Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sinter
U
کلوخه سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
veinstone
U
کلوخه فلزی کلوخه معدن دار سنگ فلز
clogged
U
کلوخه
lump
U
کلوخه
nodules
U
کلوخه
agglomerate
U
کلوخه
clogs
U
کلوخه
clog
U
کلوخه
nodule
U
کلوخه
lumped
U
کلوخه
lump coke
U
کک کلوخه
hunk
U
کلوخه
lumps
U
کلوخه
lump lime
U
اهک کلوخه
agglomeration
U
کلوخه شدن
gangue
U
کلوخه سنگ
conglomerates
U
کلوخه شده
conglomerate
U
کلوخه شده
lump coal
U
ذغالسنگ کلوخه
lump ore
U
سنگ معدن کلوخه
gleby
U
دارای کلوخه زیاد
ores
U
معدنیات کلوخه معدنی
ore
U
معدنیات کلوخه معدنی
aggregates
U
کلوخه مصالح سنگی
limonite
U
کلوخه اهن طبیعی
aggregate
U
کلوخه مصالح سنگی
glomerate
U
اختلاط کلوخه شده
magnetite
U
کلوخه طبیعی اهن بفرمول
lump sugar
U
قند کلوخه یاقالبی یاخرد
gobs
U
کلوخه مقدار بزرگ و زیاد
gob
U
کلوخه مقدار بزرگ و زیاد
lump suger
U
قند کلوخه یا قالبی یا خرده
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
bridge building
U
پل سازی
bridgework
U
پل سازی
retortion
U
کج سازی
deflexion
U
خم سازی
flection
U
خم سازی
local anasthesia
U
سر سازی
individuation
U
تک سازی
flooring
U
کف سازی
truncation
U
بی سر سازی
pavement
U
کف سازی
idolization
U
بت سازی
retortion
U
خم سازی
individualised
U
تک سازی
repk lection
U
پر سازی
individualization
U
تک سازی
individualized
U
تک سازی
individualizes
U
تک سازی
individualizing
U
تک سازی
padding
U
له سازی
pavements
U
کف سازی
individualising
U
تک سازی
compaction
U
تو پر سازی
individualize
U
تک سازی
stylization
U
مد سازی
individualises
U
تک سازی
insulates
U
عایق سازی
insulate
U
عایق سازی
insulating
U
عایق سازی
neutralization
U
بی اثر سازی
seduction
U
گمراه سازی
machicolation
U
مزغل سازی
illuminations
U
روشن سازی
magnifcation
U
بزرگ سازی
machine building
U
ماشین سازی
malting
U
مالت سازی
neutralization
U
خنثی سازی
bedding
U
ثابت سازی
metabolic
U
سوخت و سازی
secretion
U
پنهان سازی
synchronizing
U
همزمان سازی
integration
U
مجتمع سازی
cooling
U
خنک سازی
doping
U
ناخالص سازی
miniaturization
U
کوچک سازی
illumination
U
روشن سازی
latticework
U
شبکه سازی
stacking
U
پشته سازی
inurement
U
معتاد سازی
invalidation
U
باطل سازی
conditioning
U
شایسته سازی
tuning
U
میزان سازی
overturns
U
واژگون سازی
overturned
U
واژگون سازی
overturn
U
واژگون سازی
substructure
U
زیر سازی
brewing
U
ابجو سازی
refreshment
U
تازه سازی
lamponery
U
هجونامه سازی
lancination
U
مجروح سازی
lancination
U
پاره سازی
landscape painting
U
منظره سازی
lapidation
U
سنگسار سازی
strangling
U
خفه سازی
lapidification
U
سنگ سازی
latticing
U
شبکه سازی
levigation
U
نرم سازی
beautification
U
زیبا سازی
refreshments
U
تازه سازی
irreticence
U
فاش سازی
equating
U
هم ارز سازی
reclamation
U
اباد سازی
forgery
U
صورت سازی
bedding
U
محکم سازی
bedding
U
کف سازی بسترسازی
irksomeness
U
کسل سازی
bookbinding
U
کتاب سازی
fitting
U
جفت سازی
formulation
U
قاعده سازی
wearisomeness
U
کسل سازی
liquefaction
U
ابگونه سازی
simulations
U
همانند سازی
ostosis
U
استخوان سازی
notification
U
اگاه سازی
relocation
U
جابجا سازی
overconditioning
U
پرشرطی سازی
paling
U
نرده سازی
panel work
U
تنکه سازی
paneling
U
قاب سازی
panification
U
نان سازی
reductions
U
ساده سازی
reduction
U
ساده سازی
roofing
U
سقف سازی
simulation
U
شبیه سازی
simulation
U
فاهر سازی
simulations
U
فاهر سازی
simulations
U
شبیه سازی
simulation
U
همانند سازی
pimpling
U
حباب سازی
implementation
U
پیاده سازی
paralysation
U
فلج سازی
peneplanation
U
دشت سازی
perpetuation
U
جاودان سازی
curtailment
U
کوتاه سازی
mutilation
U
معیوب سازی
separating
U
جدا سازی
abbreviations
U
کوته سازی
abbreviation
U
کوته سازی
replacements
U
جانشین سازی
replacement
U
جانشین سازی
pilework foundation
U
پی سازی با شمع
pedogenesis
U
جلگه سازی
stripping
U
برهنه سازی
solution
U
چاره سازی
paralyzation
U
فلج سازی
pattern making
U
نمونه سازی
pattern making
U
مدل سازی
forgery
U
سند سازی
forgeries
U
صورت سازی
forgeries
U
سند سازی
solutions
U
چاره سازی
extinction
U
خاموش سازی
pacification
U
ارام سازی
miseenscene
U
صحنه سازی
modeller
U
قالب سازی
mortar mixing
U
ملات سازی
milling
U
ارد سازی
assimilation
U
همگون سازی
assimilation
U
درون سازی
smoothing
U
صاف سازی
arching
U
طاق سازی
municipalize
U
شهر سازی
mutualization
U
دو طرفه سازی
rejuvenation
U
جوان سازی
minimization
U
کمینه سازی
minimalization
U
کمینه سازی
microsoft
U
بهنگام سازی
exclusion
U
محروم سازی
fading
U
محو سازی
enrichment
U
غنی سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com