Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
have one's nose in a book
<idiom>
U
کرم کتاب خوانی داشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
have one's nose in a book
<idiom>
U
دائم سر توی کتاب داشتن
capitulary
U
کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
solfeggio
U
نت خوانی سولفش خوانی
solfege
U
نت خوانی سولفش خوانی
deuteronomic
U
وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
readers
U
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
caxton
U
کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
book of reference
U
کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
reader
U
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
invisible hand
U
منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
recitals
U
از بر خوانی
sol fa
U
نت خوانی
association
U
هم خوانی
lip-reading
U
لب خوانی
recital
U
از بر خوانی
associations
U
هم خوانی
lip reading
U
لب خوانی
recitation
U
از بر خوانی
solmization
U
نت خوانی
call in
U
تو خوانی
recitations
U
از بر خوانی
recitative
U
از بر خوانی
lamentations
U
مرثیه خوانی
harangued
U
رجز خوانی
palinlexia
U
وارونه خوانی
antiphony
U
تهلیل خوانی
mirror reading
U
وارونه خوانی
flyting
U
رجز خوانی
lamentation
U
مرثیه خوانی
harangues
U
رجز خوانی
catalexia
U
مکرر خوانی
psalmody
U
مزمور خوانی
solmizate
U
نت خوانی کردن
map reading
U
نقشه خوانی
illegutimation
U
حرمزادگی خوانی
solmization
U
وزن خوانی
phrenology
U
جمجمه خوانی
haranguing
U
رجز خوانی
psalmody
U
سرود خوانی
to stab in the back
U
ریزه خوانی
harangue
U
رجز خوانی
thought reading
U
اندیشه خوانی
scatter read
U
پراکنده خوانی
telepathy
U
اندیشه خوانی
silent reading
U
بیصدا خوانی
phrenological
U
وابسته به جمجمه خوانی
map reading
U
نقشه خوانی کردن
epigraphy
U
علم کتیبه خوانی
incantation
U
افسون خوانی جادوگری
declaims
U
رجز خوانی کردن
illegutimation
U
نادرستی نامشروع خوانی
incantations
U
افسون خوانی جادوگری
prayerfulness
U
عادت نماز خوانی
call statement
U
حکم فرا خوانی
direct reading instrument
U
دستگاه مستقیم خوانی
psalmodic
U
وابسته به زبور خوانی
solos
U
تک خوانی بطور انفرادی
orthoepic
U
مبنی بر درست خوانی
nocturn
U
سحر خوانی شبانه
declaiming
U
رجز خوانی کردن
declaimed
U
رجز خوانی کردن
declaim
U
رجز خوانی کردن
proofread
U
نمونه خوانی کردن
solo
U
تک خوانی بطور انفرادی
proofreading
U
نمونه خوانی کردن
proofreads
U
نمونه خوانی کردن
news room
U
اطاق روزنامه خوانی
slip
U
اشتباه در نقشه خوانی
kapell meister
U
رئیس دسته سرود خوانی
gray oral reading test
U
ازمون بلند خوانی گری
recitetion
U
از حفظ خوانی پس دادن درس
lipreading
U
فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
recitation
U
از حفظ خوانی بازگو نمودن درس حفظی شرح
recitations
U
از حفظ خوانی بازگو نمودن درس حفظی شرح
nowel
U
کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
longed
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long-
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
money to burn
<idiom>
U
بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
longer
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longest
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
to keep up
U
از افسرده شدن نگاه داشتن باذنگاه داشتن
to keep down
U
زیرفرمان خودنگاه داشتن دراطاعت خود داشتن
cost
U
قیمت داشتن ارزش داشتن
abhors
U
بیم داشتن از ترس داشتن از
to have by heart
U
ازحفظ داشتن درسینه داشتن
hopes
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
