Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
To love someone from the bottom of ones heart .
U
کسی را از صمیم قلب دوست داشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
amativeness
U
دوست داشتن
affect
U
دوست داشتن
likes
U
دوست داشتن
liked
U
دوست داشتن
take kindly to
<idiom>
U
دوست داشتن
like
U
دوست داشتن
affects
U
دوست داشتن
savour
U
فهمیدن دوست داشتن
savours
U
فهمیدن دوست داشتن
loves
U
معشوقه دوست داشتن
loved
U
معشوقه دوست داشتن
savoured
U
فهمیدن دوست داشتن
savor
U
فهمیدن دوست داشتن
savouring
U
فهمیدن دوست داشتن
love
U
معشوقه دوست داشتن
list
U
خوش امدن دوست داشتن
idolizing
U
بحد پرستش دوست داشتن
idolizes
U
بحد پرستش دوست داشتن
idolized
U
بحد پرستش دوست داشتن
idolize
U
بحد پرستش دوست داشتن
idolising
U
بحد پرستش دوست داشتن
idolises
U
بحد پرستش دوست داشتن
idolised
U
بحد پرستش دوست داشتن
to be into somebody
[something]
<idiom>
U
کسی
[چیزی]
را دوست داشتن
wholehearted
U
از صمیم دل
wholeheartedly
U
از صمیم دل
cordially
U
از صمیم قلب
A friend in need is a friend indeed..
<proverb>
U
دوست آن باشد که گیرد دست دوست,در پریشان یالى و درماندگى.
I like to be friends with you.
U
من دوست دارم با تو دوست باشم.
I am
[have]
finished with you.
U
رابطه بین من و تو تمام شد!
[رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
I am done with you.
U
رابطه بین من و تو تمام شد!
[رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
long-
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longed
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longest
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
money to burn
<idiom>
U
بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
to keep up
U
از افسرده شدن نگاه داشتن باذنگاه داشتن
to keep down
U
زیرفرمان خودنگاه داشتن دراطاعت خود داشتن
abhorred
U
بیم داشتن از ترس داشتن از
differ
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
resides
U
اقامت داشتن مسکن داشتن
resided
U
اقامت داشتن مسکن داشتن
cost
U
قیمت داشتن ارزش داشتن
differed
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
hoping
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
hopes
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
hoped
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
hope
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
reside
U
اقامت داشتن مسکن داشتن
abhorring
U
بیم داشتن از ترس داشتن از
differs
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differing
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
to have by heart
U
ازحفظ داشتن درسینه داشتن
proffers
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffering
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffer
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
meanest
U
مقصود داشتن هدف داشتن
proffered
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
meaner
U
مقصود داشتن هدف داشتن
abhors
U
بیم داشتن از ترس داشتن از
mean
U
مقصود داشتن هدف داشتن
upkeep
U
بهنگام نگه داشتن . نگه داشتن وسایل در حالت فعال
dienophile
U
دی ان دوست
buddy
U
دوست
schoolmate
U
دوست
unfriended
U
بی دوست
bozo
U
دوست
philogynist
U
زن دوست
schoolmates
U
دوست
friendless
U
بی دوست
hydrophilic
