Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
flagellant
U
کسیکه برای بخشودگی ازگناهان بخود شلاق میزند موجود یا انگل تاژک دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
soliloquist
U
کسیکه باخود حرف میزند
soliloquizer
U
کسیکه باخود حرف میزند
pone
U
کسیکه ورق بازی رابر میزند
smatterer
U
کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
wisecracker
U
کسیکه حرف کنایه داریا شوخی امیز میزند
land shark
U
کسیکه ملوانان رادردریاغارت میکندیابمال انها انگل میشود
smatterer
U
کسیکه بریده بریده حرف میزند
overslaugh
U
بخشودگی از کاری برای انجام کار بزرگتر
cat
U
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
cats
U
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
obstructionist
U
کسیکه برای جلوگیری
There are no tickets available for tonight .
U
بلیط برای امشب موجود نیست
vouchee
U
کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
metabolisms
U
تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
metabolism
U
تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
analog
U
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل خروجی دیجیتال به آنالوگ
itemizer
U
کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
yard man
U
کسیکه برای اداره کارهای طویله اجیر میشود
paragraphist
U
کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
analogues
U
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
analog
U
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
mock-ups
U
مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
analogue
U
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
sizes
U
محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
mock-up
U
مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
size
U
محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
share
U
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shares
U
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shared
U
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
provisor
U
کسیکه از طرف پاپ برای گرفتن درامد کلیسامعرفی میشد
fashionist
U
کسیکه برای خوش ایندمردم لباس وعادات خودرابسبک روزدرمیاورد
crammer
U
کسیکه کارش اماده کردن شاگردان برای امتحان بطورسطحی است
analogue
U
مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
analogues
U
مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
polymorph
U
عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
mediaevalist
U
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
penny a liner
U
کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
cilium
U
تاژک
cirrus
U
تاژک
flagellum
U
تاژک
current ratio
U
نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
Pentium Pro
U
قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا
flagellar
U
تاژک دار
flagellation
U
تشکیل تاژک
ciliolate
U
تاژک دار
polymastigote
U
دارای چند تاژک
flagellated
U
تاژک دار شدن
flagellating
U
تاژک دار شدن
flagellate
U
تاژک دار شدن
cirrose
U
تاژک دار مضرس
flagellates
U
تاژک دار شدن
cirhose
U
تاژک دار مضرس
upward compatible
U
طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
upwards compatible
U
طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
best fit
U
1-آنچه که تط ابق بیشتری با یک نیاز دارد 2-تابعی که کوچکترین تصادفی موجود در حافظه اصلی را انتخاب میکند برای یک صفحه مجازی در خواست شده
implied malice
U
سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
stripper
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
bituminous paint
U
رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
systems analysis
U
1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
releases
U
بخشودگی
dispensations
U
بخشودگی
concession
U
بخشودگی
dispensation
U
بخشودگی
exemption
[from]
U
بخشودگی
[از]
release
U
بخشودگی
remission
U
بخشودگی
released
U
بخشودگی
impunity
U
بخشودگی
forgiveness
U
بخشودگی
menu
U
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
menus
U
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
immunity
U
بخشودگی معافیت
tax concession
U
بخشودگی مالیاتی
exemption
U
استثناء بخشودگی
absolution
U
عفو بخشودگی
acquittance
U
رهایی بخشودگی
valid
U
سیگنال روی باس کنترل برای بیان اینکه روی باس آدرس ,آدرسی موجود است
indemnity
U
جبران زیان بخشودگی
indemnities
U
جبران زیان بخشودگی
bassist
U
کسی که ویلون سل میزند
server
U
بازیکنی که توپ را میزند
he rows 0 to the minute
U
او دقیقهای سی پارو میزند
it stings the conscience
U
وجدان را نیش میزند
rounder
U
کسی که دور میزند
roundsman
U
کسی که گشت میزند
he does nothing but talk
U
فقط حرف میزند
the horse refuses the fence
U
اسب از پر چین عقب میزند
It makes my stomach turn
[over]
.
<idiom>
U
دلم را به هم میزند.
