Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
heliophobe
U
کسیکه ازافتاب بیزاراست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
heliophobia
U
بیزاری ازافتاب
sun burn
U
سوختگی ازافتاب
heliographic
U
وابسته به عکس برداری ازافتاب
mediaevalist
U
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
stripper
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
gospeller
U
کسیکه
whom
U
کسیکه
blessed is he who
U
کسیکه
one who
U
کسیکه
dragman
U
کسیکه
long shot
U
کسیکه درمسابقات
introspectionist
U
کسیکه معتقد به
constructionist
U
کسیکه قانون
whomso
U
بهر کسیکه
stalker
U
کسیکه میخرامد
minimalist
U
کسیکه خرسنداست
benedick
U
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
pall bearer
U
کسیکه در همراهی با جنازه
euphuist
U
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
misogynist
U
کسیکه از زن بیزار است
misogynists
U
کسیکه از زن بیزار است
figurant
U
کسیکه باجمع میرقصد
joggers
U
کسیکه اهسته می دود
jogger
U
کسیکه اهسته می دود
nob
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
wonder worker
U
کسیکه معجزه میکند
snorter
U
کسیکه خرناس میکشد
scaler
U
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
tugger
U
کسیکه کوشش وتقلامیکند
obstructionist
U
کسیکه برای جلوگیری
nobs
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
rumormonger
U
کسیکه شایعه میسازد
depositor
U
کسیکه پول در بانک میگذارد
fruitarian
U
کسیکه با میوه زندگی میکند .
fruiter
U
کسیکه درخت میوه میکارد
gigman
U
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
symposiarch
U
کسیکه جلسهای را اداره میکند
embracer
U
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
gossiper
U
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
griper
U
کسیکه مرتب شکایت میکند
gunfighter
U
کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
stargazer
U
کسیکه به ستاره ها خیره شده
speller
U
کسیکه لغت را هجی میکند
winegrower
U
کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
first nighter
U
کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
waxer
U
کسیکه موم مالی میکند
demonist
U
کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
elephantiac
U
کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
deadhead
U
کسیکه بدون بلیط سوار
contrapuntist
U
کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
weaner
U
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
faunist
U
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
cessionary
U
کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
symposiast
U
کسیکه در بزم شرکت میکند
fillbelly
U
کسیکه درکاری حریص باشد
songwriter
U
کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
hylicist
U
کسیکه معتقد به مادیات است
pseudologist
U
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
ortorian
U
کسیکه شرکت در خواندن بنماید
paperhanger
U
کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
revenant
U
کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
paradoxist
U
کسیکه سخنهای متناقض میگوید
paralogist
U
کسیکه قیاس نادرست میسازد
purse bearer
U
کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
pledger
U
کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
presentee
U
کسیکه چیزی باوعرضه شده
processionist
U
کسیکه با دستهای راه میافتد
proselyte
U
کسیکه تازه بدینی واردشود
sandbagger
U
کسیکه کیسه شن بکار برد
non entity
U
کسیکه بودونابوداو یکی است
nightwalker
U
کسیکه شب در خواب راه میرود
inductee
U
کسیکه وارد خدمت شده
somnambulistic
U
کسیکه درخواب راه میرود
negroid
U
کسیکه خون سیاهان در او باشد
soliloquizer
U
کسیکه باخود حرف میزند
personator
U
کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
light sleeper
U
کسیکه خوابش سبک است
liveryman
U
کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
lobbyer
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
soliloquist
U
کسیکه باخود حرف میزند
malaprop
U
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
night walker
U
کسیکه در خواب راه میرود
pseudologer
U
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
libertines
U
کسیکه پابند مذهب نیست
chain smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
falconers
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
chain-smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smokers
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
prankster
U
کسیکه شوخی زننده کند
pranksters
U
کسیکه شوخی زننده کند
libertine
U
کسیکه پابند مذهب نیست
lobbyist
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyists
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
sitter
U
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitters
U
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
browser
U
کسیکه جسته وگریخته میخواند
ghost-writers
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
autodidact
U
کسیکه پیش خود میاموزد
watcher
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
watchers
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
scapegoats
U
کسیکه قربانی دیگران شود
sweater
U
کسیکه عرق میکند پلوور
sweaters
U
کسیکه عرق میکند پلوور
ghost writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
falconer
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
loiter
U
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
hylotheist
U
کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
sadist
U
کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
loiters
U
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
malapropian
U
کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
milch cow
U
کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
