English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Western Samoa U کشور ساموآی غربی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Benin U کشور بنین در افریقای غربی
republic U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republics U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
Burundi U کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession U تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradited U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism U اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
innocent passage U مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
letter of recall U نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
nonaligned U کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
occidental U غربی
hesperian U غربی
westerly U غربی
south western U جنوب غربی
southwest U بادجنوب غربی
northwestwards U روبشمال غربی
westernizing U غربی شدن
westernizing U غربی کردن
westernizes U غربی شدن
Wild West U ایالتهای غربی
westernised U غربی کردن
westernised U غربی شدن
north-westerly U شمال غربی
north westerly U شمال غربی
westernize U غربی شدن
westernises U غربی شدن
westernising U غربی کردن
westernising U غربی شدن
westernizes U غربی کردن
westernize U غربی کردن
westernized U غربی کردن
westernized U غربی شدن
westwork U بدنه غربی
south-western U جنوب غربی
ind U هند غربی
NW U شمال غربی
north-western U شمال غربی
wester U طوفان غربی
to lie east and west U شرقی غربی
north western U شمال غربی
wester U باد غربی
west country whipping U بست غربی
westerly U باد غربی
northwestern U شمال غربی
Western Sahara U صحرای غربی
east elevation U نمای غربی
sou'westers U جنوب غربی
westernises U غربی کردن
westernmost U غربی ترین
western hemisphere U نیمکره غربی
westernization U غربی شدن
libeccio U باد جنوب غربی
turk's capcactus U کاکتوس هند غربی
westernising U تمدن غربی را پذیرفتن
libecchio U باد جنوب غربی
turk'shead U کاکتوس هند غربی
westernises U تمدن غربی را پذیرفتن
westernised U تمدن غربی را پذیرفتن
westernize U تمدن غربی را پذیرفتن
southwestwards U بسوی جنوب غربی
southwestward U بسوی جنوب غربی
southwesterner U اهل جنوب غربی
northwester U طوفان شمال غربی
southwest U واقع در جنوب غربی
first world U واقع دراروپای غربی
atlantic U دریای محیط غربی
narthex U ایوان غربی کلیسا
roaring forties U منطقه بادهای غربی
northwester U باد شمال غربی
westernized U تمدن غربی را پذیرفتن
southwester U باد جنوب غربی
westernizes U تمدن غربی را پذیرفتن
westernizing U تمدن غربی را پذیرفتن
southwestern U واقع در جنوب غربی
northwestwards U بطرف شمال غربی
Ivory Coast U کرانهی مرکزی و غربی افریقا
jonah crab U خرچنگ بزرگ امریکای غربی
piedmont U ناحیهای در شمال غربی ایتالیا
westerner U غربی وابسته به مغرب یا باختر
westerners U غربی وابسته به مغرب یا باختر
western U غربی وابسته به مغرب یا باختر
southwester U توفان یا تندباد جنوب غربی
westerns U غربی وابسته به مغرب یا باختر
GI U انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
GIs U انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
harmattan U بادخشک زمستانی سواحل غربی افریقا
Cornish U وابسته به کورنوال درجنوب غربی انگلستان
finlander U اهل فینلاند ذرشمال غربی روسیه
khowar U زبان رایج درشمال غربی پاکستان
denier U نوعی مسکوک در فرانسه و اروپای غربی
New World U نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
Indian style U [سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
troy U شهر تروا در شمال غربی اسیای صغیر
st helena U جزیره سنت هلن درجنوب غربی افریقا
granger road U راه اهنی که ازایالات غربی غله بارکرده میاورد
Nahavand U شهر نهاوند [در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
west lndies U جزایر هند غربی واقع بین اتازونی و امریکای جنوبی
rio treaty U پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
monroe doctrine U سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
albanega U [دیوار لچکی بین قوس نعل اسبی غربی و قاب مستطیل اطراف آن]
c U سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
Common Market U بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
western european union U ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
western european union U اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
marshall plan U طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
south-west U جنوب غربی سوی جنوب باختر
Alhambra U تزئینات الحمرا [در ساختمان غربی اسپانیا استفاده می شود که شامل مجموعه ای از غرفه های به هم متصل شده با دو حیاط بزرگ در هر گوشه می شود.]
territories U کشور
territory U کشور
soil U کشور
realms U کشور
realm U کشور
fatherland U کشور
fatherlands U کشور
nations U کشور
soiling U کشور
nation U کشور
soils U کشور
states U کشور
stating U کشور
countries U کشور
common wealth U کشور
land n U کشور
state- U کشور
state U کشور
country U کشور
stated U کشور
Maldives U کشور مالدیو
Portugal U کشور پرتغال
Philippines U کشور فیلیپین
Qatar U کشور قطر
Malaysia U کشور مالزی
home country U کشور اصلی
Kuwait U کشور کویت
Rwanda U کشور رواندا
Luxembourg U کشور لوکزامبورگ
Malawi U کشور مالاوی
Libya U کشور لیبی
Lesotho U کشور لسوتو
independency U کشور مستقل
New Zealand U کشور زلاندنو
Nigeria U کشور نیجریه
Niger U کشور نیجر
friendly state U کشور دوست
friendly state U کشور خودی
Nicaragua U کشور نیکاراگوا
Namibia U کشور نامیبی
Holland U کشور هلند
Namibia U کشور نامیبیا
great power U کشور با قدرت
Greece U کشور یونان
Nepal U کشور نپال
forwarding country U کشور فرستنده
Myanmar U کشور میانمار
Mali U کشور مالی
Mexico U کشور مکزیک
Mozambique U کشور موزامبیک
host nation U کشور میزبان
Paraguay U کشور پاراگوئه
Pakistan U کشور پاکستان
Peru U کشور پرو
fisc U خزانه کشور
Oman U کشور عمان
host country U کشور میزبان
high court of U دیوانعالی کشور
Laos U کشور لائوس
traitor to the countruy U خائن کشور
secretary of state for home affairs U وزیر کشور
sea power U کشور دریایی
Belize U کشور بلیز
Bhutan U کشور بوتان
Botswana U کشور بوتسوانا
Burma U کشور برمه
respublica U کشور جمهوری
respublica U جمهوری کشور
Cambodia U کشور کامبوج
Cameroon U کشور کامرون
cloud-cuckoo-land U کشور پریون
Bahrain U کشور بحرین
sending state U کشور فرستنده
traitor to one's country U خائن به کشور
theocrat U خداوند کشور
the youth of the country U جوانان کشور
the superme court U دیوانعالی کشور
the play of europe U کشور سویس
Albania U کشور آلبانی
Andorra U کشور آندورا
Spain U کشور اسپانیا
southland U کشور نیمروز
Angola U کشور انگولا
Argentina U کشور آرژانتین
Bahamas U کشور باهاما
Colombia U کشور کلمبیا
Costa Rica U کشور کاستاریکا
Morocco U کشور مغرب
midland U داخله کشور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com