری
operating cost
U
هزینه بهره برداری
cross product
U
ضرب برداری
[ریاضی]
sampling rate
U
نرخ نمونه برداری
machinable
U
قابل براده برداری
vector product
U
ضرب برداری
[ریاضی]
operating budget
U
بودجه بهره برداری
leveling staff
U
ژالون نقشه برداری
directed area product
U
ضرب برداری
[ریاضی]
linear space
U
فضای برداری
[ریاضی]
machinability
U
قابلیت براده برداری
machining method
U
روش براده برداری
machining requirments
U
شرایط براده برداری
machining time
U
زمان براده برداری
mapping
U
نقشه برداری کردن
i know you by your walk
U
من شما را از گام برداری
maximum value
U
مقدار بهره برداری
metal cutting element
U
عنصر براده برداری
metal cutting machine
U
دستگاه براده برداری
metal removing capacity
U
قدرت براده برداری
incline bench
U
تخته وزنه برداری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com