English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ambidexter U کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
negroidal U زنگی وابسته بسیاهان کسیکه خون سیاهان در اوباشد
She may be right at that . U شاید هم حق با اوباشد
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
truly U بخوبی
as well as U بخوبی
beautifully U بخوبی
it is safe to say U بخوبی میتوان گفت
prettily U بخوبی چنانکه باید
It is common knowledge that ... U این را همه کس بخوبی میدانند که ...
native speaker U سخنگوی بخوبی زبان مادری
It's a well-known fact that .... U این را همه کس بخوبی میدانند که ...
as is well known U چنانکه همه کس بخوبی میدانند
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
well informed U بصیر بخوبی اگاه با اطلاع مطلع
print shop U بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
stratus U لایه یکنواخت و یک شکلی ازابرهای کم ارتفاع وخاکستری رنگ که از سطح زمین بخوبی دیده میشوند
he took my words in good part U سخنان مرا بخوبی تلقی نمود از سخنان من نرنجید
gospeller U کسیکه
one who U کسیکه
whom U کسیکه
dragman U کسیکه
blessed is he who U کسیکه
introspectionist U کسیکه معتقد به
long shot U کسیکه درمسابقات
minimalist U کسیکه خرسنداست
stalker U کسیکه میخرامد
constructionist U کسیکه قانون
whomso U بهر کسیکه
figurant U کسیکه باجمع میرقصد
rumormonger U کسیکه شایعه میسازد
misogynists U کسیکه از زن بیزار است
pall bearer U کسیکه در همراهی با جنازه
scaler U کسیکه مقیاس بکارمیبرد
snorter U کسیکه خرناس میکشد
benedick U کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
joggers U کسیکه اهسته می دود
jogger U کسیکه اهسته می دود
misogynist U کسیکه از زن بیزار است
euphuist U کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
nobs U کسیکه از طبقات بالاباشد
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
nob U کسیکه از طبقات بالاباشد
obstructionist U کسیکه برای جلوگیری
heliophobe U کسیکه ازافتاب بیزاراست
tugger U کسیکه کوشش وتقلامیکند
presentee U کسیکه چیزی باوعرضه شده
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
contrapuntist U کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
scapegoats U کسیکه قربانی دیگران شود
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
paperhanger U کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
paradoxist U کسیکه سخنهای متناقض میگوید
griper U کسیکه مرتب شکایت میکند
inductee U کسیکه وارد خدمت شده
personator U کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
pledger U کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
browser U کسیکه جسته وگریخته میخواند
gunfighter U کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
ortorian U کسیکه شرکت در خواندن بنماید
light sleeper U کسیکه خوابش سبک است
elephantiac U کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
malaprop U کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
hylicist U کسیکه معتقد به مادیات است
faunist U کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
negroid U کسیکه خون سیاهان در او باشد
fillbelly U کسیکه درکاری حریص باشد
first nighter U کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
liveryman U کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
depositor U کسیکه پول در بانک میگذارد
nightwalker U کسیکه شب در خواب راه میرود
demonist U کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
fruitarian U کسیکه با میوه زندگی میکند .
non entity U کسیکه بودونابوداو یکی است
deadhead U کسیکه بدون بلیط سوار
fruiter U کسیکه درخت میوه میکارد
embracer U کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
autodidact U کسیکه پیش خود میاموزد
prankster U کسیکه شوخی زننده کند
chain smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
stargazer U کسیکه به ستاره ها خیره شده
speller U کسیکه لغت را هجی میکند
songwriter U کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
somnambulistic U کسیکه درخواب راه میرود
soliloquizer U کسیکه باخود حرف میزند
soliloquist U کسیکه باخود حرف میزند
ghost-writers U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain-smokers U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
symposiarch U کسیکه جلسهای را اداره میکند
symposiast U کسیکه در بزم شرکت میکند
pranksters U کسیکه شوخی زننده کند
waxer U کسیکه موم مالی میکند
lobbyist U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
winegrower U کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
sitter U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitters U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
ghost-writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
purse bearer U کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
pseudologer U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
chain-smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
watcher U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
pseudologist U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
libertines U کسیکه پابند مذهب نیست
libertine U کسیکه پابند مذهب نیست
watchers U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
processionist U کسیکه با دستهای راه میافتد
revenant U کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
ghost writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
falconers U کسیکه با شاهین شکار میکند
sweaters U کسیکه عرق میکند پلوور
proselyte U کسیکه تازه بدینی واردشود
sandbagger U کسیکه کیسه شن بکار برد
sweater U کسیکه عرق میکند پلوور
whitener U شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
landsman U کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
moonlighter U کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
hylotheist U کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
knocker up U کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
progress chaser U کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
irreligionist U کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
jailŠetc U کسیکه زندان خانه اوشده است
irrepressible joy U کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
interpolator U کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
wool stapler U کسیکه تجارت پشم خام میکند
knobbler U کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
weekender U کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
vouchee U کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
nonunion U کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
octoroon U کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
prison bird U کسیکه زندان خانه او شده است
orthoepist U کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
ox man U کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
rock scorpion U کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
revelationist U کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
parroter U کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
pone U کسیکه ورق بازی رابر میزند
smatterer U کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
non abstainer U کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
loiterer U کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
vacuist U کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
malapropian U کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
milch cow U کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
the observed of all observers U کسیکه توجه همه سوی اوست
misanthropist U کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
syllogist U کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
mumbler U کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
my neighbour at dinner U کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
prisoner at the bar U کسیکه در نزد دادگاه متهم است
would be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
engrosser U کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
colonists U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
colonist U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
loiters U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitering U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitered U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loiter U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
undertakers U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertaker U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
sadist U کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
would-be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
end gatherer U کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
undertaking U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
sadistic U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
dabster U کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
conventionalist U کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
color bearer U کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
death watch U پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
canonist U کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
demonstrationist U کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
bedder U لله کسیکه بچه را خواب میکند
arsonist U کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
covenantee U کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
air controlman U کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
sadistically U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
free thinker U کسیکه دارای فکر ازاد بوده
gainer U کسیکه سود میبرد استفاده کننده
hemiplegic U کسیکه نیم بدنش فلج است
heteroclite U کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
garreteer U کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
head liner U کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
dragsman U لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
spoilsport U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
lumberjack U کسیکه الوار وتیر اره میکند
lumberjacks U کسیکه الوار وتیر اره میکند
spoilsports U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
poler U کسیکه باچوب یا دیرک کار یاحرکت کند
croppy U کسیکه موی سرش راکوتاه کرده باشد
pragamatist U کسیکه عملی بودن هر چیز راضر ر میداند
gatecrasher U کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
semifinalist U کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
allottee U کسیکه چیزی باو اختصاص داده شده
gatecrashers U کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
casual poor U کسیکه گاه گاهی نیازمند اعانه میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com