English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tri corn U کلاه سه گوشه سه شاخه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
axil U گوشه یا زاویه بین شاخه یا برگ با محوری که از ان منشعب میشود
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
hierarchical communications system U شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
to brachiate U از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
phyrgian cap U یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry U نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
corners U گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
cornering U گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
corner U گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
To live on borrowed money . To play for time . U این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
eremitic U گوشه نشینانه گوشه گیر
acute angle U گوشه تیز گوشه تند
cask U کلاه جنگی کلاه خود
casks U کلاه جنگی کلاه خود
get round the law U با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
ramify U شاخه شاخه شدن
forkedly U بطور شاخه شاخه
branches U شاخه شاخه شدن
arborization U شاخه شاخه شدگی
branch U شاخه شاخه شدن
jasey U کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
dog leg U شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
modiste U کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
bifurcate U چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
receding leg U شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
fork U سه شاخه
limbless U بی شاخه
fork U شاخه
knag U ته شاخه
intersection leg U شاخه
furcate U شاخه شاخه
acaulescent U بی شاخه
ramulose U شاخه شاخه
forking U سه شاخه
variation U شاخه
variations U شاخه
pin U در شاخه
pinned U در شاخه
pinning U در شاخه
trifurcation U سه شاخه
trifid U سه شاخه
ramulous U شاخه شاخه
ramus U شاخه
branch lines U شاخه
branch line U شاخه
bough U شاخه
limbs U شاخه
limb U شاخه
virga U شاخه
three way U سه شاخه
arm U شاخه
nid U شاخه
plugging U دو شاخه
doddered U بی شاخه
plugs U دو شاخه
plug U دو شاخه
forking U شاخه
nibs U شاخه
nib U شاخه
Br U شاخه
boughs U شاخه
connection plug U دو شاخه
embranchment U شاخه
branch cutter U شاخه بر
bifurcation U شاخه
branches U شاخه
branch U شاخه
sprigs U شاخه کوچک
linear portion U شاخه خطی
spraying U شاخه کوچک
sprays U شاخه کوچک
branching U شاخه گزینی
blind alley U شاخه بن بست
Dont break that branch off. U آن شاخه رانشکن
blind alleys U شاخه بن بست
field U شاخه [دانشی]
branchlet U شاخه کوچک
sprayed U شاخه کوچک
spray U شاخه کوچک
alley U شاخه ماز
alleyways U شاخه ماز
sprig U شاخه کوچک
topper U شاخه زن سوهان
toppers U شاخه زن سوهان
prong U شاخه رودیانهر
branch U شاخه [دانشی]
prongs U شاخه رودیانهر
area U شاخه [دانشی]
ramifications U شاخه شاخگی
twiggy U شاخه دار
forked U شاخه دار
link U شاخه رابط
provine U شاخه خوابانده
wing U شاخه شعبه
twing U شاخه کوچک
winging U شاخه شعبه
crotch U تیر دو شاخه
ram's horn hook U قلاب دو شاخه
viminal U شاخه دهنده
crotches U تیر دو شاخه
division U شاخه [دانشی]
twigged U شاخه دار
ramification U شاخه شاخگی
offshoot U شاخه نورسته
outbranch U شاخه گستردن
easing out line U شاخه شل کننده
passerine U شاخه نشین
offshoots U شاخه نورسته
ramify U شاخه بستن
dog leg U شاخه فرعی
ramify U شاخه دادن
distributary U رود شاخه
disbranch U بی شاخه کردن
triradiate U سه شاخه سه شعاعی
ramiform U شاخه مانند
line of business U شاخه پیشه
fork of ... river U شاخه رودخانه ...
tuning fork U دو شاخه صوتی
tributaries U شاخه انشعاب
grain U شاخه چنگال
branches U شاخه دراوردن
gray ramus U شاخه خاکستری
subshrub U شاخه کوچک
tributary U شاخه انشعاب
tuning forks U دو شاخه صوتی
arborescent U شاخه مانند
tributaries U شاخه رود
spriggy U شاخه دار
bifurcate U دو شاخه شدن
coppice U شاخه زاد
coppices U شاخه زاد
female plug U دو شاخه ماده
secateur U شاخه قطع کن
battery charging plug U دو شاخه باتری پر کن
banana pin U دو شاخه رادیو
tributary U شاخه رود
branch U شاخه دراوردن
lamin U شاخه پردهای
sprouts U جوانه شاخه
cable connector U دو شاخه کابل
sprouted U جوانه شاخه
branchy U شاخه دار
tow level forked junction U دو شاخه ناهمکف
lamina U شاخه پردهای
tow level forked junction U دو شاخه دو ترازه
traverse leg U شاخه پیمایش
alleys U شاخه ماز
sprout U جوانه شاخه
twig U : شاخه کوچک
twigs U : شاخه کوچک
biramous U دارای دو شاخه
three arm protractor U نقاله سه شاخه
intersection leg U شاخه یک همبر
affluent U شاخه رود
boughed U شاخه دار
insessorial U شاخه نشین
sprit U جوانه یا شاخه کوچک
deadwood U شاخه خشکیده درخت
layer U رگه شاخه خوابانده
bifurcation U تقسیم بدو شاخه
leg U شاخه مسیر حرکت
utensil plug U دو شاخه وسایل برقی
two pin plug U دو شاخه وسایل برقی
twin plug U دو شاخه وسایل برقی
strick U شاخه درخت کتان
tine U نوک شاخه یاسیخ
legs U شاخه مسیر حرکت
pricket U شمعدان شاخه دار
deflection component of trail U شاخه سمتی مسیر
percher U مرغ شاخه نشین
bifurcation U شکاف گاه شاخه
hierarchical communications system U شاخه ها و زیر دایرکتوری ها
dog-leg U [شاخه فرعی پله]
To cut off a branch . U شاخه ای را قطع کردن
to lop off a branch [from a tree] U شاخه ای را [از درختی] بریدن
cluster U اویز چند شاخه
cluster bomb U اویز چند شاخه
bayou U شاخه فرعی رودخانه
layers U رگه شاخه خوابانده
pruning knife U چاقوی شاخه زنی
wind component U شاخه سمتی باد
clusters U اویز چند شاخه
cluster bombs U اویز چند شاخه
unplugging U خارج کردن دو شاخه از سوکت
candelabrum U شمع دان چند شاخه
pallet jack U جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
truncate U شاخه زدن ناقص کردن
unplugs U خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplugged U خارج کردن دو شاخه از سوکت
truncated U شاخه زدن ناقص کردن
truncates U شاخه زدن ناقص کردن
leg U خط واصل بین دو نقطه شاخه
legs U خط واصل بین دو نقطه شاخه
pallet truck U جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
randie branching index U شاخص شاخه زنی رندیچ
lifting cart U جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
subshrub U شاخه فرعی گیاه کوچک
cultrate U بشکل چاقوی شاخه زنی
the tree shoot out brances U ازدرخت شاخه هایی بیرون زد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com