Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
air controlman
U
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stripper
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
control column
U
فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
control surface angle
U
زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
pointing device
U
وسیله ورودی که محل نشانه گر را روی صفحه کنترل میکند طبق حرکت آن توسط کاربر
mechanical mouse
U
mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
cable drum
U
قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
cascade control
U
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
electronic
U
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tasks
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
processor
U
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
control stick
U
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
controller
U
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
scsi
U
بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
controllers
U
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
climb mode
U
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
destructive cursor
U
نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
wonder worker
U
کسیکه معجزه میکند
sweaters
U
کسیکه عرق میکند پلوور
watcher
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
falconers
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
lobbyer
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
falconer
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
watchers
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
lobbyists
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
fruitarian
U
کسیکه با میوه زندگی میکند .
sweater
U
کسیکه عرق میکند پلوور
waxer
U
کسیکه موم مالی میکند
griper
U
کسیکه مرتب شکایت میکند
symposiast
U
کسیکه در بزم شرکت میکند
symposiarch
U
کسیکه جلسهای را اداره میکند
lobbyist
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
speller
U
کسیکه لغت را هجی میکند
aircraft control unit
U
کابین کنترل هواپیما
aircraft handover
U
تعویض کنترل هواپیما
aircraft modification and control
U
کنترل و هدایت هواپیما
aircraft handover
U
تبادل کنترل هواپیما
aircraft control unit
U
قسمت کنترل هواپیما
attitude control
U
کنترل وضعیت هواپیما
aircraft vectoring
U
کنترل سمتی هواپیما
advisory control
U
کنترل مشورتی هواپیما
axis of control
U
محور کنترل هواپیما
advisory control
کنترل آزاد هواپیما
engrosser
U
کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
colonist
U
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
colonists
U
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
arsonist
U
کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
end gatherer
U
کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
knobbler
U
کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
dragsman
U
لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
demonstrationist
U
کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
whitener
U
شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
garreteer
U
کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
spoilsports
U
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
spoilsport
U
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
lumberjack
U
کسیکه الوار وتیر اره میکند
moonlighter
U
کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
wool stapler
U
کسیکه تجارت پشم خام میکند
bedder
U
لله کسیکه بچه را خواب میکند
progress chaser
U
کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
lumberjacks
U
کسیکه الوار وتیر اره میکند
Web crawler
U
نرم افزاری که درهر صفحه وب جدید در اینترنت حرکت میکند و یک اندیس پایه روی محتوای هرصفحه ایجاد میکند
carriages
U
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
carriage
U
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
aircraft vectoring
U
کنترل مسیر سمتی هواپیما
eyelesi
U
دستگاه کنترل خودکار هواپیما
circumnavigation
U
کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
documentarian
U
کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
disseisor
U
کسیکه دیگری را ازتصرف ملک خودمحروم میکند
inlander
U
کسیکه درون کشور یا دورازمرز زندگی میکند
gauger
U
کسیکه گنجایش چلیک وغیره رامعین میکند
quarterfinalist
U
کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
wire dancer
U
کسیکه که روی سیم میرقصد و بازی میکند
winnower
U
کسیکه باد افشانی میکند ماشین بوجاری
wine taster
U
کسیکه شراب را بوسیله چشیدن ازمایش میکند
foundationer
U
کسیکه ازدرامدبنگاه وقف شدهای زندگی میکند
jawsmith
U
کسیکه با محبت زیاد مردم فریبی میکند
lounger
U
کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
control line
U
ارتباط بین اپراتور و خط کنترل هواپیما
instrument flight
U
پرواز با کمک دستگاههای کنترل هواپیما
automatic carrier landing system
U
سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
paragraphist
U
کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
rigorist
U
کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
itemizer
U
کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
swamper
U
ساکن مرداب کسیکه الوار را جمع اوری میکند
multitudinist
U
کسیکه توده مردم را بیشتر ازافراد رعایت میکند
wiseacre
U
کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
wise acre
U
کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
appliances
U
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
appliance
U
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
occidentalist
U
کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
barriers
U
تورسیمی سد کننده حرکت هواپیما
cruising speed
U
سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
barrier
U
تورسیمی سد کننده حرکت هواپیما
lateral tell
U
پیشگیری هواپیما در حرکت عرضی
proxy agent
U
نرم افزاری که دستورات مدیریت شبکه را ترجمه میکند تا به نرم افزار مدیریتی امکان دهد تا وسیلهای که از پروتکل دیگر استفاده میکند را کنترل کند
automatic approach and landing
U
روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
land arm mode
U
سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
localizer mode
U
روش کنترل هواپیما بااستفاده از انتن سمت نما
instrument landing
U
فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
private d.