hoped
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
differs
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
hope
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
hoping
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
differing
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differ
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
proffers
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffering
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
differed
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
proffer
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffered
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
mean
U
مقصود داشتن هدف داشتن
meanest
U
مقصود داشتن هدف داشتن
resided
U
اقامت داشتن مسکن داشتن
abhorring
U
بیم داشتن از ترس داشتن از
meaner
U
مقصود داشتن هدف داشتن
resides
U
اقامت داشتن مسکن داشتن
reside
U
اقامت داشتن مسکن داشتن
abhorred
U
بیم داشتن از ترس داشتن از
upkeep
U
بهنگام نگه داشتن . نگه داشتن وسایل در حالت فعال
text
U
کتاب
texts
U
کتاب
booked
U
کتاب
bokk
U
کتاب
letter writer
U
کتاب
book
U
کتاب
books
U
کتاب
i sold the book for rials 0
U
کتاب را
that book
U
ان کتاب
hexateuch
U
شش کتاب
long for
U
اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
lead a dog's life
<idiom>
U
زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
to have something in reserve
U
چیزی بطوراندوخته داشتن چیزی درپس داشتن
text book
U
کتاب درسی
bibliograph
U
کتاب شناس
bibiliography
U
کتاب شناسی
primer
U
کتاب الفباء
primers
U
کتاب الفباء
textbooks
U
کتاب درسی
studious
U
کتاب خوان
abecedarium
U
کتاب الفباء
booklets
U
کتاب کوچک
booklet
U
کتاب کوچک
jackets
U
جلد کتاب
jacket
U
جلد کتاب
scriptures
U
کتاب مقدس
sketchbooks
U
کتاب مسوده
sketchbook
U
کتاب مسوده
songbook
U
کتاب سرود
speller
U
کتاب املاء
White Papers
U
کتاب سفید
White Paper
U
کتاب سفید
avesta
U
کتاب زرتشت
bookmakers
U
کتاب نویس
bookmaker
U
کتاب نویس
postscript
U
ضمیمه کتاب
postscripts
U
ضمیمه کتاب
textbook
U
کتاب درسی
glossary
U
کتاب لغت
book plates
U
برچسب کتاب
book plate
U
برچسب کتاب
your book
U
کتاب شما
wordbook
U
کتاب لغت
texts
U
کتاب درسی
text
U
کتاب درسی
word book
U
کتاب لغت
white book
U
کتاب سفید
vademecum
U
کتاب موردمراجعه
vademecum
U
کتاب درسی
cataloguing
U
کتاب فهرست
catalogues
U
کتاب فهرست
catalogued
U
کتاب فهرست
catalogue
U
کتاب فهرست
catalogs
U
کتاب فهرست
cataloging
U
کتاب فهرست
casebook
U
کتاب موارد
casebook
U
کتاب زایه
casebooks
U
کتاب موارد
dictionary
U
کتاب لغت
lexicon
[dictionary]
U
کتاب لغت
word book
U
کتاب لغت
wordbook
U
کتاب لغت
grammars
U
کتاب دستور
grammar
U
کتاب دستور
novels
U
کتاب داستان
novel
U
کتاب داستان
storybook
U
کتاب داستان
personae
U
اشخاص یک کتاب
comic books
U
کتاب کاریکاتور
comic book
U
کتاب کاریکاتور
casebooks
U
کتاب زایه
cataloged
U
کتاب فهرست
telephone directories
U
کتاب تلفن
telephone directory
U
کتاب تلفن
cookbooks
U
کتاب اشپزی
cookbooks
U
کتاب طباخی
statute book
U
کتاب نظامنامه
statute book
U
کتاب قانون
ABC
U
کتاب الفبا
pocketbook
U
کتاب جیبی
pocketbooks
U
کتاب جیبی
bibliographies
U
کتاب شناسی
bibliography
U
کتاب شناسی
the holy
U
کتاب مقدس
scripture
U
کتاب مقدس
genesis
U
کتاب پیدایش
that is my book
U
کتاب من است
that book
U
این کتاب
cookbook
U
کتاب طباخی
cookbook
U
کتاب اشپزی
workbooks
U
کتاب دستورعملیات
directories
U
کتاب راهنما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com