misanthropist
U
کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
moonlighter
U
کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
mumbler
U
کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
loiterer
U
کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
undertaker
U
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
interpolator
U
کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
jailŠetc
U
کسیکه زندان خانه اوشده است
knobbler
U
کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
loitering
U
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
knocker up
U
کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
irrepressible joy
U
کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
landsman
U
کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
irreligionist
U
کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
loitered
U
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
undertakers
U
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
my neighbour at dinner
U
کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
spoilsports
U
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
progress chaser
U
کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
revelationist
U
کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
rock scorpion
U
کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
smatterer
U
کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
syllogist
U
کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
the observed of all observers
U
کسیکه توجه همه سوی اوست
vacuist
U
کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
vouchee
U
کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
weekender
U
کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
whitener
U
شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
prisoner at the bar
U
کسیکه در نزد دادگاه متهم است
prison bird
U
کسیکه زندان خانه او شده است
pone
U
کسیکه ورق بازی رابر میزند
spoilsport
U
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
would-be
U
کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
non abstainer
U
کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
nonunion
U
کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
octoroon
U
کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
orthoepist
U
کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
ox man
U
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
lumberjacks
U
کسیکه الوار وتیر اره میکند
lumberjack
U
کسیکه الوار وتیر اره میکند
parroter
U
کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
wool stapler
U
کسیکه تجارت پشم خام میکند
heteroclite
U
کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
ambidexter
U
کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
dragsman
U
لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
dabster
U
کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
gainer
U
کسیکه سود میبرد استفاده کننده
death watch
U
پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
sadistically
U
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
free thinker
U
کسیکه دارای فکر ازاد بوده
canonist
U
کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
bedder
U
لله کسیکه بچه را خواب میکند
sadistic
U
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
garreteer
U
کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
undertaking
U
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
demonstrationist
U
کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
would be
U
کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
conventionalist
U
کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
covenantee
U
کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
engrosser
U
کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
colonist
U
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
hemiplegic
U
کسیکه نیم بدنش فلج است
end gatherer
U
کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
arsonist
U
کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
color bearer
U
کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
head liner
U
کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
air controlman
U
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
colonists
U
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
abstainer
U
پرهیزگار کسیکه از استعمال مسکرات پرهیز دارد
wine taster
U
کسیکه شراب را بوسیله چشیدن ازمایش میکند
epilogist
U
کسیکه درپایان بازی شعری بخواندیانطقی اداکند
disseisee
U
کسیکه ازتصرف ملک خودمحروم شده است
poler
U
کسیکه باچوب یا دیرک کار یاحرکت کند
dipsomaniac
U
کسیکه میل مفرط بنوشابههای الکلی دارد
allottee
U
کسیکه چیزی باو اختصاص داده شده
ordinee
U
کسیکه تازه درجه شماسی گرفته است
irrigationist
U
کسیکه در مسائل وابسته به ابیاری علاقمند است
perjurer
U
کسیکه در دادگاه مغایرباسوگند خود دروغ بگوید
winnower
U
کسیکه باد افشانی میکند ماشین بوجاری
disseisor
U
کسیکه دیگری را ازتصرف ملک خودمحروم میکند
documentarian
U
کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
wire dancer
U
کسیکه که روی سیم میرقصد و بازی میکند
panic monger
U
کسیکه با دادن خبرهای بی پروپامردم را دچارهراس میسازد
pragamatist
U
کسیکه عملی بودن هر چیز راضر ر میداند
outpensioner
U
کسیکه از بنگاهی وفیفه میگیدرولی در انجابودباش ندارد
diner out
U
کسیکه بیشتراوقات شام وناهارخودرابیرون ازخانه میخورد
an incorrigible person
U
کسیکه اخلاقش اصلاح نپذیردیا بهبودی نیابد
snuffer
U
وسیله یا کسیکه چراغی راروشن یا خاموش کند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com