English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
revelationist U کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
introspectionist U کسیکه معتقد به
hylicist U کسیکه معتقد به مادیات است
inspirationist U کسیکه کتاب مقدس را الهام خدابا وحی میداند
infallibilist U کسیکه معتقد است که پاپ اشتباه نمیکند
limitarian U کسیکه معتقد است بخش محدودی از مردم گیتی رستگاری روحانی خواهندداشت
solifidian U کسیکه معتقد است که ایمان تنهامایه رستگاری است
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
prescience U الهام
inanition U الهام
enthusiasms U الهام
revelations U الهام
uninspired U بی الهام
afflatus U الهام
apocalypse U الهام
afflation U الهام
revelation U الهام
infusion U الهام
enthusiasm U الهام
sprite U الهام
suggestion U الهام
suggestions U الهام
revealment U الهام
infusions U الهام
inspiration U الهام
divine inspiration U الهام خدایی
oracularly U از راه الهام
visions U وحی الهام
vision U وحی الهام
oracles U الهام الهی
inspirable U الهام شدنی
oracle U الهام الهی
inspires U الهام بخشیدن
brainwave U الهام ناگهانی
inspirator U الهام دهنده
inspired U الهام شده
inspire U الهام بخشیدن
d. insiration U الهام اسمانی
uninspired U الهام نگرفته
brainwaves U الهام ناگهانی
inspired books U کتابهای الهام شده
precognitive U وابسته به اطلاع یا الهام قبلی
precognition U الهام قبل ازوقوع امری
to buoy something [up] U به کسی [چیزی] الهام بخشیدن
believers U معتقد
believer U معتقد
Minaret design U طرح مناره با الهام گرفتن از مساجد
resurrectionist U معتقد برستاخیز
polygamist U معتقد به تعددزوجات
fatalist U معتقد به سرنوشت
casualist U معتقد به اتفاق
trinitarian U معتقد به تثلیث
predestinarian U معتقد به تقدیر
theist U معتقد بخدا
moralist U معتقد به اصول اخلاق
rationalistic U معتقد به اصالت عقل
red tapist U معتقد به red-tapism
materialist U معتقد به اصالت ماده
materialists U معتقد به اصالت ماده
moralists U معتقد به اصول اخلاق
rationalist U معتقد به فلسفه عقلانی
idealist U معتقد به ایده الیسم
nihilist U معتقد به مکتب nihilism
trinitarian U معتقد بوجوداقانیم ثلاثه
naturalist U معتقد به فلسفه طبیعی
naturalists U معتقد به فلسفه طبیعی
spiritualists U معتقد بارتباط باارواح
spiritualist U معتقد بارتباط باارواح
henotheist U معتقد یا وابسته به توحیدنوبتی
mysticism U توجیه مسائل سیاسی به مدد الهام واشراق عرفان
pierian spring U الهام بخش شعر وسخنوری چشمه مقدس شاعری
socialists U جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
rabbinist U معتقد به احادیث بنی اسرائیل
self righteous U معتقد بعدالت وتقوی خود
biracialism U معتقد به یا دارای دونژاد بودن
adoptionist U معتقد به فرزند خواندگی عیسی
principle U معتقد باصول ومبادی کردن
evolutionist U معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
self-righteousness U معتقد بعدالت وتقوی خود
epicurus U نام فیلسوف یونانی که معتقد
socialist U جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
self-righteous U معتقد بعدالت وتقوی خود
millenarian U معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
bureaucrats U فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
bureaucrat U فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
representationalist U معتقد بفلسفه ایده هاو افکار
totemist U معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
totemite U معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
animalist U مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
sabbatarian U مسیحی معتقد به تعطیل کار و عبادت در یکشنبه ها
geocentric U معتقد باینکه خداوندزمین رامرکز عالم وجودقرارداده
Trinity U سه گانگی [معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد] [تثلیث]
trade unionism U سیستمی که معتقد به بسط و توسعه این گونه اتحادیه هاست
anthropocentric U معتقد باینکه انسان اشرف مخلوقات و مرکز ثقل موجودات است
eyestrings U ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
solipsism U فرضیهای که معتقد است نفس انسان چیزی جز خودوتغییرات حاصله درنفس خودرا نمیشناسد
physiocrats U اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
unpremediated U پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
monetary school U مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
acanthus design U طرح پیچک [الهام گرفته شده از گیاهی به همین نام یعنی آکانتوس که بیشتر در طرح گل فرنگ یا گوبلن دیده می شود]
arabesque [Eslimi] U طرح اسلیمی [الهام گرفته شده از شاخک ها و پیچک های درخت مو که کل متن را به همراه نگاره های دیگر فرا می گیرد.]
