English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
upperclassman U کسیکه در کلاسهای عالی دانشگاه یا دبیرستان درس میخواند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
upper classes U وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
upper class U وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
browser U کسیکه جسته وگریخته میخواند
orthoepist U کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
prep school U دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
prep schools U دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
O levels U آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
O level U آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
war college U دانشگاه عالی جنگ
ox man U کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
Master of Arts U صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
Masters of Arts U صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
she sings f.well U نسبتاخوب میخواند
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
coloratura U خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
coloraturas U خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
advanced level U پایه مهارت عالی در سطح عالی
parbasis U سرودی که دسته تهلیل خوانان بنام سازنده ان وبعنوان تماشاکنندگان میخواند
on an even keel <idiom> U به ترتیب عالی یا محیطی عالی
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
valedictorians U دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
valedictorian U دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
secondery school U دبیرستان
school U دبیرستان
secondary schools U دبیرستان
secondary school U دبیرستان
high school U دبیرستان
middle school U دبیرستان
high schools U دبیرستان
haute ecole U دبیرستان
middle schools U دبیرستان
schools U دبیرستان
gymnasiums U زورخانه دبیرستان
gymnasium U زورخانه دبیرستان
junior high school U دبیرستان مقدماتی
lycee U دبیرستان فرانسوی
gym U زورخانه دبیرستان
high school U مدرسه متوسطه دبیرستان
technical school U هنرستان دبیرستان فنی
principals U رئیس دانشکده یا دبیرستان
professors U معلم دبیرستان یا دانشکده
professor U معلم دبیرستان یا دانشکده
high schools U مدرسه متوسطه دبیرستان
junior school U دوره اول دبیرستان
junior schools U دوره اول دبیرستان
principal U رئیس دانشکده یا دبیرستان
lycee l U دبیرستان دولتی درفرانسه
public school U دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
juniors U دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
prom U مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده
junior U دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
proms U مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده
They dont recognize your high-school diploma here. U دیپلم دبیرستان شما را اینجا برسمیت نمی شناسند
non matriculated U دوره دبیرستان را بپیان نرسانده یا بدانشگاه پذیرفته نشده
universities U دانشگاه
academy دانشگاه
Univ U دانشگاه
college U دانشگاه
university U دانشگاه
colleges U دانشگاه
dramatics U کارهای هنری وخارج ازبرنامه دبیرستان و دانشکده روش نمایش
state university U دانشگاه دولتی
staff college U دانشگاه جنگ
college of [music, technology,...] U دانشگاه فناوری
president U رئیس دانشگاه
presidents U رئیس دانشگاه
technical university U دانشگاه فنی
Chancellor U رئیس دانشگاه
polytechnic U دانشگاه فناوری
the institution of a universit U تاسیس دانشگاه
academy U دانشگاه هنر
academical U دانشجوی دانشگاه
academies U دانشگاه اموزشگاه
senior technical college U دانشگاه فناوری
state university U دانشگاه ایالتی
Chancellors U رئیس دانشگاه
University of Applied Sciences [UAS] U دانشگاه فناوری
vice-chancellors U معاون رئیس دانشگاه
semesters U دوره 61 هفتهای دانشگاه
vice-chancellor U معاون رئیس دانشگاه
matriculant U قبول شده در دانشگاه
vice chancellor U معاون رئیس دانشگاه
semester U دوره 61 هفتهای دانشگاه
rector U رئیس دانشگاه رهبر
chairs U کرسی استادی در دانشگاه
chairing U کرسی استادی در دانشگاه
oxonian U وابسته به دانشگاه اکسفورد
rectors U رئیس دانشگاه رهبر
chaired U کرسی استادی در دانشگاه
chair U کرسی استادی در دانشگاه
proctor U مدیر اجرایی دانشگاه
extramural U مربوط به خارج از دانشگاه
send down U دانشجویی را از دانشگاه بیرون کردن
donnish U وابسته به یا همانند استاد دانشگاه
spring practice U دوره تمرینهای بهاری دانشگاه
He is majoring in mathematic at the university. U در دانشگاه رشته ریاضیات می هواند
mattriculation U نام نویسی دردانشکده یا دانشگاه
As a university professor , his performance stank. U طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه !
academicals U لباس رسمی استادی دانشگاه
matriculate U در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculation U دخول یا نام نویسی در دانشگاه
matriculation U امتحان ورودی دانشگاه کنکور
in the schools U مشغول دادن امتحانات دانشگاه
He was not admitted to the university. U اورا به دانشگاه راه ندادند
faculties U استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
matriculating U در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
faculty U استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
alma mater U سرود رسمی مدرسه یا دانشگاه
academic costume U لباس رسمی استادی دانشگاه
matriculates U در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculated U در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
varsity U تیم اول دانشگاه یا دانشکده دانشگاهی
sixth forms U دورهی آماده سازی برای دانشگاه
general staff college U دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
sixth form U دورهی آماده سازی برای دانشگاه
command and general staff college U دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
underclassman U شاگرد سالهای اول و دوم دانشگاه
berkeley unix U گونهای از UNIX که توسط دانشگاه کالیفرنیا
chancellery U رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
school and college ability test آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه
chancellory U رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
matriculating U در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
poll degree U درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
advisee U کسی که از مشاور در مدرسه یا دانشگاه کمک می گیرد
matriculates U در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
academia U حیطه ای از فعالیت ها و کار مرتبط با تحصیل در دانشگاه
he went out in the poll U امتحان دانشگاه را گذراندولی امتیاز ویژهای نگرفت
matriculated U در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculate U در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
jayvee U عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه
great go U امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
school doctor U استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
matricular U وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
university extension U تعمیم مزایای دانشگاه بدانش جویانی که دردانشگاه اقامت ندارند
bachelors U مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
bachelor U مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
lofty U عالی
beaut U عالی
par excellence U عالی
palmary U عالی
much U عالی
beauts U عالی
firsthand U عالی
braw U عالی
first rate U عالی
spiffy U عالی
nobby U عالی
whizbang U عالی
unrivaled U عالی
supreme U عالی
copesetic U عالی
eximious U عالی
high grade U عالی
imperial U عالی
copacetic U عالی
tophole U عالی
excellent U عالی
ripsnorting U عالی
plummier U عالی
plummiest U عالی
plummy U عالی
beautiful U عالی
magnificent U عالی
whizzbang U عالی
top hole U عالی
splendid U عالی
super U عالی
remarkable U عالی
knockouts U عالی
knockout U عالی
exquisite U عالی
advancing U عالی
advances U عالی
advance U عالی
capital U عالی
immense U عالی
famous U عالی
superbly U عالی
great <adj.> U عالی
awesome <adj.> U عالی
cool <adj.> U عالی
sick [British E] <adj.> U عالی
wicked <adj.> U عالی
superlative U عالی
superlatives U عالی
superb U عالی
swell U عالی
swelled U عالی
braves U عالی
braving U عالی
top-notch U عالی
living end <idiom> U عالی
wallies U عالی
high U عالی
advanced U عالی
ripping U عالی
spankings U عالی
spanking U عالی
slap-up U عالی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com