[اصطلاح روزمره]
he coins money
U
گویی پول سکه میزند
cruiser
U
کشتی یا تاکسی یاکسی که گشت میزند
milk walk
U
گشتی که شیر فروش میزند گشت
cruisers
U
کشتی یا تاکسی یاکسی که گشت میزند
winging
U
گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
get what's coming to one
<idiom>
U
هرکسی نوع رفتار را خودش رقم میزند
wing
U
گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
gold digger
U
زنی که با افسونهای زنانه مردان را تیغ میزند
sprays
U
ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
spraying
U
ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
sprayed
U
ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
spray
U
ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
that is an offences to moralit
U
لطمه به خلاق میزند درعالم اخلاق خطاست
formed
U
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
forms
U
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
form
U
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
card sharps
U
قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
iam impatient to go
U
دلم شور میزند که بروم شتاب دارم برفتن
card sharp
U
قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
obstruction guard
U
میله جلو لوکوموتیوکه موانع را از روی ریلهاپس میزند
malingerer
U
سربازیاملوانی که خود رابناخوشی میزند و از زیر کارشانه خالی میکند
malingerers
U
سربازیاملوانی که خود رابناخوشی میزند و از زیر کارشانه خالی میکند
talk someone's ear off
<idiom>
U
آنقدر حرف میزند که انگاری سرگنجشک خورده
[اصطلاح روزمره]
satellite
U
انگل
satellites
U
انگل
hanger on
U
انگل
sponging
U
انگل
sponged
U
انگل
sponge
U
انگل
parasites
U
انگل
parasite
U
انگل
sycophants
U
انگل
sycophant
U
انگل
parastite
U
انگل
hangers-on
U
انگل
hanger-on
U
انگل
parasital
U
انگل
raff
U
انگل
tagalong
U
انگل
hosted
U
انگل دار
host
U
انگل دار
haematozoon
U
انگل خونی
zany
U
ادم انگل
engels law
U
قانون انگل
epizoon
U
انگل برونی
wide-angle
U
واید انگل
wide angle
U
واید انگل
zooparasite
U
انگل حیوانی
anaclisis
U
انگل وارگی
inquiline
U
انگل کم ازار
hosting
U
انگل دار
secondary planet
U
انگل قمر
parasitology
U
انگل شناسی
endoparasite
U
انگل داخلی
engel's law
U
قانون انگل
free rider
U
آدم انگل
parasitically
U
انگل وار
entophyte
U
انگل درونی
parasiticide
U
ماده انگل کش
parasitize
U
انگل شدن بر
hosts
U
انگل دار
foliicolous
U
انگل برگ
footlicker
U
انگل طفیلی
parasitologist
U
انگل شناس
stray current
U
جریان انگل
sponging
U
انگل شدن
ectoparasite
U
انگل برون زی
guest
U
انگل خارجی
autoecious
U
انگل یک میزبانی
zooparasite
U
حیوان انگل
idle rich
U
ثروتمندان انگل
plasmodium
U
انگل مالاریا
to sponge
[on]
U
انگل شدن
sponge
U
انگل شدن
guests
U
انگل خارجی
sponged
U
انگل شدن
ectoparasite
U
انگل خارجی
anaclitic depression
U
افسردگی انگل واره
hemoflagellate
U
تاژکداران انگل خون
anglian
U
زبان قوم انگل ها
endamoeba
U
امیب انگل روده
leeches
U
خفاش خون اشام انگل
leech
U
خفاش خون اشام انگل
gonococcus
U
انگل یا میکرب سوزاک گونوکوک
heterophyte
U
گیاه انگل گیاهان دیگر
trichinous
U
مربوط به کرم انگل گوشت خوک
wheatworm
U
کرم کوچک انگل گندم و علوفه
wheat eel
U
کرم کوچک انگل گندم و علوفه
juke joint
U
رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
microparasite
U
انگلهای کوچک وذره بینی ریز انگل
roundworm
U
انواع کرم های گرد انگل روده
plasmodium
U
نوعی از پلاسمودیدها که انگل یاختههای خون میشوند
horsewhip
U
شلاق
scourge
U
شلاق
lashed
U
شلاق
lashes
U
شلاق
the lash
U
شلاق
flagellum
U
شلاق
lash
U
شلاق
horsewhipped
U
شلاق
whip
U
شلاق
whipped
U
شلاق
whips
U
شلاق
horsewhips
U
شلاق
scourage
U
شلاق
whiplash
U
شلاق
gad
U
شلاق
knout
U
شلاق
whiplashes
U
شلاق
horsewhipping
U
شلاق
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com