English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
figurant U کسیکه باجمع میرقصد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
figurante U رقاصهای که باجمع میرقصد
wire dancer U کسیکه که روی سیم میرقصد و بازی میکند
in company U باجمع
quirister U باجمع خواندن
pixies U پریزادی که درماهتاب میرقصد
pixie U پریزادی که درماهتاب میرقصد
pixy U پریزادی که درماهتاب میرقصد
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
taxi dancer U دختری که در کلاس رقص یاکاباره در مقابل پول بامشتریان دیگر میرقصد
adagio رقص دو نفری که زن روی پنجهء پا میرقصد و بکمک مرد آهسته بهوا میپرد
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
one who U کسیکه
dragman U کسیکه
gospeller U کسیکه
whom U کسیکه
blessed is he who U کسیکه
introspectionist U کسیکه معتقد به
long shot U کسیکه درمسابقات
stalker U کسیکه میخرامد
constructionist U کسیکه قانون
whomso U بهر کسیکه
minimalist U کسیکه خرسنداست
euphuist U کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
benedick U کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
misogynist U کسیکه از زن بیزار است
misogynists U کسیکه از زن بیزار است
pall bearer U کسیکه در همراهی با جنازه
snorter U کسیکه خرناس میکشد
scaler U کسیکه مقیاس بکارمیبرد
jogger U کسیکه اهسته می دود
rumormonger U کسیکه شایعه میسازد
joggers U کسیکه اهسته می دود
heliophobe U کسیکه ازافتاب بیزاراست
obstructionist U کسیکه برای جلوگیری
tugger U کسیکه کوشش وتقلامیکند
nobs U کسیکه از طبقات بالاباشد
nob U کسیکه از طبقات بالاباشد
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
ortorian U کسیکه شرکت در خواندن بنماید
browser U کسیکه جسته وگریخته میخواند
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
chain-smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
paperhanger U کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
presentee U کسیکه چیزی باوعرضه شده
pledger U کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
gunfighter U کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
personator U کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
autodidact U کسیکه پیش خود میاموزد
griper U کسیکه مرتب شکایت میکند
paradoxist U کسیکه سخنهای متناقض میگوید
hylicist U کسیکه معتقد به مادیات است
inductee U کسیکه وارد خدمت شده
liveryman U کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
elephantiac U کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
embracer U کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
malaprop U کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
light sleeper U کسیکه خوابش سبک است
depositor U کسیکه پول در بانک میگذارد
faunist U کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
demonist U کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
deadhead U کسیکه بدون بلیط سوار
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
nightwalker U کسیکه شب در خواب راه میرود
non entity U کسیکه بودونابوداو یکی است
contrapuntist U کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
fillbelly U کسیکه درکاری حریص باشد
first nighter U کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
fruitarian U کسیکه با میوه زندگی میکند .
fruiter U کسیکه درخت میوه میکارد
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
symposiast U کسیکه در بزم شرکت میکند
negroid U کسیکه خون سیاهان در او باشد
ghost-writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
speller U کسیکه لغت را هجی میکند
waxer U کسیکه موم مالی میکند
songwriter U کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
somnambulistic U کسیکه درخواب راه میرود
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
soliloquizer U کسیکه باخود حرف میزند
ghost-writers U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
sitters U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitter U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
prankster U کسیکه شوخی زننده کند
pranksters U کسیکه شوخی زننده کند
symposiarch U کسیکه جلسهای را اداره میکند
chain-smokers U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
lobbyist U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
chain smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
stargazer U کسیکه به ستاره ها خیره شده
watchers U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
soliloquist U کسیکه باخود حرف میزند
libertine U کسیکه پابند مذهب نیست
libertines U کسیکه پابند مذهب نیست
purse bearer U کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
pseudologist U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
watcher U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
proselyte U کسیکه تازه بدینی واردشود
sweater U کسیکه عرق میکند پلوور
falconers U کسیکه با شاهین شکار میکند
processionist U کسیکه با دستهای راه میافتد
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
sweaters U کسیکه عرق میکند پلوور
scapegoats U کسیکه قربانی دیگران شود
winegrower U کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
revenant U کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
pseudologer U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
sandbagger U کسیکه کیسه شن بکار برد
irrepressible joy U کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
would be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
vacuist U کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
vouchee U کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
wool stapler U کسیکه تجارت پشم خام میکند
hylotheist U کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
irreligionist U کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
head liner U کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
interpolator U کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
hemiplegic U کسیکه نیم بدنش فلج است
whitener U شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
heteroclite U کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
weekender U کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
the observed of all observers U کسیکه توجه همه سوی اوست
jailŠetc U کسیکه زندان خانه اوشده است
smatterer U کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
nonunion U کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
octoroon U کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
rock scorpion U کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
orthoepist U کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
ox man U کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
revelationist U کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
parroter U کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
progress chaser U کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
pone U کسیکه ورق بازی رابر میزند
non abstainer U کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
my neighbour at dinner U کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
mumbler U کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
knobbler U کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
knocker up U کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
landsman U کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
syllogist U کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
loiterer U کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
prison bird U کسیکه زندان خانه او شده است
malapropian U کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
milch cow U کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
misanthropist U کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
moonlighter U کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
prisoner at the bar U کسیکه در نزد دادگاه متهم است
covenantee U کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
bedder U لله کسیکه بچه را خواب میکند
dabster U کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
canonist U کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
spoilsport U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
loitering U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
sadist U کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
colonists U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
loiter U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
undertakers U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
death watch U پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
engrosser U کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
end gatherer U کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
undertaker U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
dragsman U لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
color bearer U کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
conventionalist U کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
loiters U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
colonist U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
free thinker U کسیکه دارای فکر ازاد بوده
sadistically U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
loitered U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
ambidexter U کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
lumberjack U کسیکه الوار وتیر اره میکند
lumberjacks U کسیکه الوار وتیر اره میکند
would-be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
air controlman U کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
gainer U کسیکه سود میبرد استفاده کننده
sadistic U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
arsonist U کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
undertaking U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
garreteer U کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
demonstrationist U کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
spoilsports U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
snuffer U وسیله یا کسیکه چراغی راروشن یا خاموش کند
mudlark U اهل کوچه کسیکه خودرا باخاک و گل می الاید
croppy U کسیکه موی سرش راکوتاه کرده باشد
intruders U کسیکه سرزده یا بدون اجازه وارد شود
shyster U کسیکه در قانون وسیاست فاقداصول اخلاقی است
intruder U کسیکه سرزده یا بدون اجازه وارد شود
irrigationist U کسیکه در مسائل وابسته به ابیاری علاقمند است
shoo in U کسیکه احتمال زیاد دارد برنده شود
nostradamus U کسیکه پیشه اش خبراز غیب دادن است
abstainer U پرهیزگار کسیکه از استعمال مسکرات پرهیز دارد
poler U کسیکه باچوب یا دیرک کار یاحرکت کند
allottee U کسیکه چیزی باو اختصاص داده شده
an incorrigible person U کسیکه اخلاقش اصلاح نپذیردیا بهبودی نیابد
perjurer U کسیکه در دادگاه مغایرباسوگند خود دروغ بگوید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com