Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
he will be killed
U
کشته خواهدشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
do you think he will succeed?
U
ایاگمان میکنیدکامیاب خواهدشد
killed
U
کشته
he was killed
U
او کشته شد
killed in action
U
کشته
fallen
U
کشته
to go west
U
کشته شدن
to kiss the dust
U
کشته شدن
He was kI'lled on the spot.
U
جابجا کشته شد
the fallen
U
کشته شدگان
slack lime
U
اهک کشته
massicot
U
کشته سرب
to die in ones shoes
U
کشته شدن
killed steel
U
فولاد کشته
killed in action
U
کشته جنگی
slain
U
کشته شده
gruel
U
کشته شدن
food for powder
U
کشته شدنی
immolate
U
کشته شده
plastring trowel
U
ماله کشته کشی
To be crazy about agirl .
U
کشته مرده دختری بودن
The kI'lled and the wounded.
U
کشته وزخمی ( در جنگ وغیره )
It ilanded him in trouble .
U
آدم کار کشته ای است
Strange to say he was not kI'lled.
U
عجب آنکه کشته نشد
to have ones gruel
U
شکست خوردن کشته شدن
Memorial Day
U
روز یادبود کشته شدگان جنگی
They were all either kI'lled ou taken prisoners .
U
همگی آنها کشته یا گرفتا رشدند
I was literally ( nearly , almost ) kI'lled . I was within an ace of being kI'lled.
U
چیزی نمانده بود کشته بشوم
hydra
U
مار 9 سری که بدست هرکول کشته شده
to spray a tree
U
داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
He was killed when his parachute malfunctioned.
U
بخاطر اینکه چترش کار نکرد
[عیب فنی داشت]
او
[مرد]
کشته شد.
accelerationists
U
شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
oldster
U
ادم کار کشته که چهار سال در نیروی دریایی کار کرده باشد
to be assassinated
U
ترور شدن
[کشته شدن]
[به قتل رسانده شدن]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com