Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
convoy
U
کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoys
U
کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dromond
U
کشتی جنگی یا بازرگانی قرون وسطی
carry ship
U
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
cartel ship
U
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
capital ship
U
کشتی جنگی یی که فرفیت ان بیش از ده هزار تن و مسلح به توپهایی با کالیبر بیش از8 اینچ باشد
holdees
U
پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
beach gear
U
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
topgallant
U
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
warships
U
کشتی جنگی ناو جنگی
warship
U
کشتی جنگی ناو جنگی
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
quarterdecks
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
war material
U
وسایل جنگی
camouflage
U
پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaged
U
پنهان کردن وسایل جنگی
personnel
U
کارکنان یاخدمه وسایل جنگی
camouflaging
U
پنهان کردن وسایل جنگی
warlike
U
وسایل جنگی مربوط به جنگ
camouflages
U
پنهان کردن وسایل جنگی
merchantman
U
کشتی بازرگانی
equipment
U
تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
master mariner
U
ناخدای کشتی بازرگانی
indiaman
U
کشتی ای که در بازرگانی باهندبکار میرود
battleships
U
کشتی جنگی
navies
U
کشتی جنگی
navy
U
کشتی جنگی
battleship
U
کشتی جنگی
combatant vessel
U
کشتی جنگی
war vessel
U
کشتی جنگی
war ship
U
کشتی جنگی
polacca
U
کشتی دکلی بازرگانی دردریاهای مدیترانه
longboat
U
بزرگترین قایق داخل کشتی بازرگانی
polacre
U
کشتی دکلی بازرگانی دردریای مدیترانه
armement
U
مهمات کشتی جنگی
ship of the line
U
کشتی جنگی بزرگ
man of war
U
کشتی جنگی رزمناو
supercargo
U
مباشر کارهای بازرگانی وفروش کالا در کشتی
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
composite defense
U
دفاع ترکیب شده از وسایل و زمین و عدههای مختلف
ward room
U
اطاق افسران در کشتی جنگی
orlop
U
عرشه زیرین کشتی جنگی
orlop deck
U
عرشه زیرین کشتی جنگی
galleon
U
کشتی بادبانی بازرگانی یاجنگی اسپانیولی قرن پانزدهم
galleons
U
کشتی بادبانی بازرگانی یاجنگی اسپانیولی قرن پانزدهم
trireme
U
کشتی جنگی روم و یونان باستان
deck load
U
وسایل روی پل کشتی
judo
U
فن دفاع بدون اسلحه ژاپونی کشتی جودو
lazar housek
U
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
prizing
U
کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prize
U
کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prizes
U
کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prized
U
کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
camouflage
U
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaging
U
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflages
U
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaged
U
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
stage
U
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
stages
U
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
hush ship
U
کشتی جنگی که درجنگ بزرگ پیشین نهانی ساخته شده وبسیار کلان و تندرو بود
dock receipt
U
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
inbound traffic
U
مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
letter of marque
U
پروانه دستگیر کردن کشتی بازرگانی دشمن و غارت کردن اتباع ایشان
strategy
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
acrostolium
U
[قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
the open door
U
ازادی ورود بیگانگان به کشوری برای بازرگانی
opened
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
liberal education
U
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
open
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opens
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
piracy
U
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
court rug
U
فرش تالاری یا درباری
[این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
large ship
U
کشتی که بیش از 731 مترطول داشته باشد
imperial institute
U
بنگاه امپراطوری است در لندن برای پیشرفت بازرگانی
universal receiver
U
گیرندهای که با دی سی و هم ا سی کار میکند و دارای وسایل محافظ متعددی است
annular
U
وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
in self defence
U
برای دفاع
large scale computer
U
که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
an e. battle
U
جنگی که برای دو طرف یکسان است
back checker
U
بازگشته برای دفاع
cheated
U
موضعگیری برای دفاع
cheats
U
موضعگیری برای دفاع
cheat
U
موضعگیری برای دفاع
gopher wood
U
چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
hexahydrate
U
ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
orthotone
U
که ازخود دارای تیکه باشد
lateener
U
کشتی دارای بادبان سه گوش
bilgy
U
دارای بوی گنداب کشتی
lateen sail
U
کشتی دارای بادبان سه گوش
stern wheeler
U
کشتی دارای پروانه درعقب
to stand in the gap
U
برای دفاع اماده بودن
in defence of somebody
[something]
U
برای دفاع از کسی
[چیزی]
on guard
U
اماده برای دفاع باشید
dan
U
درجه 1 تا 01 برای مهارت در دفاع
pentaptote
U
اسمی که دارای پنج حالت باشد
spondee
U
وتدی که دارای دوهجای دراز باشد
tedradynamous
U
دارای شش پرچمی که دوپرچمش بلندتر باشد
an idiomatic experssion
U
عبارتی که دارای ساختمان ویژهای باشد
tonner
U
کشتی دارای تعداد معینی فرفیت
ketches
U
کشتی دارای بادبان جلو و عقب
ketch
U
کشتی دارای بادبان جلو و عقب
box defence
U
تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه
offensive weapon
U
در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
pork barrel
U
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
SMB
U
که به کاربر امکان دسترسی به فایل ها و وسایل جانبی کامپیوتر دیگر روی شبکه را میدهد به طوری که مانند منابع محلی باشد
high lift device
U
وسایل برای زیاد
slip rope
U
مهاری که دوسرش درکشتی ومیانش بکرانه بسته باشد.....کشتی رها شود
generic
U
که با کل وسایل سخت افزاری و نرم افزاری یک تولید کننده سازگار باشد
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
proceleusmatic foot
وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد.
