Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
genbraliztion
U
کلیت بخشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
universalization
U
کلیت
universality
U
کلیت
generality
U
کلیت
totality
U
کلیت
generalities
U
کلیت
generalising
U
کلیت بخشیدن
generalize
U
کلیت بخشیدن
generalizes
U
کلیت بخشیدن
generalised
U
کلیت بخشیدن
generalizing
U
کلیت بخشیدن
generalises
U
کلیت بخشیدن
universalism
U
اصل عمومیت کلیت
scissoring
U
1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
fraction
U
بخشی از
Centigrade
U
صد بخشی
triplet
U
سه بخشی
sectorial
U
بخشی
local
<adj.>
U
بخشی
regional
<adj.>
U
بخشی
sectoral
U
بخشی
portion
U
بخشی
ninefold
U
نه بخشی
fractions
U
بخشی از
trichotomous
U
سه بخشی
tripartite
U
سه بخشی
hexaploid
U
شش بخشی
portions
U
بخشی
sextets
U
شش بخشی
sextet
U
شش بخشی
parochial
U
بخشی
triarchy
U
سه بخشی
as part of
U
بخشی از
bisection
U
دو بخشی
partial
U
بخشی
divisor
U
بخشی
dichotomous
U
دو بخشی
vivification
U
حیات بخشی
dezincification
U
فرسودگی بخشی
trichotomy
U
سه بخشی بودن
rehabilitation
U
توان بخشی
drill tang
بخشی از مته
stanza
U
بخشی از بازی
partial
U
بخشی قسمتی
fraction
U
1-بخشی از یک واحد
contribute
U
هم بخشی کردن
stanzas
U
بخشی از بازی
fractions
U
1-بخشی از یک واحد
triploid
U
سه قسمتی سه بخشی
equipartition principle
U
اصل هم بخشی
personification
U
شخصیت بخشی
pleasurability
U
لذت بخشی
refreshments
U
نیرو بخشی
two sector model
U
الگوی دو بخشی
two sector economy
U
اقتصاد دو بخشی
effectiveness
U
تاثیر بخشی
effectiveness
U
اثر بخشی
vitalization
U
حیات بخشی
pleasurableness
U
فرح بخشی
physical medicine
U
طب توان بخشی
refreshment
U
نیرو بخشی
polychotomy
U
چند بخشی
part way
U
بخشی از راه
animation
U
جان بخشی
fytte
U
بخشی ازشعر
slice
U
بخشی از چیزی
sectoral integation
U
یکپارچگی بخشی
sectoral integation
U
ادغام بخشی
slices
U
بخشی از چیزی
satisfactoriness
U
رضایت بخشی
animations
U
جان بخشی
contributing
U
هم بخشی کردن
part
U
بخشی از چیزی
contributes
U
هم بخشی کردن
healthfulness
U
صحت بخشی
stanine scale
U
مقیاس نه بخشی
heptamerous
U
هفت بخشی
stanine score
U
نمره نه بخشی
contributed
U
هم بخشی کردن
stens
U
مقیاس ده بخشی
haxamerous
U
شش بخشی شش قسمتی
efficiency
U
اثر بخشی
subsegment
U
بخشی کوچک یک سگمنت
courses
U
بخشی از غذا اموزه
stanzas
U
بخشی ازبازی هاکی
revivification
U
باز جان بخشی
array
U
بخشی از داده در آرایه
arrays
U
بخشی از داده در آرایه
partial
U
نیمه کاره بخشی از
course
U
بخشی از غذا اموزه
flushes
U
فایل یا بخشی از حافظه
flushing
U
فایل یا بخشی از حافظه
coursed
U
بخشی از غذا اموزه
phase
U
بخشی از فرآیند بزرگتر
flush
U
فایل یا بخشی از حافظه
nose band
U
بخشی از کلگی اسب
phases
U
بخشی از فرآیند بزرگتر
phased
U
بخشی از فرآیند بزرگتر
contributions
U
هم بخشی همکاری وکمک
tags
U
بخشی از دستور کامپیوتری
vocational rehabilitation
U
توان بخشی شغلی
fetch
U
دستیابی به بخشی از حافظه
fetched
U
دستیابی به بخشی از حافظه
barge-course
U
[بخشی از سفال بام]
fetches
U
دستیابی به بخشی از حافظه
sectoral planning
U
برنامه ریزی بخشی
a rosy future
U
آینده امید بخشی
stanza
U
بخشی ازبازی هاکی
tag
U
بخشی از دستور کامپیوتری
staves
U
مقیاس پنج بخشی
cost effectiveness
U
تاثیر بخشی هزینه
lobe
U
بخشی از عضله یا مغز
lobes
U
بخشی از عضله یا مغز
charitableness
U
خیرخواهی صدقه بخشی
contribution
U
هم بخشی همکاری وکمک
the pale
U
بخشی از ایرلند که در قلمردانگلیس است
A part of Iranian territory.
