|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
|
|
||||||||||||||||||||||
| Total search result: 3 (3 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید |
||
Menu![]() |
English | Persian | Menu![]() |
|---|---|---|---|
![]() |
sarcocolla U | کحول کرمانی کنجیده | ![]() |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
|||
| Other Matches | |||
![]() |
oil cake U | کنجیده | ![]() |
![]() |
brussels U |
دار الکتریکی یا ژاکارد که در تهیه فرش های ماشینی بکار رفته، تارها روی بوبین در بالای ماشین قرار گرفته و بسته به نیاز باز می شوند [شبیه دار کرمانی] و در آن حلقه های نخ پود بصورت بریده شده رها می گردد | ![]() |
| Recent search history | Forum search | ||
|
|||
|