Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
staffing guide
U
کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
staff
U
پرسنل ستاد ستادی
staffed
U
پرسنل ستاد ستادی
staffs
U
پرسنل ستاد ستادی
combined staff
U
ستاد مختلط ستاد متشکل از پرسنل نظامی چند کشور در عملیات
job book
U
کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها
capitulary
U
کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
operating strenght
U
پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
army training test
U
راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
coast pilot
U
کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
ikons
U
راهنمای انتخاب
icons
U
راهنمای انتخاب
icon
U
راهنمای انتخاب
dovetail guide
U
راهنمای دم چلچله راهنمای کام وزبانه
systems manual
U
کتاب راهنمای سیستم
procedure manual
U
کتاب راهنمای رویهای
guidebooks
U
کتاب راهنمای مسافران
soldier's manual
U
کتاب راهنمای سرباز
refernce manual
U
کتاب راهنمای مرجع
phone books
U
کتاب راهنمای تلفن
guidebook
U
کتاب راهنمای مسافران
phone book
U
کتاب راهنمای تلفن
concordance
U
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
user's manual
U
کتاب راهنمای استفاده کننده
concordances
U
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
commander's manual
U
ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
planning guidance
U
راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
personnel
U
پرسنل
staffed
U
پرسنل
staff
U
پرسنل
staffs
U
پرسنل
ship's company
U
پرسنل ناو
turout
U
تجمع پرسنل
complemented
U
پرسنل سازمانی
complement
U
پرسنل سازمانی
shipmate
U
پرسنل هم ناو
cadre
U
پرسنل پیمانی
cadres
U
پرسنل پیمانی
complementing
U
پرسنل سازمانی
operating personnel
U
پرسنل فعال
complements
U
پرسنل سازمانی
operations personal
U
پرسنل عملیات
trooped
U
پرسنل دار
permanent party
U
پرسنل دایمی
intransit strenth
U
پرسنل سیال
crewing
U
پرسنل ناو
crews
U
پرسنل ناو
personnel officer
U
افسر پرسنل
crew
U
پرسنل ناو
crewed
U
پرسنل ناو
adjutant general
U
دایره پرسنل
all hands
U
کلیه پرسنل
troop
U
پرسنل دار
trooping
U
پرسنل دار
manpower cieling
U
سطح استعداد پرسنل
regular
U
پرسنل کادر منظم
evacuees
U
پرسنل تخلیه شده
proceed time
U
زمان انتقال پرسنل
nonoperating strength
U
پرسنل غیر فعال
carreer personnel
U
پرسنل کادر ثابت
ration method
U
روش تغذیه پرسنل
evacuee
U
پرسنل تخلیه شده
regulars
U
پرسنل کادر منظم
service number
U
شماره خدمتی پرسنل
lag rate
U
میزان کسری پرسنل
military pay order
U
لیست حقوقی پرسنل
administrative acceptees
U
پرسنل پذیرفته شده
quarters
U
محل اسایشگاه پرسنل
station complement
U
پرسنل خدماتی پایگاه
station complement
U
پرسنل ثابت یک پایگاه
turout
U
جمع شدن پرسنل
double vee guide
U
راهنمای وی دوبل
radar beacon
U
راهنمای رادار
telephone books
U
راهنمای تلفن
manual
U
راهنمای کار
buoyed
U
راهنمای شناور در اب
telephone book
U
راهنمای تلفن
janitors
U
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
pilots
U
راهنمای ناوبری
dock master
U
راهنمای حوض
push rod
U
راهنمای سوپاپ
piloted
U
راهنمای ناوبری
janitor
U
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
piston guide
U
راهنمای پیستون
wage price guideline
U
راهنمای مزد
harbor master
U
راهنمای بندر
guide book
U
راهنمای مسافران
saint bernard
U
سگ راهنمای کوهستان
floor walker
U
راهنمای مغازه
training manual
U
راهنمای اموزشی
column ways
U
راهنمای ستون
buoy
U
راهنمای شناور در اب
run manual
U
راهنمای اجرا
pilot
U
راهنمای ناوبری
card guide
U
راهنمای کارت
shopwalker
U
راهنمای مغازه
buoys
U
راهنمای شناور در اب
buoying
U
راهنمای شناور در اب
safeguarded
U
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguards
U
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
blinded
U
بدون دید مستقیم پرسنل
safeguarding
U
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
blinds
U
بدون دید مستقیم پرسنل
military pay order
U
جدول تغییرات حقوقی پرسنل
safeguard
U
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
retrofit action
U
بهبودسازی وسایل وتجهیزات و پرسنل
sending state
U
کشور اعزام کننده پرسنل
replacement factor
U
ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
enlisted personnel
U
پرسنل سرباز و درجه دار
reimbursable personnel
U
پرسنل حقوق بگیر نظامی
registrant
U
پرسنل ثبت نام کننده
release denial
U
جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا
blind
U
بدون دید مستقیم پرسنل
debarkation net
U
تور پیاده شدن پرسنل
airmen
U
پرسنل نیروی هوایی هوانورد
debarkation net
U
پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