futilitarian U کسی که معتقد است کوشش بشر بی فایده وبی نتیجه است
falangisme U نهضت فاشیستی اسپانیا که حزب معتقد به ان حالیه تنها حزب قانونی اسپانیاست
lysenkoism U نظریهای که معتقد است عوامل جسمانی وبدنی وشرایط محیط در وراثت موثر است
mercantilists U مرکانتیلیست ها اقتصاددانانی که معتقد بودندرفاه اقتصادی یک کشور دراثر بوجود امدن مازاد در ترازپرداختها و تراکم طلا وسایرفلزات گرانقیمت افزایش می یابد
weeping willow design U طرح بید مجنون [الهام گرفته شده از درخت بید مجنونی که خصوصا در فرش های قاب قابی و چهار محال استفاده می شود.]
immanentism U نظریه فسلفی که معتقد است رابطه میان خدا و فکر و روح و دنیا رابطهای ذاتی است
gospeller U کسیکه
blessed is he who U کسیکه
one who U کسیکه
dragman U کسیکه
whom U کسیکه
whomso U بهر کسیکه
constructionist U کسیکه قانون
long shot U کسیکه درمسابقات
stalker U کسیکه میخرامد
minimalist U کسیکه خرسنداست
individualism U فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
obstructionist U کسیکه برای جلوگیری
heliophobe U کسیکه ازافتاب بیزاراست
nob U کسیکه از طبقات بالاباشد
euphuist U کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
figurant U کسیکه باجمع میرقصد
nobs U کسیکه از طبقات بالاباشد
tugger U کسیکه کوشش وتقلامیکند
scaler U کسیکه مقیاس بکارمیبرد
misogynist U کسیکه از زن بیزار است
jogger U کسیکه اهسته می دود
misogynists U کسیکه از زن بیزار است
benedick U کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
snorter U کسیکه خرناس میکشد
joggers U کسیکه اهسته می دود
rumormonger U کسیکه شایعه میسازد
pall bearer U کسیکه در همراهی با جنازه
songwriter U کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
speller U کسیکه لغت را هجی میکند
purse bearer U کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
pseudologist U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
gunfighter U کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
pseudologer U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
somnambulistic U کسیکه درخواب راه میرود
griper U کسیکه مرتب شکایت میکند
fruitarian U کسیکه با میوه زندگی میکند .
fruiter U کسیکه درخت میوه میکارد
revenant U کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
sandbagger U کسیکه کیسه شن بکار برد
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
non entity U کسیکه بودونابوداو یکی است
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
soliloquist U کسیکه باخود حرف میزند
soliloquizer U کسیکه باخود حرف میزند
proselyte U کسیکه تازه بدینی واردشود
inductee U کسیکه وارد خدمت شده
ortorian U کسیکه شرکت در خواندن بنماید
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
winegrower U کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
paradoxist U کسیکه سخنهای متناقض میگوید
negroid U کسیکه خون سیاهان در او باشد
paperhanger U کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
nightwalker U کسیکه شب در خواب راه میرود
waxer U کسیکه موم مالی میکند
malaprop U کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
pledger U کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
personator U کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
processionist U کسیکه با دستهای راه میافتد
stargazer U کسیکه به ستاره ها خیره شده
embracer U کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
presentee U کسیکه چیزی باوعرضه شده
symposiarch U کسیکه جلسهای را اداره میکند
symposiast U کسیکه در بزم شرکت میکند
light sleeper U کسیکه خوابش سبک است
liveryman U کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
scapegoats U کسیکه قربانی دیگران شود
deadhead U کسیکه بدون بلیط سوار
libertines U کسیکه پابند مذهب نیست
libertine U کسیکه پابند مذهب نیست
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
browser U کسیکه جسته وگریخته میخواند
elephantiac U کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
lobbyist U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
demonist U کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
falconers U کسیکه با شاهین شکار میکند
prankster U کسیکه شوخی زننده کند
contrapuntist U کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
pranksters U کسیکه شوخی زننده کند
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
depositor U کسیکه پول در بانک میگذارد
sitters U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
autodidact U کسیکه پیش خود میاموزد
watcher U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
first nighter U کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
sitter U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
ghost-writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
sweater U کسیکه عرق میکند پلوور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com