Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
head liner
U
کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
atop
U
دربالای
overhead
U
دربالای سر
its name
U
نامش
her name
U
نامش
mediaevalist
U
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
superlunar
U
واقع دربالای ماه
supraclavicular
U
واقع دربالای ترقوه
to ask somebody's name
U
از کسی نامش را پرسیدن
he is john by name
U
نامش جان است
knife board
U
نیمکت دوطرفه دربالای امنیبوس
supra orbital
U
واقع دربالای کاسه چشم
His nave was struck off the list.
U
نامش را از فهرست زده اند
brush and rails
U
مانعی مرکب از بوته و تیر دربالای ان
orphan
U
اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphaned
U
اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphans
U
اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
write-in
U
رای دادن به کسی که نامش در فهرست کاندیدها نیست
quantum
U
بسته دادهای که نامش از سیگنال مقدار گذاری شده باشد
stripper
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
write
U
رای دادن به کسی که نامش در لیست کاندیدهای حزبی نیست حذف
writes
U
رای دادن به کسی که نامش در لیست کاندیدهای حزبی نیست حذف
paginary
U
صفحهای
disk flower
U
گل صفحهای
clean
U
صفحهای
cleaned
U
صفحهای
cleanest
U
صفحهای
cleans
U
صفحهای
slab zinc
U
زینک صفحهای
disk armature
U
ارمیچر صفحهای
flagstone paving
U
فرش صفحهای
flange coupling
U
پیوست صفحهای
disc brake
U
ترمز صفحهای
plane wave
U
موج صفحهای
page printer
U
چاپگر صفحهای
plate clutch
U
کلاج صفحهای
plate condenser
U
خازن صفحهای
plate capacitor
U
خازن صفحهای
plate rheostat
U
رئوستای صفحهای
induction disk
U
اهنربای صفحهای
name part
U
بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
forms
U
صفحهای از صفحات کامپیوتری
formed
U
صفحهای از صفحات کامپیوتری
form
U
صفحهای از صفحات کامپیوتری
plane sinusoidal wave
U
موج سینوسی صفحهای
punchboard maze
U
ماز صفحهای سوراخدار
concrete tile press
U
پرس صفحهای بتن
side milling cutter
U
دستگاه فرز صفحهای
interplanar crystal spacing
U
فاصله بین صفحهای
interplanar spacing
U
فاصله بین صفحهای
home page
U
باز کردن صفحهای از وب سایت
superscribe
U
روی صفحهای گراور کردن
parent object
U
صفحهای که حاوی شی ارجاعی است
disk seal valve
U
لامپ خلاء با الکتردهای صفحهای
off page connector
U
اتصال دهنده برون صفحهای
coherence
U
فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
mealing table
U
صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
continuation
U
صفحهای ازمتن که به صورت صفحه اصلی است
wysiwyg
U
You What Is See WhatYou کلمه پردازهایی که تصاویر صفحهای تولید می کنند
burster
U
یک وسیله مکانیکی که خروجی کامپیوتری چند صفحهای راجدا میکند
halma
U
یکجور بازی روی صفحهای که 652 خانه چارگوش دارد
hatchment
U
صفحهای که نشانهای خانوادگی وسلاح شخص تازه مرده راروی ان نمود
planch
U
صفحهای از گل نسوزکه برای نگاه داشتن چیزی که دراتش گذاشته اندبکارمیرود
response
U
صفحهای در سیستم ویدیوی متن که به کاربر امکان وارد کردن داده میدهد
responses
U
صفحهای در سیستم ویدیوی متن که به کاربر امکان وارد کردن داده میدهد
shadowmask
U
صفحهای با سوراخهایی در مقابل صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای سه رنگ
control rod
U
میله لوله یا صفحهای درهسته شناسی که حاوی موادی است که نوترونها رابسرعت جذب میکند
click art
U
صفحهای از اشکال و تصاویرکه اماده بریده شدن هستند تادر اسناد کامپیوتری مورداستفاده قرار گیرند
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
format
U
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
formats
U
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
whom
U
کسیکه
blessed is he who
U
کسیکه
one who
U
کسیکه
gospeller
U
کسیکه
dragman
U
کسیکه
banner page
U
صفحهای که در ابتدا با تاریخ و زمان و نام متن و نام مشخص چاپ گیرند و چاپ میشود
flagstone paving
U
سنگفرش صفحهای سنگفرش تختهای
introspectionist
U
کسیکه معتقد به
minimalist
U
کسیکه خرسنداست
stalker
U
کسیکه میخرامد
constructionist
U
کسیکه قانون
whomso
U
بهر کسیکه
long shot
U
کسیکه درمسابقات
misogynist
U
کسیکه از زن بیزار است
misogynists
U
کسیکه از زن بیزار است
snorter
U
کسیکه خرناس میکشد
rumormonger
U
کسیکه شایعه میسازد
pall bearer
U
کسیکه در همراهی با جنازه
scaler
U
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
benedick
U
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
figurant
U
کسیکه باجمع میرقصد
euphuist
U
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
obstructionist
U
کسیکه برای جلوگیری
nobs
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
joggers
U
کسیکه اهسته می دود
heliophobe
U
کسیکه ازافتاب بیزاراست
jogger
U
کسیکه اهسته می دود
tugger
U
کسیکه کوشش وتقلامیکند
wonder worker
U
کسیکه معجزه میکند
nob
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
embracer
U
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
liveryman
U
کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
prankster
U
کسیکه شوخی زننده کند
faunist
U
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
lobbyists
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
chain-smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
fillbelly
U
کسیکه درکاری حریص باشد
personator
U
کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
