English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 98 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
cross-church U کلیسای صلیبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
feria U کلیسای کاتولیک و کلیسای انگلیس روزهای عادی هفته
lady-chapel U [کلیسای کوچک در کلیسای اصلی برای تکریم]
reunionism U دلبستگی به پیوند کلیسای کاتولیک با کلیسای انگلیس
cruciferous U صلیبی
cruciate U صلیبی
staghorn U موت صلیبی
crossbow U کمان صلیبی
crossbows U کمان صلیبی
cross stay U تقویت صلیبی
cross aisal U راهروی صلیبی
four way switch U کلید صلیبی
crosstree mast U دکل صلیبی
brace and counterbrace U تخته صلیبی
crusade wars U جنگهای صلیبی
four way rim wrench U اچار صلیبی
intermediate switch U کلید صلیبی
crusading U جنگ صلیبی
roman cross U حرکت صلیبی
lantern-tower U برج صلیبی
crusades U جنگ صلیبی
crusade U جنگ صلیبی
crusaded U جنگ صلیبی
joystick switch U کلید صلیبی
recessed head machine screw U پیچ فاق صلیبی
crossbow man U کمانگیر با کمان صلیبی
crusaders U شرکت کننده درجنگهای صلیبی
crusader U شرکت کننده درجنگهای صلیبی
king's round U مسابقه با کمانهای صلیبی با6 تیر
crusader U نوعی هواپیمای جنگنده یک موتوره و یکنفره جنگجوی صلیبی
crusaders U نوعی هواپیمای جنگنده یک موتوره و یکنفره جنگجوی صلیبی
geneva stop U کلیدچرخ دندهای صلیبی شکل که در دستگاه فیلم برداری موجود میباشد
minster U کلیسای بزرگ
greek church U کلیسای شرقی
the orthodox church U کلیسای خاور
romanist U عضو کلیسای رم
the orthodox church U کلیسای ارتودوکس
kirk U کلیسای اسکاتلند
greek church U کلیسای خاور
st peter's U کلیسای سن پیر
popery U کلیسای کاتولیک رم
cross-doomed U کلیسای گنبددار
chapels U کلیسای کوچک
chapel U کلیسای کوچک
cathedral U کلیسای جامع
Coptic Church U کلیسای قبطی
cathedrals U کلیسای جامع
Church of England U کلیسای انگلستان
power of the keys U اختیارات کلیسای پاپ
Catholic U عضو کلیسای کاتولیک
orthodoxly U بشیوه کلیسای خاور
laura U صومعه کلیسای شرقی
Collegiate church U کلیسای وقف ایتام
Catholics U عضو کلیسای کاتولیک
C. of E U مخفف کلیسای انگلیس
episcopalianism U پیروی از کلیسای اسقفی
established church U کلیسای قانونی و شرعی
canon low U قانون کلیسای کاتولیک
greed orthodox U کلیسای ارتدکس یونانی
greek catholic U عضو کلیسای شرقی
episcopalians U پیرو کلیسای اسقفی
episcopalian U پیرو کلیسای اسقفی
nonconformists U مخالف کلیسای رسمی
nonconformist U مخالف کلیسای رسمی
Coptic Church U کلیسای بومی مصر و اتیوپی
presbyterian U وابسته به کلیسای مشایخی پروتستان
Cluny U [کلیسای کلونی به سبک رنسانس]
orthodox U مطابق عقاید کلیسای مسیح
anglicanism U اصول و انتقادات کلیسای انگلیس
Roman Catholics U وابسته به کلیسای کاتولیک روم
archimandrite U رئیس دیر در کلیسای شرقی
Roman Catholic U وابسته به کلیسای کاتولیک روم
dominie U عنوان کشیشان کلیسای هلند
episcopal U مربوط به کلیسای اسقفی درمسیحیت
gregorian U وابسته به کلیسای گریگوریان ارمنستان
parochial school U مدرسه وابسته به کلیسای بخش
nestorian U کلیسای نسطوری قدیم ایران
lector U قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
abbey U کلیسا نام کلیسای وست مینستر
abbeys U کلیسا نام کلیسای وست مینستر
presbyterianism U پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
lutheran U وابسته به مارتین لوتر کلیسای لوتران
jacobite U عضو کلیسای قدم سوریه و عراق
lateran U نام کلیسای جامع رم نامیده میشود
gregorian chant U سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
romanism U اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
the r. U مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
mantelletta U شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
The Catholic Church springs [comes] to mind as an obvious example. U کلیسای کاتولیک به عنوان یک نمونه بارز به ذهن می آید.
parish clerk U کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
nonagium U عشر ماترک متوفی که به کشیش کلیسای محل می رسیده است
biretta U یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
phillips nut U مهره یا سوراخ صلیبی مهره فیلیپس
halve U اتصال نیم نیم صلیبی
halved U اتصال نیم نیم صلیبی
cross-in-square U [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
episcopacy U مقام اسقفی پیروی از کلیسای اسقفی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com