transport area
U
منطقه حمل و نقل پرسنل
airman
U
پرسنل نیروی هوایی هوانورد
battlefield evacuation
U
تخلیه پرسنل اسیب دیده
overhead personnel
U
پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
sheave
U
ریل راهنمای هواپیما
telephone directory
U
کتابچه راهنمای تلفن
data directory
U
فهرست راهنمای داده ها
signal
U
علامت راهنمای خودرو
signaled
U
علامت راهنمای خودرو
postal directory
U
دفتر راهنمای پست
file directory
U
فهرست یا راهنمای فایل
leader
U
فشنگ راهنمای پیچی
schedule
U
فهرست راهنمای قانون
scheduled
U
فهرست راهنمای قانون
schedules
U
فهرست راهنمای قانون
damage control book
U
راهنمای کنترل خسارات
signalled
U
علامت راهنمای خودرو
indexes
U
نما راهنمای موضوعات
indexed
U
نما راهنمای موضوعات
cutting guide
راهنمای برش
[ابزار]
light buoy
U
راهنمای شناور چراغدار
location diagram
U
راهنمای اتصال نقشه
telephone directories
U
کتابچه راهنمای تلفن
leaders
U
فشنگ راهنمای پیچی
index
U
نما راهنمای موضوعات
station bill
U
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
conus residents
U
پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا
army deposit fund
U
سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
air tropping
U
ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
administrative acceptees
U
پرسنل قبول شده از نظر اداری
basic planning guide
U
راهنمای اولیه طرح ریزی
pilot
U
راهنمای ناو راهنمایی کردن
working plan
U
نقشه اجرا راهنمای کار
photo index map
U
نقشه راهنمای عکسهای هوائی
pilot's trace
U
کالک راهنمای خلبان هواپیما
turn off guidance
U
راهنمای تاکسی کردن هواپیما
pilots
U
راهنمای ناو راهنمایی کردن
directive
U
راهنمای انجام کار دستورالعمل
finger post
U
تیرپنجه دار راهنمای جاده
guidance
U
راهنمای طرح ریزی راهنمایی
directives
U
راهنمای انجام کار دستورالعمل
manual
U
دستورالعمل راهنمای انجام کار
piloted
U
راهنمای ناو راهنمایی کردن
watertight closure log
U
دفتر راهنمای اب بندی ناو
quadrattrix
U
راهنمای تربیع منحنی هادی
mutilation table
U
جدول راهنمای بارگیری خودروها
soldier's manual
U
ائین نامه راهنمای سربازان
waybill
U
خط سیر مسافر راهنمای مسافرت
quarantines
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
constructive school credit
U
بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
quarantined
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantine
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantining
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
pathfinder
U
راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
cookbook
U
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
reference line
U
خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
lane marker
U
راهنمای معبر داخل میدان مین
sailing directions
U
راهنمای دریایی book pilot : syn
pace car
U
اتومبیل راهنمای اتومبیلهای مسابقه در رژه
Do you have a hotel guide?
U
آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
dsm
U
راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
cookbooks
U
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
portolano
U
راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
pathfinders
U
راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
scenario
U
زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
scenarios
U
زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
rest and recuperation
U
عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
escape line
U
مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
stage
U
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
regulating station
U
پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
stages
U
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
triage
U
سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
commander's guidance
U
دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
master plot
U
نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
blinker
U
چشم بند اسب چراغ راهنمای اتومبیل
syllabary
U
جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
manning level
U
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
staged crews
U
پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
manning the rail
U
گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات
bareboat charter
U
ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
blockhouse
U
ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
rail loading
U
سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
computerize
U
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com