U
اب دوست
buddies
U
دوست
formalist
U
دوست
philoginous
U
زن دوست
hydrophilic compound
U
اب دوست
amicable
U
دوست
friends
U
دوست
ally
U
دوست
heart to heart
U
دوست
heart-to-heart
U
دوست
chums
U
دوست
heart-to-hearts
U
دوست
chum
U
دوست
friend
U
دوست
allying
U
دوست
leal
U
دوست
philotechnic
U
صناعت دوست
pornerastic
U
جنده دوست
sweet tooth
U
شیرینی دوست
psychrophilic
U
سرما دوست
gallophile
U
فرانسه دوست
gregarious
U
گروده دوست
cobber
U
دوست صمیمی
solomon
U
صلح دوست
crony
U
دوست صمیمی
saprophytic
U
پوده دوست
philotechnic
U
صنعت دوست
nucleophile
U
هسته دوست
negrophil
U
سیاه دوست
negrophil
U
زنگی دوست
necrophilous
U
لاشه دوست
I need my e
U
من دوست دارم
myrmecophilous
U
مورجه دوست
ornithophilous
U
مرغ دوست
oxyphil
U
اسید دوست
oxyphile
U
اسید دوست
philanthrope
U
بشر دوست
philobiblic
U
کتاب دوست
philhellene
U
دوست یونان
phiadelphian
U
نوع دوست
patiot
U
میهن دوست
pen pals
U
دوست مکاتبهای
careerists
U
حرفه دوست
to make a friend of
U
دوست شدن با
peaceable
U
صلح دوست
fraternizes
U
دوست بودن
fraternized
U
دوست بودن
fraternize
U
دوست بودن
careerist
U
حرفه دوست
loyalist
U
دولت دوست
loyalists
U
دولت دوست
warlike
U
جنگ دوست
fraternising
U
دوست بودن
fraternises
U
دوست بودن
xenophile
U
بیگانه دوست
zoophilous
U
حیوان دوست
fraternised
U
دوست بودن
fraternizing
U
دوست بودن
dislike
U
دوست نداشتن
disliked
U
دوست نداشتن
cronies
U
دوست صمیمی
lovely
U
دوست داشتنی
loveliest
U
دوست داشتنی
lovelier
U
دوست داشتنی
rats
U
دوست بی وفا
phihellenic
U
یونانی دوست
loveable
U
دوست داشتنی
lovable
U
دوست داشتنی
disliking
U
دوست نداشتن
unlovely
U
دوست نداشتنی
humanitarian
U
بشر دوست
dislikes
U
دوست نداشتن
zoophilic
U
حیوان دوست
acidophile
U
ترشی دوست
dislikeable
U
دوست نداشتنی
friends
U
دوست کردن
electrophile
U
الکترون دوست
social
U
گروه دوست
sporting
U
بازی دوست
francophile
U
فرانسه دوست
friendly state
U
کشور دوست
germanophil
U
المان دوست
hail fellow
U
دوست صمیمی
halophilous
U
نمک دوست
hand and glove
U
دوست یک دل ویکزبان
hand and glove
U
دوست همراز
hand in glove
U
دوست یک دل ویکزبان
hand in glove
U
دوست همراز
philanthropist
U
بشر دوست
philanthropists
U
بشر دوست
friend
U
دوست کردن
dislikable
U
دوست نداشتنی
social
U
جمعیت دوست
acidophile
U
اسید دوست
his friend's murder
U
قتل دوست او
anglophile
U
انگلیسی دوست
boyfriends
U
دوست پسر
bibliophil
U
کتاب دوست
girlfriends
U
دوست دختر
boyfriend
U
دوست پسر
philhellenic
U
دوست یونان
cater cousin
U
دوست صمیمی
pen pal
U
دوست مکاتبهای
chessist
U
شطرنج دوست
girlfriend
U
دوست دختر
family men
U
زن و بچه دوست
culturist
U
فرهگ دوست
dendrophilous
U
درخت دوست
likable
U
دوست داشتنی
pen pal
U
دوست قلمی
pen pals
U
دوست قلمی
lithophilous
U
سنگ دوست
hydrophile
U
اب دوست علاقمند به اب
hydrophilic
U
اب دوست علاقمند به اب
likeable
U
دوست داشتنی
hydrophilic
U
ترکیب اب دوست
hydrophilic compound
U
ترکیب اب دوست
intimado
U
دوست صمیمی
isophilic
U
همجنس دوست
kissing kind
U
باهم دوست
lipophilic
U
چربی دوست
liquorish
U
نوشابه دوست
humnanist
U
همنوع دوست
patriots
U
وطن دوست
patriot
U
وطن دوست
francophil
U
فرانسه دوست
family man
U
زن و بچه دوست
expressionist
U
حالت دوست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com