English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dash U کشتی تهاجمی
dashed U کشتی تهاجمی
dashes U کشتی تهاجمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
innocent passage U مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
Other Matches
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
attacking [style of play, player] <adj.> U تهاجمی
offensive <adj.> U تهاجمی
incursive U تهاجمی
aggressive U تهاجمی
play marking U حرکات تهاجمی
hard advertising U تبلیغات تهاجمی
power struggle U نقشه تهاجمی
offensive war U جنگ تهاجمی
shock troops U گروه تهاجمی
offensive alliance U پیمان تهاجمی
offensive league U اتحادیه تهاجمی
offensive block U دفاع تهاجمی
furor U خشم تهاجمی
skate U بازی تهاجمی
skated U بازی تهاجمی
power play U نقشه تهاجمی
skates U بازی تهاجمی
offensive weapon U سلاح تهاجمی
scrappiest U بازی تهاجمی سریع
scrappier U بازی تهاجمی سریع
offensive movement U حرکت تهاجمی شمشیرباز
simple wing U طرح تهاجمی با خط نامتعادل
scrappy U بازی تهاجمی سریع
offensive U اهانت امیز تهاجمی
offensives U اهانت امیز تهاجمی
slot t U نوعی طرح تهاجمی
slot formation U نوعی طرح تهاجمی
attack cargo ship U ناو باربری تهاجمی
attack aircraft carrier U ناو هواپیمابر تهاجمی
look-in U روش پاس تهاجمی
offensives U تهاجم تهاجمی حمله عمومی
flying wedge U نوعی مانور تهاجمی قدیمی
offensive U تهاجم تهاجمی حمله عمومی
progressive attack U پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
end run U بازی تهاجمی با دور زدن دفاع
split t U نوعی طرح تهاجمی شبیه به جبهه تی
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
leg theory U روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
slants U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slant U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
statue of liberty play U بازی تهاجمی از بازیگر گوش که با بلندکردن دست خودحریف را گول می زند
strong side U سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
slanted U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
quick opener U بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
free on boand U تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
orthodromy U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
prow U کشتی عرشه کشتی
prows U کشتی عرشه کشتی
triple option U بازی تهاجمی با3 اختیار دادن توپ به مدافع پرتاب بازیگرمیانی حفظ توپ و دویدن باان یا پاس دادن
keelage U حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
sail ho! U کشتی !کشتی !
carina U کشتی
catch U کشتی کج
bilge U اب ته کشتی
by water U با کشتی
afloat U در کشتی
carinae U کشتی
ark U کشتی
collier U کشتی
argo U کشتی
on board a ship U در کشتی
on shipboard U در کشتی
wrestling U کشتی
vessels U کشتی
vessel U کشتی
decked U پل کشتی
ship کشتی
decks U پل کشتی
bottoms U کشتی
flattest U پل کشتی
deck U پل کشتی
Take a copper vessel, pour water in it and let it stay overnight U کشتی مس
on the water U در کشتی
bottom U کشتی
ships U کشتی
aft U در پس کشتی
flat U پل کشتی
ship haven U یک کش کشتی
on the sea U در کشتی
boarded U کشتی
hulks U کشتی
foreship U سر کشتی
puppis U کشتی دم
board U کشتی
hulk U کشتی
tramp steamer U کشتی ازاد
argosy U کشتی بزرگ
shipboard U کنار کشتی
cuddy U اطاقک کشتی
amidships U درمیان کشتی
double-decker U کشتی دوعرشهای
amid ships U درمیان کشتی
strands U به گل نشستن کشتی
training ship U کشتی اموزشی
aport U بطرف چپ کشتی
auxiliary ship U کشتی تدارکاتی
shipboard U صحنه کشتی
towboat U کشتی یدک کش
caboose U اشپزخانه کشتی
at the fore U در جلوی کشتی
argosy U کشتی تجاری
strand U به گل نشستن کشتی
topsldes U بادخوربدنه کشتی
double-deckers U کشتی دوعرشهای
coxswain U مباشر کشتی
cutwater U دماغه کشتی
shipbuilding U کشتی سازی
passenger liner U کشتی مسافری
dockyards U تعمیرگاه کشتی
passenger liner U کشتی مسافربری
pilotage U راهنمایی کشتی
wrech U کشتی شکستگی
wrecked U کشتی شکسته
bill of loading U بارنامه کشتی
bill of lading U ستمی کشتی
ship propeller U پروانه کشتی
wrech U کشتی شکسته
deck seamanship U ملوان پل کشتی
dockyard U تعمیرگاه کشتی
parent ship U کشتی مادر
wresthing match U مسابقه کشتی
ship papers U اسناد کشتی
dressing ship U تزیین کشتی
packet boat U کشتی نامه بر
doutful category U کشتی مشکوک
bill of loading U جواز کشتی
pancratist U کشتی گیر
To launch a ship (boat). U کشتی به آب انداختن
drillship کشتی حفاری
propeller U پروانه کشتی
wrestling match U مسابقه کشتی
bilge water U گنداب کشتی
deck plan U افق پل کشتی
docks U تعمیرگاه کشتی
berth U خوابگاه کشتی
bige water U گنداب کشتی
berthed U خوابگاه کشتی
predial or prae U کشتی روستایی
berthing U خوابگاه کشتی
ship safety U سلامت کشتی
berths U خوابگاه کشتی
ship handling U مانور با کشتی
ship building U کشتی سازی
ship's master U افسرارشد کشتی
HMS U کشتی انگلیسی
docked U تعمیرگاه کشتی
dock U تعمیرگاه کشتی
afterdeck U عقب کشتی
war vessel U کشتی جنگی
war ship U کشتی جنگی
deck plan U صفحه پل کشتی
pleasure boat U کشتی تفرجی
deck gang U ملوان پل کشتی
deadman U مهاربند کشتی
troopship U کشتی سرباز بر
tramp vessel U کشتی ازاد
cargo U محموله کشتی
cargoes U محموله کشتی
shipboard U پهلوی کشتی
tender ship U کشتی تدارکاتی
stranding U به گل نشستن کشتی
sailer U کشتی بادبانی
sailing vessel U کشتی بادبانی
screwpropeller U پروانه کشتی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com