U
بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
palm of a glove
U
بخشی از دستگش که کف دست را می پوشاند
physical medicine
U
درمان بدنی و توان بخشی
moto
U
بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
cost effectiveness analysis
U
تحلیل تاثیر بخشی هزینه ها
filed
U
بخشی از داده روی کامپیوتر
building unit
U
جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
file
U
بخشی از داده روی کامپیوتر
selectively
U
نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
selective
U
نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
box section leg
U
ساق یا پایه بخشی از جعبه
reviviscence
U
بهوش اوری نیرو بخشی
inter sectoral planning
U
برنامه ریزی بین بخشی
overlapped
U
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
overlaps
U
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
overlap
U
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
storage
U
بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
highlighted
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
selective
U
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
bunging
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
bunged
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
highlights
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
beginning
U
حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
bung
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
municipalities
U
شهریا بخشی که دارای شهرداری است
highlight
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
fronting
U
بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
titillate
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillated
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillates
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillating
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
parterre
U
بخشی ازتماشاخانه که پشت سرنوازندگان است
usenet
U
بخشی از اینترنت که حاوی مجمعی است
municipality
U
شهریا بخشی که دارای شهرداری است
selectively
U
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
front line
U
9 بخش اول زمین 81 بخشی گلف
bungs
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
introsusception
U
دخول بخشی از روده در بخش دیگر
front
U
بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
beginnings
U
حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
zeros
U
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
to put in a piece of work
U
بخشی از کار دیگران را انجام دادن
branch
U
جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
satellites
U
کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
maiden over
U
بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
intussusception
U
دخول بخشی از روده در بخش دیگر
rehabilitation
U
تجدید قوا کردن توان بخشی
zeroes
U
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
zero
U
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
satellite
U
کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
metaplasm
U
بخشی ازسفیده که موادیاخته ساز درانست
branches
U
جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
carriers
U
وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
moto scramble
U
مسابقه چند بخشی درمسیرهای گوناگون
carrier
U
وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
internal
U
دستوری که بخشی از سیستم عامل است
absolute address
برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
descender
U
بخشی از حرف چاپ شده که زیر خط است
margins
U
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
margin
U
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
transient
U
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
backplane
U
بخشی از ساختمان کامپیوتر که حاوی تختههای مدار
electron gun
U
بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
general delivery
U
بخشی از ادارهی پست که مسئول اینگونهمراسلات است
deposit
U
چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
deposits
U
چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
transients
U
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
nine
U
قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف
drives
U
بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
drive
U
بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
attentions
U
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
attention
U
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
nasopharynx
U
بخشی از گلو گاه که بابینی راه دارد
shirt-tail
U
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
fails
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
failed
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
shirt-tails
U
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
hexadecimal notation
U
نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
addressing
U
روشی که بخشی از حافظه مکان دهی میشود
fail
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
nines
U
قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف
holdup
U
بازگشت یا نگهداری یک مقدار یا خط ارتباطی یا بخشی از حافظه
hex
U
نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
scans
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
scanned
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com