English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flamen U کاهن معبد یکی ازخدایان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
priestly U در خور کشیش یا کاهن مانند کشیش یا کاهن وابسته به کشیش یا کاهن
lar n U در روم باستان نام یکی ازخدایان حامی خانه
krishna U کریشنا:نام یکی ازخدایان بزرگ هندوهاکه مظهرهشتم vishnu میباشد
druid U کاهن
druids U کاهن
electrodynamics U کاهن ربایی
high priest U کاهن اعظم
priestliness U کاهن مابی
pontiff U کاهن بزرگ
priestlike U کاهن وار
powwow U کاهن جادوگر
pontiffs U کاهن بزرگ
heave offering U پیشکشی ای که کاهن روی
sacrarium U معبد
shrines U معبد
temple U معبد
meeting house U معبد
temples U معبد
fane U معبد
shrine U معبد
siva U خدای والامقام هندو که ازخدایان سه گانه یا تثلیث دین هندو بشمار میرود
camarin U معبد در کلیسا
torii U مدخل معبد
jion U صدای معبد
anticum U جرز جلوی معبد
torii U طاق مدخل معبد
delphic U ساکن معبد دلف یونان
delphian U ساکن معبد دلف یونان
inshrine U در حکم مزاریا معبد بودن برای
burnt offering U حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
burnt offerings U حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
pantheons U معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
pantheon U معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
parthenon U پارتنون معبد خدای اتنا در اتن
methuselah U " متوشالح " کاهن بزرگ یهود که بنابروایت کتاب مقدس 969 سال زندگی کرده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com