ghost-writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
paralogist
U
کسیکه قیاس نادرست میسازد
paradoxist
U
کسیکه سخنهای متناقض میگوید
cessionary
U
کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
paperhanger
U
کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
ghost-writers
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
light sleeper
U
کسیکه خوابش سبک است
elephantiac
U
کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
chain smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
inductee
U
کسیکه وارد خدمت شده
non entity
U
کسیکه بودونابوداو یکی است
gigman
U
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
fruitarian
U
کسیکه با میوه زندگی میکند .
night walker
U
کسیکه در خواب راه میرود
chain-smokers
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
negroid
U
کسیکه خون سیاهان در او باشد
gossiper
U
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
griper
U
کسیکه مرتب شکایت میکند
gunfighter
U
کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
lobbyist
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
fruiter
U
کسیکه درخت میوه میکارد
pranksters
U
کسیکه شوخی زننده کند
hylicist
U
کسیکه معتقد به مادیات است
ortorian
U
کسیکه شرکت در خواندن بنماید
malaprop
U
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
first nighter
U
کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
lobbyer
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
nightwalker
U
کسیکه شب در خواب راه میرود
sitter
U
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
watcher
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
sweaters
U
کسیکه عرق میکند پلوور
stargazer
U
کسیکه به ستاره ها خیره شده
speller
U
کسیکه لغت را هجی میکند
songwriter
U
کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
somnambulistic
U
کسیکه درخواب راه میرود
soliloquizer
U
کسیکه باخود حرف میزند
soliloquist
U
کسیکه باخود حرف میزند
symposiast
U
کسیکه در بزم شرکت میکند
autodidact
U
کسیکه پیش خود میاموزد
libertines
U
کسیکه پابند مذهب نیست
libertine
U
کسیکه پابند مذهب نیست
watchers
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
winegrower
U
کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
scapegoats
U
کسیکه قربانی دیگران شود
falconer
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
falconers
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
weaner
U
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
waxer
U
کسیکه موم مالی میکند
symposiarch
U
کسیکه جلسهای را اداره میکند
sweater
U
کسیکه عرق میکند پلوور
browser
U
کسیکه جسته وگریخته میخواند
sandbagger
U
کسیکه کیسه شن بکار برد
pseudologist
U
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
proselyte
U
کسیکه تازه بدینی واردشود
deadhead
U
کسیکه بدون بلیط سوار
processionist
U
کسیکه با دستهای راه میافتد
pledger
U
کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
purse bearer
U
کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
depositor
U
کسیکه پول در بانک میگذارد
presentee
U
کسیکه چیزی باوعرضه شده
demonist
U
کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
pseudologer
U
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
ghost writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
sitters
U
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
revenant
U
کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
contrapuntist
U
کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
landsman
U
کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
irreligionist
U
کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
malapropian
U
کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
pone
U
کسیکه ورق بازی رابر میزند
weekender
U
کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
whitener
U
شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
irrepressible joy
U
کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
loiterer
U
کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
parroter
U
کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
jailŠetc
U
کسیکه زندان خانه اوشده است
knobbler
U
کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
wool stapler
U
کسیکه تجارت پشم خام میکند
knocker up
U
کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
milch cow
U
کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
misanthropist
U
کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
smatterer
U
کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
revelationist
U
کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
ox man
U
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
nonunion
U
کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
prison bird
U
کسیکه زندان خانه او شده است
non abstainer
U
کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
rock scorpion
U
کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
progress chaser
U
کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
prisoner at the bar
U
کسیکه در نزد دادگاه متهم است
my neighbour at dinner
U
کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com