Queen Mother
U
ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
prelatess
U
زنی که دارای مقام مترانی یا اسقفی باشد
sloe gin
U
عرق گندم که دارای اب میوه گوجه باشد
Queen Mothers
U
ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
pork pies
U
کلوچهای که دارای قیمه گوشت خوک باشد
contour map
U
نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
lagate a latere
U
نماینده پاپ که دارای اختیارات کامل باشد
oxer
U
اغل گاو که دارای نرده یاپرچین باشد
topographic map
U
نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
pork pie
U
کلوچهای که دارای قیمه گوشت خوک باشد
ox fence
U
اغل کاو که دارای نرده یاپرچین باشد
proceleusmatic
U
وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد
club car
U
واگن راه اهنی که دارای میزناهارخوری باشد
chloramine
U
هرنوع ترکیبی که دارای ازت و کلر باشد
forcing
U
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
force
U
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces
U
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
interfaces
U
تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
interface
U
تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
vacuole
U
گودال کوچکی که دارای اب یاهوا یا چیز دیگر باشد
shaggy ugs
U
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
infra red link
U
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
MIMD
U
معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
bent
U
اسم رمز برای خرابی وسایل
knight marshal
U
کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
double-faced
U
فرش های دو رو
[فرشی که پشت و روی آن دارای پرز باشد.]
vanity boxŠcaseŠor bag
U
قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
gamy
U
دارای بو و مزه گوشت شکارکه نزدیک فاسد شدن باشد
trapped
U
زمینی که دارای محدوده یاتلههای ماسهای بصورت مانع باشد
biddable
U
دارای دست قوی که قابل توپ زدن باشد پیشنهادشدنی
gamey
U
دارای بو و مزه گوشت شکار که نزدیک فاسد شدن باشد
zone ride
U
کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
aircraft mission equipment
U
وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما
battery
U
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
batteries
U
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
sync
U
حرف ارسالی برای سنکرون کردن وسایل
sync
U
بیت ارسالی برای سنکرون کردن وسایل
charge
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
into plane service
U
تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
equipment
U
وسایل مورد نیاز برای کار در یک کارخانه یا شرکت
path
[corridor]
for emergency vehicles
U
راه
[باز شده در جاده]
برای وسایل اورژانس
escry
U
فریاد و غریو جنگی سردادن نعره جنگی
third base
U
موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence.
U
در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
golf cart
U
گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
operator
U
وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
small computer systems interface
U
واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
buffering
U
استفاده از بافر برای ایجاد اتصال بین وسایل کند و سریع
operators
U
وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
samisch variation
U
واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
tetragraph
U
کلمه رمز چهار حرفی برای اسم گذاری و مشخص کردن وسایل
condition
U
1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل
schleman defence
U
دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
russian defence
U
دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
fishnet
U
نوعی تور که برای نگهداری یاکاشتن وسایل استتار در محل خود به کار می رود
How can you ask?
U
این باید واضح باشد برای تو
boat train
U
[خط ]
قطار با ارتباط به کشتی
[برای سفر]
racks
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracks
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracked
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
imperialism
U
سیاست مبتنی بر استفاده از وسایل سیاسی برای بسط قدرت اقتصادی درخارج از محدوده کشورامپریالیستی
racked
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
rack
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
battle drill
U
مشق جنگی تمرین جنگی
to have stood the test of time
U
برای مدت زیاد دوام آورده باشد
It is yours for keeps .
U
این برای همیشه پیش خودت باشد
voyage charter
U
اجاره دربست کشتی برای سفری مشخص
jettisons
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoning
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoned
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettison
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
prevention of stripping
U
ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
cpu
U
سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
hermaprodite
U
کسی که هم دارای حالات زنانگی وهم حالات مردانگی باشد
ssquare rig
U
کشتی دکل دار دارای بادبان خم شده بطرف دکل
dactyl
U
کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
grilse
U
ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
pestiferously
U
چنانکه برای اخلاق دیگران زیان اور باشد
empty
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptier
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptied
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empties
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptiest
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
barrier light
U
نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
jetsam
U
کالایی که برای سبک کردن کشتی به دریا می ریزند
jetsam
U
کالایی که برای سبک کردن کشتی بدریا می ریزند
self-
U
برای اطمینان از صحت نحوه کار کردن , معمولاگ حافظه , وسایل جانبی و دیسک درایوها بررسی می شوند
knowledge
U
وسایل و قوانین خبره را درباره یک موضوع مشخص اعمال میکند روی داده کاربر برای کمک به حل مشکل
tackles
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com