U
کسیکه دست مزد گرفته درکارویژه ایی کاریا اگاهی میکند
thaumaturge
U
کسیکه که کارهای خارق العاده ومعجزه نما میکند خرق عادت کن
ultraist
U
کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
barker
U
پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
impulsive
U
کسیکه از روی انگیزه انی وبدون فکر قبلی عمل میکند
scanner
U
وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners
U
وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
yawed
U
پهلو بپهلو حرکت دادن هواپیما
yaw
U
پهلو بپهلو حرکت دادن هواپیما
heading
U
جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
desired leading
U
سمت حرکت مطلوب هواپیما یا ناو
headings
U
جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
The aircrafts was flying in a northerly direction.
U
هواپیما در جهت شمال حرکت می کرد
to taxi to a standstill
U
حرکت آخر تا به ایست رسیدن
[هواپیما]
holding pattern
U
کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
automatic trim
U
روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
flatbed
U
وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
simple network management protocol
U
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
liner
U
باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
ground loop
U
تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
heading select feature
U
عرشه کمکی برای انتخاب سمت حرکت هواپیما
liners
U
باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
ansi
U
برنامه مستقیم نرم افزاری کوچک که کدهای کنترلی صفحه نمایش ANSI را تفسیر میکند و صفحه نمایش را کاملا کنترل میکند
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
crab angle
U
زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
circulating
U
چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
local area network
U
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
block time
U
زمان سپری شده ا لحظه شروع حرکت هواپیما تالحظه توقف
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
pitch control
U
کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
input/output
U
مدیریت و کنترل میکند
carriages
U
کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
carriage
U
کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
disturbing moment
U
گشتاوری که در جهت دوران هواپیما حول یک محور بر ان اثر میکند
simulator
U
برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
simulators
U
برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
ejection seat
U
صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
bomb release line
U
خط فرضی دور هدف که هواپیما بمب خود را داخل ان رها میکند
toss bombing
U
نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
lamber
U
کسیکه میش را هنگام زاییدن توجه میکند میشی که درحال زاییدن است
mouses
U
حرکت میکند
mouse
U
حرکت میکند
lan
U
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند
parallelled
U
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
parallelling
U
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
parallels
U
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
alert
U
وضعیت یک شی مشخص که یک اخطار را کنترل میکند
microinstruction
U
که عملیات ALU را در فرآیند کنترل میکند
alerted
U
وضعیت یک شی مشخص که یک اخطار را کنترل میکند
paralleled
U
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
alerts
U
وضعیت یک شی مشخص که یک اخطار را کنترل میکند
parallel
U
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
paralleling
U
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
bell crank
U
اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت
mediaevalist
U
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
urbanite
U
کسیکه در شهر زندگی میکند شهر نشین
master
U
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
masters
U
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
communication
U
کامپیوتری که ارسال داده در شبکه را کنترل میکند
mastered
U
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
roundest
U
آنچه در دایره حرکت میکند
round
U
آنچه در دایره حرکت میکند
systems analysis
U
برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
Micro Channel Architecture
U
- بیتی است که وسایل کنترل باس را پشتیانی میکند
cpu
U
فرکانس ساعت CPU که عملیات پردازنده را کنترل میکند
capturing
U
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capture
U
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
captures
U
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
attitude motor
U
موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
caloric engine
U
ماشینی که باهوای گرم حرکت میکند
combine
U
ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند
combines
U
ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند
transistor
U
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
nonprint
U
پالسی که از چاپ سطری تحت کنترل ماشین جلوگیری میکند
combining
U
ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند
image
[دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند.]
images
U
دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند
communication
U
وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند
handler
U
بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند
Hayes Corporation
U
مجموعه دستوراتی که مودمی را که حروف AT در نام آن است کنترل میکند
transistors
U
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
handlers
U
بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند
swing
U
هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
swings
U
هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
actuating horns
U
اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند
check point
U
نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
muff
U
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing
U
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs
U
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed
U
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com